هر چند دولت مدعي تورم با شيب ملايم است، اما گويا فقر با شيبي تند در حال افزايش است و طي سالهاي اخير توسعه فقر شتابي فزاينده داشته است. اين را آمار، ارقام و ماحصل پژوهشهاي دانشگاهي نشان ميدهد. هر چند فقر تعاريف متفاوتي دارد و هنوز تعريف واحدي از اين مفهوم در كشور ارائه نشده، اما اين شاخص اقتصادي - اجتماعي تا حدود زيادي قابل درك است. داوود سوري، مدرس و پژوهشگر اقتصادي درباره تحليل روند فقر در كشور معتقد است: طي مطالعات انجام شده در سالهاي ۸۴ تا ۹۴ متوسط درآمد نانآوران كم شده است و اين موضوع نشان ميدهد اقتصاد ما نتوانسته توليد درآمد كند. وي با بيان اينكه بر اساس فقر بر مبناي درآمد و هزينه خانوار در طول سالهاي عنوان شده، فقر روند فزايندهاي داشته، ميافزايد: از سال 90 به بعد فقر شتاب بيشتري گرفته، در حالي كه نابرابري در جامعه كاهش يافته است.
به گفته سوري در روستاها و شهرها توزيع درآمد مناسبتر شده، اما متوسط و ميانگين آن كاهش يافته است. همچنين كاهش هزينههاي خانوار نيز در اين مدت ايجاد شده و متوسط سن خانوار از 37/9 به 32/1 سال رسيده است و سن سرپرستان خانوار نيز از 45/7 به 49/6 تغيير پيدا كرده و برعكس بُعد خانوارها در حال كوچك شدن است. فقر چند بُعدي هم يكي ديگر از ابعاد فقر است؛ آنطور اين كارشناس ميگويد: در فقر چند بعدي مانند آموزش، دارايي، درآمد و مسكن تحليلها نشان ميدهد دو معيار براي فقر آموزش وجود دارد، اول اينكه خانوارها فرزند در سن مدرسه و بازمانده از تحصيل نداشته باشند و دوم اينكه افراد بزرگسال حداقل تحصيلات ابتدايي داشته باشند و در مورد شاخص دارايي نيز دسترسي به وسايل ارتباط جمعي، حملونقل و وسايل زندگي بررسي شد و در شاخص فقر از لحاظ درآمد نيز اولين نشانه، تأمين كالري خانوار و تأمين حداقل غذاي موردنياز در نظر گرفته شد.
به گفته سوري، فقر از لحاظ درآمد مربوط به اين ميشود كه چه ميزان از درآمد ثابت و چه ميزان از محل هدفمندي و كمك خيريهها تأمين ميشود و از لحاظ مسكن نيز تسهيلات محل و مساحت آن مورد بررسي قرار گرفت. به باور وي چيزي كه فقر را در كشور ما پررنگ ميكند، اين است كه درآمد نداريم، در حالي افراد توانمند و سالمي تربيت ميكنيم كه آنها قادر نيستند براي خود درآمد ثابتي به دست آورند و اين موضوع به وضعيت و شرايط اقتصادي كشور برميگردد كه باعث ميشود نيروي توانمند ما هدر رود. زنان سرپرست خانوار هم از عواملي است كه احتمال فقر را افزايش ميدهد و با افزايش سطح تحصيلات، از ميزان فقر كاسته ميشود، اما با افزايش بُعد خانوار، ميزان فقر بيشتر ميشود.
جالب اينجاست كه از نگاه اين مدرس دانشگاه فقر ارثي است. وي با تأكيد بر اينكه فقر در تمامي گروههاي سني زن و مرد افزايش پيدا كرده است، ميافزايد: در بسياري از موارد فقر از خانواده به فرزندان منتقل شده است. سوري به وضعيت افراد تحت پوشش سازمان تأمين اجتماعي نيز اشاره ميكند؛ طي بازه 10 ساله درصد فقر ميان كساني كه هيچ بيمهاي نداشتند نسبت به بيمهشدگان تأمين اجتماعي 48 درصد بيشتر شده و بيمهشدگان تحتپوشش سازمان تأمين اجتماعي نيز 18 درصد به زير فقر رفتهاند.