چندي است فضاي سياسي كشور تغيير كرده و جماعتي كه كوچكترين نقد دلسوزانه از دولت را بر نميتابيد، به يكباره تيغ تيز نقد خود را بر گردن دولت آقاي روحاني گذاشته و فراتر از رقباي ديگر سياسي در جبهه مخالف، آغازگر حركتي شده كه انتظار آن كمتر در مدت كوتاهي كه از دولت دوازدهم سپري شده است، ميرفت.
هر چند ترديد وجود دارد كه نقدها و اعتراضهاي فريادگونه از سر دلسوزي براي انقلاب و نظام باشد، چراكه ادله روشني وجود دارد كه آنچه اين روزها در باب نقد از دولت آقاي روحاني در حال وقوع است، بر اساس يك طراحي هدفمند است كه از ابتداي دولت كليد زده شده است. اين سؤال همواره اين روزها مطرح است كه اصلاحطلباني كه با يك همگرايي تصنعي همه دور هم جمع شده بودند تا پيروزي در انتخابات 96 را با انواع ترفندها براي خود رقم بزنند و كرسي قدرت را براي چهار سال ديگر حفظ كنند، چه شده است كه امروز با يك چرخش معنادار، ميخواهند سفره خود را از روحاني جدا كنند. آنها كه از آورده برجام بيشتر از منتقدين جبهه رقيب اطلاع داشتند و حجم نقدينگي و ركود در كشور را ميدانستند و به دليل حضور در قدرت هر روز از تعطيلي واحدهاي صنفي مطلع ميشدند و به درستي ميدانستند مسيري كه دولت طي ميكند در كمتر زماني عوارض خود را در كشور نمايان ميكند و آرامش اقتصادي مردم را بر هم خواهد زد، چرا امروز فرياد بر ميآورند و در مقابل فريادهاي دلسوزانه منتقدين خود نسبت به راهي كه پيموده ميشد، سكوت كرده بودند.
ديروز محمود صادقي، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در نطق مياندستور خود صرفنظر از اظهارات تند، مغرضانه و جعلگونه كه در اين فراز از سخنان حضرت امام (ره) كه فرموده بودند: «مجلس عصاره فضايل ملت است»، بر شوراي نگهبان تاخت و يا قوه قضائيه را در آماج حملات خود قرار داد، روي ديگر سخنان خود را متوجه دولت كرد و با بيان ابرچالش بزرگ امروز كشور گفت: « ابرچالش بزرگ امروز كشور كه بر چالشهاي ديگر سايه انداخته و كانون چالشهاي ديگر است، چالش در نظام كلان تدبير و مديريت كشور است نهادهاي مستقر حاصل از اين نظام تدبير منجر به استقرار يك نظام اقتصادي رفاقتي و سفارشي شده كه وابسته به درآمدهاي بادآورده نفتي است و موجب رويش يك اقتصاد رانتي انگلي فسادزا و ظهور يك طبقه تازه به دوران رسيده قلدر و باجگير شده است.» او بسياري از چراها را مطرح كرد كه اتفاقاً بايد وي و همفكرانش پاسخ آن را بدهند و با گندهگويي و بلندفرياد زدن نميتوان پاسخ هيچ كدام از چراهاي او را داد. اينكه چرا ارادههاي جدي در مجلس براي برخورد با مفسدان وجود ندارد؟ از نگاه ايشان چرا مجلس با مفسدان همكاري ميكند و چرا مجلس از افشاي نام بدهكاران كلان هراس دارد؟ را پيش از آنكه ديگران بخواهند پاسخ دهند بايد اين نماينده و ديگر نمايندهها پاسخ دهند كه مهر سكوت بر لبهاي خود زدهاند و از آنچه در كشور اتفاق افتاده و ميافتد، بيخبر بوده يا خود را به بيخبري آگاهانه زدهاند. اين نماينده محترم و ديگر نمايندههاي مجلس بايد به چند سؤال و موضوع پاسخ دهند:
1 ـ مجلس به عنوان تنها قوه تقنيني كشور به اين سؤال پاسخ دهد كه در طول امسال با وجود اطلاع از اقدامات خصمانه دشمن در مسير اقتصاد كشور و درك از شرايط حاضر كه قاعدتاً ميتواند اقتصاد مقاومتي راه نجات كشور از چالشهاي پيش رو و تنها راه برون رفت از اقتصاد انگلي فسادزاي وابسته به درآمدهاي نفتي باشد، كدام طرح نظارتي را از چگونگي اجراي اقتصاد مقاومتي داشته و دولت را ملزم به پيگيري اقتصاد مقاومتي كرده است. وقتي اين نماينده يا ديگراني كه اصلاً اعتقادي به اقتصاد مقاومتي نداشته و از كنار اين موضوع مهم و نسخه نجاتبخش كشور ميگذرند، چه انتظاري دارند كه دولت تدبير چشم به 50 ميليارد دلار درآمد نفتي ندوزد. قطعاً مجلس مسير فسادزاي اقتصاد كشور را شناسايي كرده و راه برون رفت از اين فساد را نيز به درستي ميداند و اگر نداند نه چنين مجلسي را ميتوان «عصاره فضايل ملت» تلقي كرد و نه نماينده آن شايستگي نمايندگي يك ملت را دارد.
2ـ وقتي يك شهروند عادي به مدد شبكههاي مجازي و اطلاعرساني نيمهشفاف در جامعه از ميزان نقدينگي كشور، ميزان بدهي بانكها به بانك مركزي، ضريب جيني و بسياري از شاخصههاي اقتصادي در كشور آگاهي دارد، چگونه است كه امروز يك نماينده مجلس كه در اول دولت يازدهم در پنج سال پيش ميبيند نقدينگي 671 هزار ميليارد تومان است و در كمتر از سه سال اين رقم به 1120 هزار ميليارد تومان ميرسد و امروز سر از 1430 هزار ميليارد تومان در ميآورد، شاخكهاي خود را حساس نميكند و وظيفه نمايندگي خود را كه نظارت بر عملكرد اقتصادي دولت است انجام نميدهد و با نعل وارونه، ضعف و كاستي اقدامات خود را فراموش ميكند و بيتوجه به ريشه اين رفتارها، ديگران را زير سؤال ميبرد. امروز اگر دولت تدبير دچار سكته ناقص در حوزه اقتصاد شده است، بيش از همه بايد مجلسيان عزيز پاسخگو باشند. كدام طرح اقتصادي كارگشا را نمايندگان محترم مجلس به تصويب رساندهاند و شوراي نگهبان آن را مغاير با اسلام يا قانون اساسي شناخته و از تأييد آن امتناع كرده است كه شوراي نگهبان را در آماج حملات خود قرار دادهايد. صرفنظر از رد يا تأييد رفتار شوراي نگهبان در رابطه با فلان عضو شوراي شهر زرتشتي، آيا اين رفتار شوراي نگهبان يا رفتارهاي مشابه آنچنان اهميت داشته كه توانسته مسير توسعه و پيشرفت كشور را در تنگنا قرار داده و در سفره معيشت مردم و رفع مشكلات آنها تأثيرگذار باشد؟ جناب صادقي و همه نمايندگان محترم مجلس ميدانند گير كار در رخوت، سستي و بيتوجهي نسبت به رسالتي است كه نمايندگان براي انجام آن قسم ياد كردهاند و تا زماني كه اين رفتار اصلاح نگردد، نبايد انتظار داشت كه اين دولت يا هر دولت ديگري بر سبيل درست طي طريق نمايد.
3ـ با فريادهاي بلند و از سر عصبانيت نميتوان حق مردم را از دولتها مطالبه كرد، بلكه اين اقدامات هدفمند و دلسوزانه است كه ميتواند رافع مشكلات مردم در حوزه اقتصاد يا گرفتار آمدن آنها در انواع آسيبهايي از جنس مواد مخدر، بيكاري و ... باشد. با آرامش و اقدام قانوني است كه ميتوان دستانداز به بيتالمال را به زير كشاند و آبرو و حيثيت او را برد و حقوق مردم را اعاده كرد و براي انقلاب و نظام برآمده از آن آبرو خريد. نطق آتشين بدون اقدام درست و منطقي فقط و فقط تهيه خوراك براي دشمن و ايجاد التهاب در كشور ميشود، هرچند ممكن است جماعتي در اين طرف و آن طرف براي چنين نطقهايي دست بزنند و هورا بكشند و بنگاههاي خبري دشمن مترصد فرصت براي موجسواري بر آن باشند.