دنيا حيدري
همان ابتدا و بدو تولد اين رژيم اشغالگر هم ايران هرگز با صهيونيستها روابط رسمي و ديپلماتيك نداشت. اما همان اندك روابط غيرسياسي نيز پس از انقلاب در سال 57 به طور كامل به تعليق در آمد؛ چراكه ايران هرگز حاضر نشد اين رژيم غاصب را به رسميت بشناسد.
از آنجا كه همه روابط با اين كشور به مسائل سياسي ختم نميشد، رويارويي ورزشكاران ايران و اسرائيل مسئله مهمي بود كه خيلي زود به يكي از خط قرمزهاي جمهوري اسلامي در آمد و پروندهاش براي هميشه بسته شد.
بهترين خاطره رهبريتا پيش از انقلاب، ايران و اسرائيل گاهي در مسابقات مختلف برابر هم قرار گرفته بودند. اولين مصاف مهم ورزش ايران و اسرائيل در سال ۱۹۵۸ ميلادى رقم خورد و تيم ملى فوتبال ايران در بازىهاى آسيايى توكيو با چهار گل باخت. اما دو سال بعد در مرحله مقدماتى جام ملتهاى آسيا، با سه گل بر آنها غلبه كرد. مهمترين جدال ورزشى دو تيم اما ۲۹ ارديبهشت ۱۳۴۷ در ورزشگاه امجديه برگزار شد كه با برتري دو بر يك ايران و كسب جام قهرماني به پايان رسيد و آيتالله خامنهاى رهبر معظم انقلاب اسلامي، سال ۱۳۶۲ در گفتوگويى تلويزيونى در این باره گفتند: «آن روزها طلبه جوانى بودم كه به تهران آمده بودم. جو عمومى در تهران عليه تيم رژيم صهيونيستي بود و بعد از مسابقه همه مردم شادى خود را از اين پيروزى نشان مى دادند. در تاكسى هم راننده مىگفت ديديد چطور به آنها گل زديم.»
جدايي از آسيا و قطع ارتباط ايرانغاصبان قدس تا پايان بازىهاى آسيايى ۱۹۷۴ تهران در صحنه ورزش آسيا حضور مداومى داشتند و يكى از سه سهميه فوتبال آسيا در المپيك ۱۹۷۶مونترال را نيز گرفت اما با شدت گرفتن تنش اعراب با آنها، شوراى المپيك آسيا و كنفدراسيونهاى اين قاره، تمايلى به ادامه حضور اين رژيم در عرصه رقابتهاى ورزشى آسيا نداشتند كه اين نارضايتي باعث شد تا دو سال قبل از انقلاب، صهيونيستها از صحنه ورزش آسيا جدا شوند و پس از انقلاب نيز روابط سياسى و اجتماعى ايران با اين رژيم كاملاً قطع شد.
آخرين جدالسال 1983 و در مسابقات كشتي آزاد و فرنگي قهرماني جهان به ميزباني كييف شوروي بود كه بيژن سيفخانى، فرنگىكار گيلانى وزن ۷۴ كيلوگرم برابر رابينسون كوناشويلى قرار گرفت و ۷ بر ۴ پيروز شد. سيفخاني در نهايت نهم شد اما روزنامههاي پرتيراژ سياسي و ورزشي آن زمان با چاپ عكس سيفخاني نوشتند كه پيروزي اين كشتيگير ايراني كمتر از طلاً نبود. با اين وجود اما علياكبر ولايتي، وزير امور خارجه در حالي كه مسابقات كشتي آزاد هنوز آغاز نشده بود، دستور بازگشت فوري كاروان كشتي را صادر كرد. تصميم آني و فوري بود. به طوري كه كشتيگيران شوكه شده بودند. مجيد تركان در خصوص اين اتفاق ميگويد: «نيمههاي شب بود كه بيدارم كردند. فكر كردم مثل هميشه مربيان قصد كنترل وزنم را دارند تا براي وزنكشي فردا خيالشان راحت باشد، اما گفتند كه سريع بايد وسايلم را جمع كنم كه به ايران برگرديم!»
آغاز يك قانونكاروان كشتي به ايران بازميگردد. بسياري هنوز نميدانند مسئله چيست و برخي نيز كم و بيش چيزهايي ميدانند. برخي مسئولان اعزامي به كييف شوروي توبيخ ميشوند تا اين مسئله بار ديگر تكرار نشود. وزارت امور خارجه اعلام ميكند وقتي اسرائيل را به رسميت نميشناسيم، دليلي وجود ندارد ورزشكاران ايران برابر ورزشكاران آن به ميدان رفته و مسابقه بدهند و كييف ميشود آخرين مصاف رسمي ورزش ايران با نمايندگان رژيم غاصب و بسياري به همين دليل ولايتي را پايهگذار بازی نکردن ورزشكاران ايراني برابر ورزشكاران اسرائيلي ميدانند كه او ميگويد : «برخي ميگويند اين كار را ولايتي پايهگذاري كرد؛ بنده افتخار ميكنم پايهگذار اين اقدام در كشور بودم.»
تلاش براي حفظ يك آرمانبایکوت ورزشكاران رژيم صهيونيستي، سالهاست كه يك هدف و آرمان براي جمهوري اسلامي و ورزشكاران آن است. اما طي سالهاي گذشته، مجامع ورزشي به امتناع ورزشكاران ايراني از رويارويي با نمايندگان اين رژيم واكنش نشان داده و با بيان اينكه ورزش را نبايد دستمايه اهداف سياسي كرد، تهديدهاي جدي در اين راستا كردهاند. تهديد به تحريم و اخراج از مسابقات كه ورزشكاران ايراني را مجبور به يافتن راهحلي جدي براي ادامه راهي كه در پيش گرفتهاند كرد. طبق قوانين بينالمللي، تنها دليل پزشكي ميتوانست دليل امتناع ورزشكاران از رفتن به ميدان مسابقه باشد. مسئلهاي كه باعث شد آرش ميراسماعيلي در آتن، با مطرح كردن كمردرد شديد از رسيدن به سروزن بازماند و برابر نماينده رژيم صهيونيستي قرار نگيرد. البته علاوه بر مجوز پزشكي كه بسياري از ورزشكاران با استفاده از آن از رويارويي با حريفان سر باز زدهاند، بيان مشكلات خانوادگي (عليرضا خجسته كه به اين بهانه راهي المپيك ريو نشد)، تأخير در صدور ويزا (در مسابقات جهانى بسكتبال زير ۲۱ سالههاى جهان در سال ۲۰۰۵ وقتى ايران با اسرائيل همگروه شد، چند روز ديرتر از مهلت قانونى اقدام به درخواست ويزا كرد تا تأخير سفارت آرژانتين در صدور رواديد را دليل حضورنداشتن در مسابقات اعلام كند و محروميتى نيز از جانب فيبا گريبان بسكتبال ايران را نگيرد) و باختن در مسابقه منتهي به رويارويي با آنها (عليرضا كريمي كه در مسابقات اميدهاي جهان در شرايطي كه از حريف روس خود پيش بود، بعد از مشخص شدن حريف بعدي او در بازي همزمان كه نماينده اسرائيل بود، ظاهراً اسير فيتيلهپيچهاي كشتيگير روس شد و شكست خورد) و مسائلي از اين دست بود كه توانسته طي سالهاي اخير ورزشكاران ايراني را براي ادامه اين راه و حفظ آرماني مقدس كه به پاي آن خونهاي زيادي ريخته شده است ياري كند.