افتضاحهاي مديريتي فوتبال باشگاهي ايران تمامي ندارد. با اينکه اين روزها بيشتر اخبار فوتبال کشورمان مربوط به گرفتن امتياز ميزباني از تيمهاي عربستاني، قرعه سختمان در جام جهاني، تمديد قرارداد با برانکو و برآورده کردن انتظارات کارلوس کرش است، اما خطر بزرگي پرسپوليس را تهديد ميکند؛ کسر امتياز آن هم به خاطر سوءمديريتهاي تمام نشدني اين باشگاه و ساير باشگاههاي فوتبال ايران! بازيکني که حتي يک دقيقه هم براي سرخپوشان بازي نکرده، حالا چند ميليارد تومان روي دست باشگاه هزينه گذاشته و پرسپوليسيها اگر خيلي خوششانس باشند قبل از اينکه چند امتيازشان را به خاطر هيچ و پوچ از دست بدهند شايد بتوانند با پرداخت بيش از 320 هزار يورو از بروز يک فاجعه مديريتي ديگر جلوگيري کنند.
وقتي قرارداد آنتوني گولچ امضا ميشد آقايان با افتخار از خريد يک بازيکن خارجي حرف ميزدند و هيچکس اهميتي به بندهاي قرارداد او نميداد. مسئولان باشگاه آنقدر درگير مشغلههاي خود و مصاحبههاي مختلف با رسانهها بودند که برايشان فرقي نميکرد در قرارداد گولچ به او اجازه دادهاند كه پس از چند هفته سکونشيني و بدون اينکه حتی يک دقيقه براي پرسپوليس بازي كند، ميتواند به کشورش بازگردد و در عين حال به فيفا هم شکايت کند. مدافع استراليايي هم مثل همه فوتباليستهاي خارجي که به کشورمان ترانسفر ميشوند از حق قانونياش استفاده کرد و با ثبت شکايتي رسمي علاوه بر جريمه سنگين صدرنشين ليگ برتر، فوتبال ايران را در آستانه کسر امتياز قرار داد. پرداخت حق و حقوق بازيکني که در فوتبال ما يکبار هم پايش به توپ نخورده و قراردادش را يکطرفه فسخ کرده و رفته، يک بحث است و تعلل آقايان براي پيگيري پرونده گولچ در دادگاه عالي ورزش يک بحث ديگر. گويا مديران باشگاه پرسپوليس حتي حواسشان نبوده که تا 9 آذرماه فرصت دارند پيگير شکايتشان از بازيکن خارجي باشند؛ مهلت به پايان رسيده و با اينکه سرپرست باشگاه سعي در آرام کردن اوضاع دارد، اما خطر کسر امتياز بيخ گوش پرسپوليس حس ميشود. البته به تکذيب کردنهاي آقايان عادت کردهايم و اصولاً اتفاقي نيست که در فوتبال ايران رخ دهد و همه براي تکذيب آن بسيج نشوند. با اين حال واقعيت اين است که جريمه 323 هزار يورويي به پاي پرسپوليس نوشته شده و هيچ راه فراري هم وجود ندارد، اما موضوع کسر امتياز به اهمالكاري آقايان و بيدروپيکري باشگاهي برميگردد که با سرپرست اداره ميشود و وزارت ورزش متولي اصلي آن است.
مدافع عنوان قهرماني ليگ برتر به جاي آنکه با خيال راحت به فکر دفاع از عنوانش و حضور در ليگ قهرمانان آسيا باشد با هزار و يک حاشيه درگير است و تمام اين حواشي نيز به سوءمديريتهاي تمام نشدني برميگردد، سوءمديريتهايي که هيچکس مسئوليت آن را به گردن نميگيرد. گرشاسبي در حالي موضوع کسر امتياز را شايعه ميخواند که نداشتن کرسي در مجامع بينالمللي را علت اصلي مشکلات باشگاههاي ايراني ميداند و این در حالي است که بسياري از کشورها در فيفا کرسي ندارند، اما در عوض قراردادهايشان را با رعايت همه نکات ريز و درشت حرفهاي امضا ميکنند و ششدانگ حواسشان هم جمع است که کلاه سرشان نرود. باشگاههاي کشورمان اما تنها ادعاي حرفهايگري دارند و قراردادهايي ثبت ميکنند که از هر نظر به ضرر خودشان باشد. از آنجا که آقايان براي تأمين بودجه باشگاه زحمتي نميکشند و متولي باشگاه هم اهميتي به بحرانهاي مديريتي نميدهد، مديران باشگاهها هر جور که دلشان بخواهد تيمها را به قهقرا ميکشانند. بهرغم اينكه پرسپوليس و استقلال سردمدار افتضاحهاي مديريتي در فوتبال ايران هستند، اما همين چند روز پيش بود که به حکم فيفا شش امتياز از تيم پديده کسر شد. با اينکه گرشاسبي و همکارانش کسر امتياز را شايعه خواندند و ًفعلا پيگير پرونده طارمي هستند، اما بايد اذعان کرد که در فوتبال ما شايعات از واقعيت هم خطرناکتر است و همين شايعات است که خيلي زود به حقيقت نزديک ميشوند.