به گزارش خبرنگار ما، سيزدهم مردادماه سال 92، مأموران پليس پايتخت از قتل مرد 62 سالهاي به نام كيومرث در خيابان وفايي، حوالي بزرگراه شهيد محلاتي باخبر و راهي محل شدند. شواهد نشان ميداد مقتول در كار خريد، فروش و تراش سنگهاي قيمتي بوده است كه ساعاتي قبل از سوي افراد ناشناس در حالي كه دست و پاي او بسته بود كشته شده است. همچنين مأموران در بررسي محل حادثه با يكي از دوستان مقتول به نام محمد 35 ساله در حاليكه او نيز دست و پايش بسته شده، روبهرو شدند كه در اتاقي حبس شده بود. افراد ناشناس بعد از سرقت مقداري سنگهاي قيمتي فيروزهاي، يك عدد سنگ قيمتي بزرگ كه عقاب طلايي روي آن حك شده بود، مقداري جواهرات و چند فقره چك متواري شدند.
با انتقال جسد به پزشكي قانوني مشخص شد علت فوت انسداد مجاري تنفسي بوده است، بنابراين پرونده با موضوع قتل عمد در دستور كار پليس قرار گرفت. در مراحل اوليه تحقيقات، محمد تحت بازجويي قرار گرفت.
او در توضيح به مأموران گفت: «من و مقتول در زمينه خريد و فروش سنگهاي قيمتي باهم كار ميكرديم. شب حادثه، دو نفر از دوستان مقتول به نامهاي مجيد و هادي به منزل او آمدند. بعد از خوردن شام، براي خوابيدن به اتاق خواب رفتم، اما مقتول همراه آن دو نفر بيدار بود كه بعد از گذشت چند ساعت، ناگهان متوجه شدم مجيد و هادي با مقتول درگير هستند. از اتاق بيرون آمدم، ديدم آنها در حال خفه كردن مقتول هستند به همين دليل با آنها درگير شدم، اما آنها دست و پاي مرا بستند و در اتاق حبس كردند. سعي كردم درخواست كمك كنم، اما نتوانستم تا اينكه ساعتي بعد از همسايهها كمك خواستم كه جواني آمد و مرا نجات داد. وقتي سراغ مقتول رفتم متوجه شدم نفس نميكشد و فوت كرده است.»
بعد از اين توضيحات كارآگاهان موفق شدند مخفيگاه مجيد 46ساله را در منطقه تهرانپارس شناسايي و او را دستگير كنند. آنها همچنين موفق شدند قسمتي از اموال مسروقه كه شامل يك عدد سكه قديمي و مقداري سنگ قيمتي بود را نيز كشف كنند. با انتقال متهم به پليسآگاهي او در مراحل اوليه تحقيقات گفت اموال سرقتي را از دوستش هادي 24ساله گرفته است. سپس در توضيح بيشتر گفت: «در كار خريد و فروش سنگهاي قيمتي بودم كه با مقتول و محمد آشنا شدم. قرار بود دستگاه سنگتراشي را از آنها خريداري كنم به همين دليل شب حادثه با هادي به خانه مقتول رفتيم. من و مقتول در حال بازي شطرنج بوديم كه دقايقي بعد محمد و هادي يك ليوان آب طالبي براي مقتول آوردند.
مقتول بعد از خوردن آب طالبي بيهوش شد. فهميدم آنها آبميوه را مسموم كردهاند به همين خاطر قصد خارج شدن از خانه را داشتم كه محمد مانع شد. او يك سكه 500 ميليون توماني را نشان داد و من و هادي را وسوسه كرد از اموال و سنگهاي قيمتي مقتول سرقت كنيم.» او در خصوص قتل گفت: «هادی وسوسه شد و از پشت سر گلوي مقتول را گرفت و دو نفري دست و پاي او را بستيم. سپس سنگهاي قيمتي را برداشتيم و براي گمراه كردن پليس دست و پاي محمد را نيز بستيم و او را مورد ضرب و شتم قرار داديم. سپس از محل گريختيم.» بعد از اعترافات مجيد، دوست او هادي نيز بازداشت شد. او با تأييد اظهارات مجيد، به كارآگاهان گفت: «محمد دروغ ميگويد. همه اين اتفاقات نقشه او بود. محمد با مقتول شريك مالي بود و با هم اختلافات شديد مالي داشتند. به همين دليل شب حادثه با نشان دادن سنگ 500 ميليون توماني مرا وسوسه كرد و گفت چرا مقتول اين همه سرمايه داشته باشد و ما فقير باشيم. آنجا بود كه نقشه او را قبول كردم.»
به اين ترتيب هادي به اتهام قتل عمد، سرقت، ضرب و جرح، شرب خمر، ايرادات صدمات به مقتول و مجيد به اتهام معاونت در قتل، سرقت و محمد نيز با توجه به تناقضات در اظهارات و به اتهام معاونت در قتل روانه زندان شدند. پرونده بعد از صدور كيفرخواست به شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و روز گذشته روي ميز هیئت قضايي به رياست قاضي قربانزاده قرار گرفت.
ابتداي جلسه اولياي دم درخواست قصاص و براي صدمات وارده به مقتول درخواست ديه كردند. سپس متهم رديف اول – هادي – با 23 فقره سابقه در جايگاه قرار گرفت و با انكار قتل گفت: « وقتي دستگير شدم و فهميدم مقتول فوت كرده شوكه شدم. چون وقتي از خانه مقتول بيرون آمديم او زنده بود و نفس ميكشيد. قبول دارم گردن مقتول را از پشت سر گرفتم اما طوري نبود كه منجر به فوت او شود. » سپس در ادامه دفاع از خود گفت: « همه اين اتفاقات به پيشنهاد و به خاطر وسوسههاي او بود. محمد بود كه اين نقشه را طراحي كرد و حالا منكر همه اتفاقات است.» در ادامه متهم رديف دوم نيز با انكار جرمش، توضيحات هادي را تأييد كرد. سپس متهم رديف سوم نيز با انكار جرمش گفت در اين حادثه نقشي نداشته و مقتول از دوستان صميمي او بوده است. در پايان هیئت قضايي وارد شور شد.