اتفاقی که خیلیها سالهاست انتظارش را میکشیدند بالاخره افتاد؛ محمود مشحون سرانجام و با فشار قانون و وزارت ورزش استعفایش را نوشت و بعد از 14 سال از صندلی ریاست فدراسیون بسکتبال دل کند. بحث انتخاب سرپرست و پس از آن انتخاب رئیس جدید فدراسیون دغدغههای مهمی است که حالا بعد از رفتن مشحون باید به آن توجه ویژه شود.
سالهاست که منتقدان، کارشناسان و حتی رسانهها از نحوه مدیریت حاکم بر فدراسیون بسکتبال گلایه داشتند و بارها و بارها این گلایههایشان را از طرق مختلف بیان میکردند. منتها انتقادهای مطرح شده هر بار از سوی شخص اول بسکتبال کشورمان با واکنشهای تند و بعضاً عجیب و غریب مواجه میشد، به همین دلیل است که اهالی این رشته به دو دسته موافقان یا مخالفان رئیس مستعفی دستهبندی میشوند.
با این همه عدم انتقادپذیری را باید بزرگترین ایراد مدیریتی مرد موسفید کرده بسکتبال ایران خواند، ایرادی که در مواردی به جنجال و درگیری لفظی او با برخی مربیان و بازیکنان قدیمی منجر شده است. مشحون هم از آن دست مدیرانی بود که بهرغم بازنشستگی با مجوز از دولت هرگز حاضر نشد ریاست فدراسیون به دست فردی دیگر بیفتد تا جایی که ترجیح میداد با سیستم مدیریتی منسوخ شده با استفاده از نیروهای هم سن و سال خود و بدون بهره گرفتن از پتانسیل و ایدههای نسلهای بعد از خود کار را پیش ببرد. تا همین اواخر نیز برای بقا در سمتش تمام تلاشش را به کار گرفت اما در نهایت نتوانست هیچ مجوزی برای خود دست و پا کند. به همین خاطر پس از اصرارهای فراوان و همچنین سختگیری دستگاههای نظارتی بر منع استفاده از بازنشستگان بالاخره عطای کار را به لقایش بخشید.
با اینکه گفته میشد رفتن مشحون میتواند مهمترین چالش ممکن باشد اما باید اذعان کرد که چالش اصلی بسکتبال ایران تازه از این به بعد و در دوران پسا مشحون آغاز میشود، دورانی که مشخص خواهد کرد بعد از این همه آیا مدیر دیگری میتواند افتخارات رئیس کهنهکار را تکرار کند یا نه. در این سالها بسکتبال کشورمان همواره یکی ازمدعیان اصلی قاره آسیا بوده و در بسیاری از رقابتها چین نیز در مقابل سروقامتان حرفی برای گفتن نداشته است. حضور در بازیهای المپیک و جام جهانی فصول تازهای را در بسکتبال ایران ورق زد. علاوه بر این نسل طلایی مان نیز در دوران مدیریت مشحون به اوج رسید و جامهای زیادی را بالای سر برد. به هر شکل ممکن دوران ریاست این مدیر بسکتبالی به پایان رسیده و از این به بعد است که باید مدعیان پا به عرصه بگذارند و تمام ایدههایی که به زعم آنها در این سالها پشت خط مانده برای موفقیت بسکتبال به مرحله اجرا دربیاورند. همانطور که اشاره شد بالا بردن ظرفیت انتقادپذیری یکی از فاکتورهای اساسی است که فقدان آن کل مجموعه مدیریتی را به خطر میاندازد.
رئیس آینده باید با درس گرفتن از کاستیهای دوران مشحون درصدد ایجاد وفاق و همدلی در خانواده بسکتبال باشد. متأسفانه مدت هاست که اختلاف نظرهای موجود این رشته را با مشکلاتی روبهرو ساخته و مشورت و تبادل نظر با پیشکسوتان و بازیکنان قدیمی تنها راهحل این مشکلات است. از سوی دیگر تزریق نیروهای جوان با ایدههای جدید میتواند بسکتبال مان را به قدرت واقعیاش بازگرداند. پرواضح است که وزارت ورزش در وهله اول باید سرپرستی آشنا به بسکتبال را جانشین مشحون و در مرحله بعد تاریخ انتخابات این فدراسیون را هرچه زودتر تعیین کند. در این صورت کاندیداهایی که تا به امروز حضور مشحون را عاملی برای فاصله گرفتن از بسکتبال عنوان میکردند میتوانند وارد گود شوند و برنامههایشان را برای آینده بسکتبال اعلام کنند. رقابتهای انتخابی جام جهانی آغاز شده و روش شدن تکلیف ریاست فدراسیون از بروز حواشی و مشکلات جلوگیری میکند.