طبق قانون، هرگونه کمک مالي از سوي وزارت ورزش و جوانان به باشگاههاي فوتبال تخلف محسوب ميشود، اما کافي است سؤالي در اين راستا از وزارت يا يکي از باشگاههاي فوتبال پرسيده شود تا همگي حق به جانب پاسخ دهند و منکر هر نوع کمک مالي شوند.
بحث کمک وزارت به باشگاههاي فوتبال که مطرح ميشود همه با قيافهاي حق به جانب منکر ميشوند و ميگويند که ريالي از طرف وزارت به باشگاهها نرسيده است، اما معلوم نيست كه حافظهها خيلي ضعيف شده يا آبها از آسياب افتاده که آقايان با افتخار از حمايت وزارت براي پرداختهاي ميلياردي خود صحبت ميكنند: «در طول دو سال گذشته توانستيم با حمايت سلطانيفر، وزير ورزش و جوانان حدود 20 ميليارد تومان از بدهيهاي خود را پرداخت و تعداد قابل توجهي از چکهاي برگشتي طلبکاران را جمعآوري كنيم.»
آنچه افتخاري، مديرعامل باشگاه استقلال از کمک وزارت ميگويد، نه فقط نقض ادعاي اين باشگاه و وزارت در عدم هرگونه پرداخت مالي به آبيپوشان پايتخت در صحبتهايي است که پيشتر کرده بودند که تخلفي آشکار و در عين حال بيقانوني است. طبق قانون، وزارت ورزش و جوانان حق پرداخت ريالي به باشگاههاي فوتبال را ندارد. حالا سؤال اينجاست كه اين قانون چطور رعايت ميشود وقتي كه مدير باشگاه استقلال به صراحت ميگويد که با کمک وزير اين تيم موفق به پرداخت 20 ميليارد تومان از بدهيهايش شده است!
البته نه اعتراف ناخواسته مديرعامل استقلال و نه تخلف وزارت که همواره انکار شده، تازگي ندارد، انکاري که حسابي نميشود روي آن باز کرد وقتي نه تنها حرف و عمل آقايان با هم نميخواند که در گفتارشان نيز همواره شاهد تناقضهاي آشکاري بودهايم. تناقضهايي که به وضوح پرده از واقعيتي برميدارد که هميشه سعي در انکار آن بوده است! اين را نه حدس و گمانها که صحبتهاي مطرح شده، نشان ميدهد. عين صحبتهاي افتخاري که صراحتاً ميگويد از وزارت براي پرداخت 20ميليارد طلب کمک کرده است، مگر آنکه منظور مديرعامل استقلال نه کمک مادي که کمک معنوي براي حل مشكل استقلال باشد که در آن صورت حتماً وزير براي پرداخت بدهيهاي اين تيم دست به دعا شده و اتفاقاً دعاهايش نيز مستجاب شده تا آبيپوشان پايتخت بتوانند بدهي20ميليارديشان را پرداخت كنند تا حالا مديريت باشگاه بابت آن همه دعا که اتفاقاً اجابت هم شده به اين شکل اقدام به تشکر کند!
اما سؤال اينجاست که چرا اين کمکهاي مادي و معنوي! تنها به فوتباليها ميشود و ساير رشتههاي ورزشي و ورزشکاران ديگر از آن بيبهره هستند؟ چرا راه دور برويم؛ مثلاً همين فوتسال بهرغم موفقيتهاي زيادي كه كسب كرده، اما باز هم حکم برادر ناتني را دارد يا کشتيگيران و وزنهبرداراني که دغدغههايشان قبل از اعزام به مسابقات قطع آب و برق محل تمرين است و حتي ورزشکاران و مدالآوران نابينا و کمبينا که در مراسم تجليل از مدالآوران بازيهاي پارالمپيک کارت هديهاي به مبلغ تنها يک ميليون تومان دريافت ميكنند كه کارتهايشان براي برداشت همين مبلغ اندک در نظر گرفته شده هم رمزي ندارد!
اينها نمونههاي كمي از تبعيضهاي بيشمار آقايان در ورزش کشور است. تبعيضهاي فراواني که به راحتي نميتوان آنها را ليست يا حتي تيتروار به آن اشاره کرد، اما ميتوان به راحتي نگاه ويژهاي را که همواره به فوتبال ميشود، ديد. نگاه اشتباهي که طي سالهاي اخير باعث سرازير شدن بودجه ورزش به سمت فوتبال و اجحاف در حق ساير رشتهها شده است. ديدگاه اشتباهي که البته فوتبال را هم به تباهي کشانده و آن را به جولانگاه مفسدان مالي تبديل کرده تا با اين نگاه ناعادلانه و اشتباه هم سيخ بسوزد و هم کباب، هرچند که آقايان هنوز هم تصميمي بر تغيير ديدگاه خود ندارند و همچنان به رفتن راه اشتباهي که در پيش گرفتهاند، اصرار دارند، راه اشتباهي که به زودي فوتبال را به دليل ريخت و پاشهاي مالي فراوان و ديگر رشتهها را به دليل کمبود مالي از پاي در خواهد آورد.