کد خبر: 886062
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۷
انتقادات اقشار مختلف جامعه از دولت دوازدهم رو به افزايش است از فعالان عرصه سينما و تلويزيون گرفته تا مردم فرودست و کم بضاعت مناطق دور افتاده کشور همگي نسبت به عملکرد دولت گلايه هاي را به اشکال مختلف بيان مي کنند.
امير عباس رسولي

انتقادات اقشار مختلف جامعه از دولت دوازدهم رو به افزايش است از فعالان عرصه سينما و تلويزيون گرفته تا مردم فرودست و کم بضاعت مناطق دور افتاده کشور همگي نسبت به عملکرد دولت گلايه هاي را به اشکال مختلف بيان مي کنند. اما در اين ميان علت انتقادات اين دودسته از رئيس جمهور کشور متفاوت است به طوري که سلبريتي ها به دليل افزايش هزينه هاي خروج از کشور به صف منتقدان دولت پيوسته و در فضاي مجازي پست هاي اعتراضي را منتشر مي کنند اما اقشار مستضعف جامعه نسبت به رشد فزاينده قيمت کالاهاي اساسي ، افزايش نرخ بيکاري ، تثبيت رکورد 4ساله و برداشته شدن يارانه نان و گراني بنزين معترض بوده و خواهان تغيير رويکرد دولت در مواجهه با قشر کم درآمد جامعه هستند.

هدف و دغدغه هاي اين دو قشر از جامعه همواره متفاوت و حتي متناقض بوده است به طوري که چهره هاي مشهور عرصه سينما و تلويزيون همواره بر اساس منافع حزبي يک طيف سياسي عمل کرده و بدون توجه به مطالبات اقتصادي جامعه و اولويت کشور به صورت احساسي به سمت يا نامزد انتخاباتي گرايش پيدا کرده اند و اما در مقابل اقشار متوسط به پايين کشور به لحاظ اقتصادي که اکثريت جامعه ايران را نيز مي دهند تلاش کرده تا راي خود را بر اساس مطالبات اقتصادي و معيشتي انتخاب کرده است. هر چند گاها شعارهاي پرطمطراق يک نامزد انتخاباتي منجر به پيروزي شده و بعد از قدرت گيري اين شخص در نهايت اهداف جناحي را بر اولويت هاي کشور و مردم ترجيح داده است.

نارضايتي شکل گرفته نسبت به دولت دوازدهم در سطح جامعه بويژه در ميان اقشار آسيب پذير ، باعث شده که علاوه بر نمايش مخالفت سلبريتي ها با دولت ، يک جريان سياسي نيز تلاش کند تا براي مصون ماندن از ترکش هاي اعتراضات مردمي همانند سلبريتي ها و براي اعلام مخالفت با دولت انتحاري عمل کرده و خود را منتقد وضع موجود ( دولت روحاني ) قرار دهد.
طيف سياسي مورد اشاره در شرايطي صف خود از دولت دوازدهم را جدا مي کند که  علت و ماهيت مخالفت آنها با عموم مردم متفاوت و حتي متناقض است ؛ حاميان ديروز دولت تدبير و اميد و مخالفان امروز آن ، امروز منافع سياسي – انتخاباتي خود را در خطر ديده و بر همين اساس لازم مي دانند تا به مخالفت با دولت بپردازند؛ بر خلاف عموم مردم که اساسا منافعي در حوزه سياسي و انتخاباتي براي خود متصور نيستند و به دليل ناتواني دولت در عرصه هاي مختلف اقتصاد و سياست و براي پيگيري مطالبات بر زمين مانده خود خواهان تغيير شرايط و توجه دولت به حقوق اوليه آنها هستند.

اولين گام براي فريب انتخاباتي در 1400

به واقع مردم دغدغه نان شب داشته و در شرايطي که دولت توجه لازم را به اوضاع نامساعد اقتصادي آنها نداشته و در بودجه 97 کمترين مساعدتي نسبت به کاهش فشار به اقشار کم درآمد پيش بيني نشده خواهان تغيير نگاه دولتمردان در اين رابطه هستند و برخلاف آن ، جريان مدعي اصلاح طلبي به جاي آنکه شعارهاي انتخاباتي – تبليغاتي دولت در 5سال گذشته و بويژه بهار 96 براي رئيس جمهور و وزراي دولت يادآوري کند و خواهان توجه به مردم کم بضاعت شود ،تلاش مي کند تا از زير بار مسئوليت شانه خالي کرده تا در آوردگاه سيزدهم رياست جمهوري توان فريب دهي اقشار جامعه را در قالب نامزد اختصاصي داشته باشد!
در حالي فشار به دولت براي تحقق وعده هاي اقتصادي و معيشتي يک اولويت به شمار مي آيد که شخصيت و رسانه هاي وابسته به اين جريان اولويت خود را مظلوم نمايي و فرار از پاسخگويي مي دانند ، و همين مسئله بيگانه بودن رهبران اين طيف با مشکلات و دغدغه هاي مردمي را اثبات مي کند؛ مسئله اي که پيش از اين نيز بارها اثبات شده بود و عليرغم آنکه اولويت مردم رها شدن از زير بار فشارهاي اقتصادي بود ، تئوريسين هاي اين جريان با موج سواري روي مطالبات اقتصادي جامعه ، تلاش کردند تا تئوري « مذاکره با آمريکا گشايش دهنده مشکلات اقتصادي کشور است » را به عنوان يک اصل برجسته کرده و زمينه را براي تعديل انقلابي گري در عرصه روابط بين المللي ايران با ساير کشورها بوجود‌ آوردند.
رهبران ، تئوريسين و رسانه هاي وابسته به اين جريان امروز بار ديگر تلاش مي کنند تا با موج سواري بر روي خواسته هاي مطلوب جامعه لباس منتقد دولت را به تن کرده و بار ديگر زمينه را براي تدليس تبليغاتي خود فراهم کنند.اين تدليس انتخاباتي به معناي فرار از مسئوليت هاي سياسي و اقتصادي براي بازي کردن نقش « منتقد وضع موجود‌» در انتخابات 1400 است.

مصاديق فرار

آنچه به عنوان يک اولويت به شمار مي رود اين مسئله است که تلاش هاي گسترده اصلاح طلبان براي فرار از زير بار مسئوليت و مهمتر از آن بيگانه بودن آنها با مشکلات و مصائب مردم بايد مورد تاکيد قرار بگيرد که مصاديقي از آن را مي توان اينگونه مورد اشاره داد.
روزنامه آرمان به جاي آنکه از شخص حسن روحاني و اسحاق جهانگيري بخواهد تا به وعده هاي اقتصادي خود عمل کند از معاون اول رئيس جمهوري مي خواهد تا زودتر استعفاء داده و هزينه ناتواني هاي دولت را به گردن نگيرد:« سیاستمداران خوب آنهایی هستند که با رصد شرایط در زمان مقتضی دست به اقدام بزنند و در زمان دیگر دست از اقدام بردارند. به بیان دیگر سیاستمدار خوب کسی است که بداند چه زمانی از روی صندلی برخیزد. حال این شرایط برای اسحاق جهانگیری متصور است. معاون اول رئیس‌جمهور در شرایطی قرار دارد که می‌تواند با اقدامی سنجیده و به موقع آینده خود و جریان اصلاحات را رقم زند.بسیاری نیز بر این عقیده هستند که او نباید در سیلاب مشکلات دولت غرق شود و باید به آینده سیاسی خود پس از روحانی فکر کند. باید دید آقای معاون اول در آینده چه تصمیمی خواهد گرفت.»
صادق زیباکلام نيز به عنوان يکي از حاميان متعصب دولت روحاني امروز در موصعي جالب مي گويد‌:«نارضایتی از روحانی در بین مردم خیلی پررنگ است. رئیس‌جمهور بسیار متکبرانه عمل می‌کند. خیلی از اصلاح‌طلبان به سبب حمایت از دولت در معرض اتهام بودند. همچنین در میان رهبری اصلاح‌طلبان این سوال که «با روحانی چه باید کرد» طرح شد».

جايگاه مطالبات مردم دقيقا کجاست؟

آنچه مهم مي نمايد اين مسئله است که رويارويي اصلاح طلبان با دولت نه به دليل بر زمين ماندن مطالبات مردمي و ضربه به معيشت مردم بلکه بدليل مقدمه سازي براي پيروزي در انتخابات سال 1400 مي باشد و اين ماهيت مقابله امروز اصلاح طلبان نه تنها عدم شفافيت و صداقت با مردم تفسير مي شود بلکه گامي اساسي براي فريب افکار عمومي در انتخابات سال 1400 به شمار مي آيد که اگر چنين نبود حداقل طي 4ماه اخير شخصيت و رسانه هاي اين طيف بايد در باب تشديد مشکلات اقتصادي مردم و کوچک شدن سفره جامعه سخن به ميان آورده و دولت را به دليل ضربه زدن به معيشت مردم سرزنش مي کردند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار