محمد صادقي
دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا دستور انتقال سفارت اين كشور در سرزمينهاي اشغالي را از تل آويو به قدس داد و با اين كار به طرح انتقال پايتخت رژيم صهيونيستي به بيتالمقدس، وجهه بينالمللي بخشيد، اقدامي كه واكنشهاي متعددي را در جهان به وجود آورده است. از آنجايي كه دولت امريكا پيش از اقدامات سياسي و حتي جنگ با استفاده از ابزار فرهنگي اقدام به زمينهچيني و آمادهسازي افكار عمومي جهان براي پذيرفتن اقداماتش ميكند، با سعيد مستغاثي، كارشناس و پژوهشگر سينما درباره رفتارهاي هاليوود براي عبري جلوهدادن قدس و ادعاهاي ارض موعود بودن فلسطين كه صهيونيستها مدعي آن هستند گفت و گو كردهايم.
به نظر ميرسد دستوري كه به تازگي رئيسجمهور امريكا براي دستگاه ديپلماسي اين كشور جهت رسميت بخشيدن به ادعاهاي صهيونيستها، صادر كردهاست، چندين دهه قبل به نحو ديگري براي سينماي اين كشور صادر شده بود و آنها به دنبال آرمانهاي صهيونيستها بودهاند!
سالها است كه سينماي غرب و به طور مشخص هاليوود تلاش كرده است تا ادعاهايي مانند سرزمين موعود بودن فلسطين را در بسياري از فيلمهايشان مطرح كنند؛ از فيلمهاي قديمي كلاسيكي مانند «اكسدوس»، «سامسون و دليله» يا «ديويد و بتشيبا» گرفته كه فلسطين را سرزميني يهودي ميداند تا فيلمهاي جديدتري مانند«ماتريكس» كه در آن شهر «زايون» يا همان «صهيون» را به عنوان آرمانشهر صهيونيستي به تصوير ميكشد يا فيلم «جنگ جهاني Z» كه تنها شهر سالم و امن را اورشليم معرفي ميكند كه در آن يهوديان زندگي ميكنند. در بسياري از فيلمهاي هاليوودي چنين ارجاعاتي را ميبينيم كه برخي از آنها روي افراد و برخي ديگر روي اماكني مانند قدس و مسجدالاقصي تأكيد دارند و تلاش ميكنند كه به اين شهر ماهيت صهيونيستي ببخشند.
سياست سينما در خدمت سياستهاي صهيونيستي در سالهاي اخير نسبت به آنچه در دوره سينماي كلاسيك ميگذشت، چه تغييراتي داشته است؟
واقعيت اين است كه در سالهاي اخير كارگردانان، تهيهكنندهها و مديران ارشد هاليوودي كه تا پيش از اين ماهيت صهيونيستي خود را پنهان ميكردند، علناً آن را مطرح ميكنند و به وابستگي خود به اسرائيل اذعان ميكنند، نمونهاش را در فيلم « wonder woman» مشاهده كرديم كه اسرائيليبودن بازيگر آن نيز مورد اعتراض قرار گرفت. از سوي ديگر مديران هاليوود رويكرد بيان اسطورها و آرمانهاي عبري را كه سالهااست دنبال ميكردند، علني كردهاند. همه ميدانند كه افرادي مانند برادران وارنر، بنيانگذاران كمپانيهاي بزرگ فيلمسازي كه هاليوود را به وجود آوردند، صهيونيست بودهاند. اين موضوع در كتاب «امپراتوري هاليوود» كه به زندگي بنيانگذاران هاليوود پرداخته نيز بيان شده است. فيلمسازاني كه بعضاً حتي زندگي خودشان را در قالب فيلم به تصوير كشيدهاند، مانند فيلم «ويولونزن روي بام» كه فيلمساز دهكده يهودينشيني را كه كودكياش را در آن گذاشته بود در فيلمش بازسازي ميكند. نكته ديگر نيز اين است كه در سابق، زماني كه در فيلمهاي هاليوودي صحبت از سرزمين فلسطين ميشد به تاريخ مسيحيت در اين سرزمين نيز اشاره ميشد، اما حالا ميبينيم ديگر به مسيحيها هم رحم نميكنند.
در هاليوود كسي هم هست كه به طور مشخص جلوي اين فعاليتهاي صهيونيستي ايستاده باشد؟
قضيه اسرائيل براي هاليوود و غرب به يك تابو تبديل شدهاست و به اين راحتيها قابل زير سؤال بردن نيست. همين ماه پيش بود كه يك خانم مسن به خاطر اينكه احتمال داده بود كه اتاقهاي گاز در بازداشتگاههاي نازيها وجود نداشته، بازداشت و به زندان محكوم شد. در امريكا هم افراد زيادي هستند كه از سياستهاي خود امريكا انتقادهاي تندي ميكنند، مثل نوام چامسكي، اما پرداختن به ريشههاي يهودي و صهيونيستي جزو خطوط قرمز است. استفان والت (استاد روابط بينالملل دانشگاه هاروارد) در كتابي كه نوشته است، ميگويد شما در امريكا ميتوانيد خداوند يا مسيح را نقد كنيد يا بالا و پايين رئيسجمهور امريكا را يكي كنيد، اما خدا نكند كه به يك يهودي بگوييد كه بالاي چشمت ابرو است، آن وقت حسابتان با كرام الكاتبين است و كاري با شما ميكنند بدتر از به صليب كشيدن مسيح! سرنوشت «تري ميسان» را نگاه كنيد كه وقتي درباره «يازده سپتامبر» تحقيق كرد، كاري كردند كه رسماً بدون سرزمين شود.
آنچه به عنوان سينماي مستقل امريكا ناميده ميشود نيز توانسته است كاري در اينباره انجام دهد؟
سينماي مستقل در هاليوود كه بيشتر يك دروغ است و همه سينمايشان به نحوي وابسته است. حداقل در سال چند ميليارد دلار هزينه ميشود كه فيلمهاي امريكايي به دست من و شما برسد، اين پولها از كجا ميآيد؟ بعد دقت كنيم كه حتي وقتي فيلمسازان وابستهاي مانند «ديويد فينچر» ناخواسته گاف ميدهند، چطور با آنها برخورد ميشود. چه برسد به فيلمسازاني مانند «ريدلي اسكات» كه رسماً سفارشيساز هستند.
جديداً شاهد فيلمهاي غيرامريكايي هستيم كه بيشترشان توسط فيلمسازان خاورميانهاي ساخته شدهاند و به نحوي به دنبال عاديسازي روابط اعراب و اسرائيل و زندگي مسالمتآميز مدنظر اسرائيل هستند. در توليد اين فيلمها هم ردپايي قوي از سياستهاي غرب ديده ميشود!
وقتي غرب از نابودي كامل فلسطين نااميد شد، سراغ مطرح كردن اين نوع فيلمها رفت. متأسفانه در داخل ايران نيز برخي از دوستان گول ظاهر ضداسرائيلي اين فيلمها را خوردند و از آنها تقدير كردند، مانند فيلمسازاني چو ن «اليا سليمان» يا «هاني ابو اسعد» يا حتي فيلم «5 دوربين شكسته» كه در ايران مورد تقدير قرار گرفت و تجليل شد، اما در راستاي به رسميت شناختن و مشروعيتبخشيدن اسرائيل ساخته شدهاست. غربيها حتي اين فيلمها را به اسكار ميبرند و تقدير ميكنند مثل فيلم «عمر» كه در آن ملت فلسطين خائن شناخته ميشود يا «وست بانك» كه در آن دختري فلسطيني عاشق پسري يهودي ميشود و در آن زندگي مسالمتآميز ميان اعراب و اسرائيليها تبليغ ميشود. سالها است كه سينماي اروپا زيرسلطه سينماي هاليوود از بين رفته، اما كارتلهاي صهيونيستي در اروپا از ساخت چنين فيلمهايي كه در آن با تحقير اعراب و مسلمانان، زندگي در كنار اسرائيليها و تحت لواي اسرائيل تبليغ ميشود، حمايت ميكنند.