کد خبر: 884701
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
نگاهي به فيلم «اشنوگل»
آثار متوسط‌سينماي دفاع مقدس از بهترين فيلم‌هاي سينماي اجتماعي، در شرايط كنوني، داراي مزيت‌هاي ويژه هستند؛ مزيت‌هايي كه عمق نگاه تماشاگر، به واسطه تجلي شهامت، به يك حماسه بزرگ متصل مي‌شود.
    ايمان هادي
آثار متوسط‌سينماي دفاع مقدس از بهترين فيلم‌هاي سينماي اجتماعي، در شرايط كنوني، داراي مزيت‌هاي ويژه هستند؛ مزيت‌هايي كه عمق نگاه تماشاگر، به واسطه تجلي شهامت، به يك حماسه بزرگ متصل مي‌شود.
فيلم‌هاي اجتماعي‌نماي سينماي ايران، تماشاگر را وصل به رويدادهاي اجتماعي‌ ثقيل مي‌كند كه 10 سال ديگر با تغيير مناسبات اجتماعي، حتي در دايره تحليل، نمي‌گنجند. مثال قابل اعتنا، فيلم‌هاي دخترپسري دوره اصلاحات هستند كه در لانگ شات به‌هم رسيدند، دست در دست هم و چشم در چشم، در افق گم مي‌شدند و پس از زمان بسيار كمي، از فيلم‌هاي خانوادگي دولت دهم و يازدهم سر برون ‌آوردند و عمدتاً يكي از زوجين، قصد خيانت، طلاق يا مهاجرت را داشت.
اما فيلمي مثل «افق» به كارگرداني زنده‌ياد  رسول ملاقلي‌پور يا «عمليات كركوك» جمال شورجه، كماكان مي‌توانند احساسات عميق ملي– ميهني را در مردم زنده و مخاطبان سينمايي را سرگرم كنند. چنين فيلم‌هايي هيچگاه رنگ كهنگي نمي‌گيرند. با چنين آثاري مي‌توان مفهوم شهامت ملي را در مردم ايران زنده نگه داشت؛ مثل همان كاري كه كريستوفر نولان در فيلم دانكرك انجام مي‌دهد و سعي مي‌كند شهامت خفته را در چارچوب يك قصه جنگي در مردم انگلستان بيدار كند. در حالي‌ سينماي اجتماعي كنوني ايران، شهامت‌گريز است. فيلم «اشنوگل» يكي از آثار سينمايي خاص دفاع مقدس است، با اينكه جريان اصلي سينما (مافياي پخش) سعي مي‌كند، ناديده‌اش بگيرد و كمترين سالن و زمان نمايش را در اختيار دارد، اما اثر قابل اعتنايي است كه در خيل آثار بي‌مسئله خود را به تماشاگر تحميل مي‌كند.
«اشنوگل» با وسواس ساخته شده و به شكل طبيعي، مثل هر اثر هنري، داراي اشكالاتي است. اما اين اشكالات ريشه در ديدگاه تهيه‌‌كننده‌اش دارد. هر دو كارگردان با نهايت تلاش و وسواس، از يك فيلمنامه كاملاً تلويزيوني به سبك و سياق ابراهيم اصغري، يك اثر سينمايي قرص و محكم ساخته‌اند.
   جسارت و رندی تکنیکی
اگر اشكالي در فيلم وجود دارد، به ديدگاه‌هاي تأليفي تهيه‌كننده بازمي‌گردد و البته در متن فيلم كاملاً مشخص است كه دو كارگردان جسور، سعي كرده‌اند با نوعي رندي تكنيكي، ساختار تأليفي و همواره كليشه‌اي تهيه‌كننده را دور بزنند.
هر اثري كه در مقام تهيه‌كننده به ابراهيم اصغري واگذار شده، به همين نقصان‌ كيفيت پايين سينمايي دچار است و در ميان آثار اصغري، اشنوگل يك استثنا محسوب مي‌شود. با اين وجود كيفيت حضور بازيگران، رحيم نوروزي، كاوه سماك باشي، برزو ارجمند و تلاش تكنيكال دو كارگردان فيلم، علي سليماني و هادي حاجتمند را نمي‌توان به حساب ابراهيم اصغري نوشت.
«اشنوگل» را اگر ابراهيم اصغري تهيه‌ نمي‌كرد و مأموريت توليد فيلم را تهيه‌كننده حرفه‌اي‌تري بر عهده مي‌گرفت، قطعاً حاصل اثر زيباتر و خوش ساخت‌تری مي‌‌‎شد. اما آنچه فيلم را جذاب و اثر را از كارنامه يكنواخت اصغري در توليد جدا مي‌كند، تلاش دو كارگردان بااراده و خلاق فيلم اشنوگل است. كاملاً مشخص است كه دو كارگردان از سناريوي نخست تهيه‌كننده، جسورانه عبور كرده‌اند و فيلم خودشان را ساخته‌اند.  اگر سينماي دفاع مقدس قرار است كه آثار ارزشمندتري را تهيه كند، قطعاً نياز به تهيه‌كنندگان حرفه‌اي و سازمان حرفه‌اي‌تري دارد. در اشنوگل خواهيم فهميد، استعداد دو فيلمساز جوان فيلم اولي اشنوگل و عوامل سازنده، خيلي جلوتر از تأليفات سابق و بي‌مسئله تهيه‌كننده است.
در فيلم «اشنوگل» كاملاً مشخص است كه كارگرداني مبتني بر ريتم، فاصله چندين هزار كيلومتري با فيلمنامه اوليه اين اثر دارد و با ارزيابي ساختار كلي درخواهيم يافت كه دو كارگردان محترم فيلم، از بندهاي مضموني و هميشه كليشه‌اي احتمالاً تحميلي، جسورانه عبور كرده‌اند.
اگر در اين مجال درباره تهيه‌كننده انتقاداتي طرح شده، صرفاً به اين دليل است كه ساختار كلي اشنوگل، ارتباطي به آثار مؤخر تهيه‌كننده ندارد. به غير از دو فيلم «مردي از جنس بلور» و «مردي شبيه باران» كه به درستي از يك محدوده اجتماعي به رويداد‌هاي دفاع مقدس متصل مي‌شوند، شب حورا، به كبودي ياس، شور شيرين و حتي نيمكت (فلورا سام) ضعيف‌ترين آثاري هستند كه ابراهيم اصغري در كارنامه‌اش ثبت كرده است.
شوري در اشنوگل وجود دارد كه به يقين برآمده از ديدگاه تأليفي اصغري نيست، اين شور متصل به نگاه هر دو كارگردان است كه از يك فيلمنامه تلويزيوني، فيلمي در قواره سينما ساخته‌اند.
    دو كارگردان با يك ريسك بزرگ
دو كارگردان با تلاشي صادقانه از فيلمنامه تخت و شعاري «اشنوگل»، رمز و رازي پر تعليق و سينمايي ايجاد كرده‌اند. در اغلب آثار ابراهيم اصغري اين رمز و راز وجود ندارد. آثار دفاع مقدسي اصغري، خالي از رمز و راز، درباره دوران پر شگفتي دفاع مقدس هستند. دو كارگردان اشنوگل با يك ريسك بزرگ، با خلاقيتي فراتر از توانايي كارگردان‌هاي فيلم اولي، از همان ابتداي فيلم، از خود خلاقيتي نشان مي‌دهند كه ربطي به محدوده نگرشي تهيه‌كننده ندارد.
شهامت (رحيم نوروزي) زماني كه وارد قصه‌ مي‌شود با جامپ‌هاي متعدد روايي مؤلفان (منظور دو كارگردان)، يك تعليق توأم با سرگرداني فرمي را ايجاد و از ارائه قصه‌ خطي پرهيز مي‌كنند. «اشنوگل» از ابتدا تبديل به يك درام معمايي مي‌شود و كششي خاص براي تماشاگر ايجاد مي‌كند. مؤلفان چندين شخصيت و چند قصه موازي را توأماً دنبال مي‌كنند، به صورتي كه لويك (قهرمان مسيحي) در فيلم، با اينكه لحظات كوتاهي جلوي دوربين حضور دارد، اما تبديل به شخصيتي عميق و تأثيرگذار مي‌شود. زماني كه قصه حفر تونل مطرح مي‌شود، زواياي روايت در ابتداي فيلم دائماً تغيير مي‌كند، اين شگردها در كارگرداني با مرامنامه تأليفي اصغري، كاملاً در تعارض است. چنين كارگرداني منحصر به فردي، در چارچوب روايت، استعداد كارگردان‌هاي فيلم را از متن اثر به تماشاگر تحميل مي‌كند. قطعاً هر فيلم جنگي قبل از نياز به يك فيلمنامه منسجم، نياز به كارگرداني تكنيكال و جسورانه دارد.  آنچه جاذبه ايجاد مي‌كند اين است كه تنوع بصري، يك فيلمنامه ساده را تبديل به اثري كرده كه مخاطب براي كشف رازي بزرگ، يك هزارتوي پيچيده را طي مي‌كند. نقطه قوت فيلم هم اين است كه متن اثر پيچيده‌نمايي نمي‌كند و خيلي ساده سعي مي‌كند، مخاطب را از اين هزارتوي پيچيده بيرون بياورد.
تقابل شهامت و وحيد (بروز ارجمند) تقابل انساني فوق‌العاده جذابي است. دو بازيگر يك نمايش تئاتري اصيل را كاملاً سينمايي كرده‌اند. از جدال همايش راست و دروغ در بازجويي‌هاي اوليه، خط اصلي درام با پيش‌فرض‌هاي معمايي پيش مي‌رود و همين ترفند نمايشي سبب مي‌شود، فلاش‌‌بك‌هاي حماسي به دوران دفاع جذاب باشند.
    يك سنتز منطقي دراماتيك
در فيلم اشنوگل، اصالت يك حماسه را به صورت فردي و جمعي تجربه مي‌كنيم. فيلم از كلي‌گويي و شعار پرهيز مي‌كند و با تمپو و تم حساب‌شده‌اي حماسه فردي يونس (كاوه سماك‌باشي) را به نمايش مي‌گذارد. حماسه فردي يونس با جزئيات در نحوه كارگرداني به نقطه ثقل روايت تبديل مي‌شود و در مرحله بعدي، حماسه جمعي بدون اشارات گل درشت و يك سنتز منطقي دراماتيك ارائه مي‌شود. به همين دليل زماني كه پلاك لويك را در محل دفن جمعي شهدا پيدا مي‌كنند، مخاطب با ديدن يك صحنه و يك پلاك، با عطف به چند ديالوگ كوتاه، نوعي برانگيختگي و شور ملي را در ميان تصاوير فيلم كشف مي‌كند كه تصاوير موصوف، حسي عميق را برمي‌انگيزند.
البته در بازگويي يك قصه جنگي و حماسي، سازندگان هيچگاه قصه معمايي خود را رها نمي‌كنند، چون تم و تمپوي فيلم بر اساس يك روايت معمايي بنا شده است. يكي از عيوب بزرگ آثار با مضمون دفاع مقدس گل‌درشت‌نمايي است؛ سازندگان چنان وجه انساني رزمندگان را تصوير كرده‌اند كه صحنه شهادت كاراكتري مثل ماشاءالله، (يكي از شخصيت‌هاي فرعي) كسي كه مشغول حفر تونل است، شعاري و حتي كليشه‌اي نيست.
در واقع شخصيت‌ها در هر ثانيه، در مقابل دوربين هدايت و كارگرداني شده‌اند و به همين دليل بايد موفقيت فيلم اشنوگل را سهم نبوغ دو كارگردان اثر، رحيم نوروزي، بروز ارجمند و كاوه سماك‌باشي دانست. بازيگراني كه مي‌توانند يك تنه بار يك فيلم را به دوش بكشند. سكانداران اثر، نبوغي خاص از خود را در ساخت فيلم دفاع مقدسي نشان داده‌اند و تلاقي نبوغ دو كارگردان پشت دوربين و تلاش سه بازيگر اصلي، كاملاً به ثمر نشسته است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار