بهناز ضرابيزاده با بيان اينكه هميشه كتاب در محجوريت است، اظهار داشت: كتاب در كشور ما ويترين خودش را ندارد و به همين خاطر معمولاً مراسم و نمايشگاههاي كتاب نيز در محجوريت برگزار ميشوند. وي با اشاره به استقبال مخاطبان از آثار منتشر شده خود گفت: چاپ مجدد كتاب «دختر شينا» نزديك به ۹۰ و كتاب «گلستان يازدهم» نيز به چاپ بيستوپنجم رسيده است. اين نويسنده درباره كتاب «گلستان يازدهم» بيان كرد: قبل از نوشتن كتاب «دختر شينا» دلمشغولي نوشتن زندگي شهيد علي چيتسازان را داشتم. ايشان در استان همدان خيلي معروف است به گونهاي كه مريدهاي زيادي دارد. ضرابيزاده تصريح كرد: خيلي دوست داشتم بفهمم كسي كه در ميدان جنگ و مبارزه به قدري موفق است كه دشمن براي كشتن او جايزه تعيين ميكند در خانواده چگونه شخصيتي داشته است.
به همين خاطر به سراغ همسر شهيد علي چيتسازان رفتم كه ايشان گفتند من خاطره خاصي از همسرم ندارم چون فقط يك سال و چند ماه زندگي مشترك داشتهايم. من براي راضي شدن همسر شهيد چيتسازان به سراغ خودش رفتم و با راهكار اشك، خانم ايشان را براي بيان خاطراتشان راضي كردم. وي ادامه داد: هر نويسندهاي قطعاً دلي كار ميكند اما من خيلي براي كارهايم وقت ميگذارم و هيچگاه كار سفارشي نميپذيرم. بنا بر ضرورت، علاقه و شناختي كه درباره شهداي همدان داشتم به سراغ اين سوژهها رفتم.
اين نويسنده دفاع مقدس افزود: «دختر شينا» اولين كتاب در حوزه بزرگسال و اولين كار جدي بزرگسال من بود، لذا احساس ميكنم هر وقت اسم جنگ به ميان ميآيد بايد از خاكريز، اسلحه، فرماندهان و اسرا بنويسيم اما من هميشه اين دغدغه را داشتم كه خيلي از زنان بودهاند كه هيچگاه از كارهاي آنها اسمي به ميان نيامده است.
ضرابيزاده بيان كرد: استان ما نزديك به مرزهاي جنگي بود و شاهد زندگي خانوادههاي شهدا و نوجوانان شهيد بوديم. چون همه اين اتفاقات را خودم ديدم احساس كردم از فداكاري زنان، جزئيات زندگي، انتظار همسران شهدا براي بازگشت رزمندگان و اشكهايي كه در شهادت همسرانشان ريخته شده كه جزء درام جنگ محسوب ميشود و حتماً بايد گفته و نوشته شود، چيزي نوشته نشده است. وي گفت: هميشه انتظار داشتم سختيهاي زنان را مطالعه كنم اما هرگاه در كتابي به اين موضوعات نزديك ميشدم، نويسنده ادامه آن را قطع كرده و اين مسائل را ناديده گرفته بود. من در «دختر شينا» به سمت اين نگاه رفتم. فكر ميكردم كتابهاي من را فقط زنان بخوانند اما متوجه شدم مردان زيادي اين كتابها را مطالعه كردند و به خودم گفتند كه حس زنانگي در اين كتابها زيباست.