شكاف ميان اصلاحطلبان با حسن روحاني عميقتر شده و حالا بيش از هر زمان ديگری قابل مشاهده است. اين ادعا را ميتوان در انتقاد تند مصطفي كواكبيان نماينده اصلاحطلب شهر تهران از حسن روحاني جستوجو كرد؛ جايي كه وي در نطق مياندستور خود، همگام با ساير كساني كه اين روزها با هشتگ #پشيمانم از رأي دادن به روحاني برائت ميجويند، خطاب به رئيسجمهور گفت: آقاي رئيسجمهور، همشهري گرانقدر من، آيا در فضاي مجازي هستيد كه امروز بابت حمايت از شما چه ناسزاهايي كه به ما اصلاحطلبان گفته نميشود؟
نماينده مردم تهران در نطق میاندستور دیروز خود در مجلس خطاب به رئیسجمهور گفت: چرا وعدههاي خود را فراموش كردهايد و اگر اصولگراهايي را كه به اصطلاح نميگذارند شما كار خود انجام دهيد به مردم نميگويید، بنده از ابتدا اين دولت را اصلاحطلب نميدانستم اما بحث ما اين است كه مردم به خاطر اصلاحطلبان به شما رأي دادهاند و در انتخابات 96 هيچ حزب اصولگرايي به روحاني رأي نداد. كواكبيان گفت: شما فرصت چنداني نداريد و در يك چشم برهم زدن فرصت چهار سالهتان تمام ميشود، پس بياييد در كنار مردم قرار گيريد و مشكلات مردم را حل كنيد، چراكه فلاكت و بيكاري در جامعه بيداد ميكند. وي با انتقاد از تصميم افزايش حاملهاي انرژي در بودجه 97 گفت: با طرحهايی چون افزايش قيمت حاملهاي انرژي بر مشكلات مردم اضافه نكنيد.
تكرار انتقادات
اما اين تنها انتقاد صريح از روحاني نيست، چراكه همانطور كه عنوان شد همزمان با تقديم بودجه سال 1397 به مجلس و انتشار بخشهايي از اين بودجه كه در آن روحاني برخلاف وعدههاي خود نه تنها هيچ تغييري در اوضاع معيشتي مردم ايجاد نكرده بلكه شرايط را نسبت به گذشته سختتر كرده بود. همين اتفاق باعث شد سلبريتيهاي حامي وي و همچنين كساني كه در انتخابات 29 ارديبهشت رأي خود را به نفع حسن روحاني به صندوق انداخته بودند، در فضاي مجازي اعتراض گستردهاي به عملكرد وي انجام دهند و از رأي خود برائت بجويند. در اين بين شايد بتوان شروع اين موج انتقاد علني را به ماجراي روز دانشجو و گفتههاي محمدرضا خاتمي از فعالان اصلاحطلب دانست؛ جايي كه وي سخنان تندي را عليه رئيسجمهور و آنچه ستارهدارشدن دانشجويان در دولت دوازدهم ميخواند، ابراز كرد. وي در سخنراني خود عنوان كرد: «آقاي رئيسجمهور، ستارهدارها چطور! مگر جز وزارت اطلاعات شما دانشجويان را ستارهدار ميكند؟ بر اساس كدام قانون و دادگاه دانشجويان را محكوم كردهايد؟ آقاي روحاني خلاف قانون و قول و قرارهايي كه مردم با شما گذاشتند عمل نكنيد، همه اينها در اختيار وزارت علوم و وزارت اطلاعات شماست. انتظار داريم در اين موارد قويتر عمل كنند. به چه حقي دانشجويان را محروم و ستارهدار ميكنيد.
اصلاحطلبان و روحاني، چرا و چگونه؟
حال در خصوص اين موج انتقادات گسترده عليه روحاني توسط كساني كه روزي حامي وي بودند بايد گفت اين واقعيتي است كه روحاني بخش مهمي از موفقيت خود در دو دوره انتخابات رياستجمهوري را مديون حمايتهاي اصلاحطلباني است كه بر موج او سوار شدند و رأي خود و هوادارانشان را در سبد فردي ریختند كه سابقهاي اصولگرايي داشت.
اصلاحطلبان در ماجراي انتخابات سال 92 حاضر به پذيرش ريسكي بزرگ شدند چراكه تنها كانديداي خود را بهرغم ميلش مجبور به كنارهگيري به نفع روحاني كردند تا شايد پيروزي وي بتواند زمينه بازگشتشان به بدنه حاكميت را فراهم كند؛ پيشبينياي كه از قضاي روزگار درست از آب درآمد و روحاني در آن سال پيروز انتخابات شد كه اگر نميشد، شرايط براي اصلاحطلبان بغرنجتر از هر زمان ديگري ميشد.
اين اتفاقات در سال 96 نيز بار ديگر تكرار شد و چون اصلاحطلبان گزينه شاخصي براي رقابت با روحاني نداشتند، بار ديگر تصميم گرفتند با رئيسجمهور مستقر همراه شوند و گزينه خود را به عنوان كانديداي پوششي براي روحاني به ميدان فرستادند. اين اتفاق در حالي روي داد كه در داخل خود جريانات اصلاحات، عده زيادي بودند که در حمايت جريان اصلاحات از روحاني دچار ترديد بودند و اين ترديد را نيز به سطح عمومي جامعه تزريق كرده بودند. اما سؤال اصلي اينجاست كه چرا اصلاحطلبان به يكباره با تغيير موضع، سراغ انتقاد صريح از روحاني رفتهاند. در پاسخ به اين سؤال بايد گفت جداي از خلف وعده روحاني در تحقق خواستههاي اصلاحطلبان در خصوص كابينه و نشستن عارف بر كرسي رياست مجلس، دو دليل عمده پيرامون اين انتقادات صريح وجود دارد: نخست آنكه روحاني عملكرد غيرقابل قبولي در حوزه اقتصادي از خود بروز داده و برخلاف گفتهاش كه قرار بود به واسطه برجام، گشايش اقتصادي ايجاد كند، نه تنها اتفاقي در اين حوزه نيفتاد بلكه شرايط بدتر از دوران تحريمها شده است. اين موضوع باعث شده اصلاحطلبان بابت اين حمايت خود سرافكنده شوند و از مسير انتقادات بخواهند كمي از شدت اين سرافكندگي خود بكاهند. دومين نكته آنجاست كه اصلاحطلبان براي آنكه بتوانند بار ديگر در انتخابات سال 1400 گزينه خود را به دولت برسانند، نياز دارند از هم اكنون حساب خود را از دولت جدا كنند و نقش «اپوزيسيون وضع موجود» را بازي كنند، كما اينكه در همين راستا اخبار مختلفي در خصوص اختلافات دروني برخي چهرههاي اصلاحطلب دولت با اطرافيان روحاني به گوش ميرسد.
آيا روحاني عقبنشيني ميكند؟
در تمام اين كش و قوسها يك نكته مهم وجود دارد و آن اینکه اگر روحاني بخواهد از موضع خود در برابر اصلاحطلبان كوتاه بيايد و به خواستههاي آنان تن در دهد، وي در طول ریاست جمهوری خود با چالشي جدي در خصوص افزايش مطالبات و خواستههاي آنان مواجه خواهد شد؛ اتفاقي كه ميتواند به انحراف دولتش از مسير اصلي خود بينجامد اما اگر روحاني در سمت رياست جمهوري بخواهد در برابر اين خواستهها مقاومت كند و به سهمخواهي اصلاحطلبان كه ناشي از حمايت آنان در جريان دو انتخابات رياست جمهوري گذشته بوده، توجه نكند، قطعاً اين جريان تمام نيروي خود را در مجلس و احزاب به ميدان خواهد آورد و با افزايش حجم انتقادات به دنبال ستاندن سهم خود از روحاني خواهد بود. حال بايد منتظر ماند و ديد كه تعاملات سياسي ميان روحاني و اصلاحطلبان چگونه رقم خواهد خورد.