کد خبر: 882471
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۴
گفت‌و‌گوي «جوان» با كارگردان مستند «ادوارد»
سوژه‌هاي كمتر پرداخته‌شده از تاريخ معاصر ايران، افرادي است كه شايد اگر دوربين‌هاي مستند‌سازها سراغ آنها نرود، هيچ‌كس آنها را به ياد نياورد و در كشاكش روزهاي زندگي فراموش شوند...

محمدصادق عابديني

سوژههاي كمتر پرداختهشده از تاريخ معاصر ايران، افرادي است كه شايد اگر دوربينهاي مستندسازها سراغ آنها نرود، هيچكس آنها را به ياد نياورد و در كشاكش روزهاي زندگي فراموش شوند؛ افرادي كه ميتواند سرنوشت هر كدام از آنها درس بزرگي براي زندگي همه ما باشد، مانند «ادوارد» پسري ايراني كه زندگياش پر از تلاطم بوده است؛ فردي كه در ابتداي جنگ اسير ميشود و بعد از آن شرايط خاصي برايش رخ ميدهد. بخشهايي از اتفاقات زندگي ادوارد را محمدباقر شاهين، در مستندي به همين نام به تصوير كشيده است. شاهين در گفت و گو با «جوان» از ساخت مستند بلند ادوارد ميگويد.

ادوارد از جبهههاي جنگ و اسارت تا عضويت در گروهک منافقين و بريدن از آنها و اكنون زندگي در غربت، سوژه خيلي خاصي است، اما پيداكردنش به نظر خيلي سخت ميآمد، چطور شد كه اين سوژه خاص را پيدا كرديد؟

تقريباً همه سوژههايم را به صورت اتفاقي پيدا كردهام و دليلش اين است كه نسبت به فضا و شرايط هميشه فكر ميكنم كه چطور ميشود به يك موضوع پرداخت، حتي حين فيلمسازي نيز به سوژههاي بعدي فكر ميكنم و در اطرافم به دنبال سوژه ميگردم. خيلي وقتها شده موضوعات مستندها را از اخبار روزنامهها و رسانهها پيدا كردهام. راستش موضوع ادوارد را هم اولينبار در برنامه «به عبارت ديگر» بيبيسي فارسي پيدا كردم كه به خانه وي در آلمان رفته بودند.

چه شد كه به ديدن ادوارد رفتيد؟

چند ماه بعد از پخش آن برنامه، براي حضور در جشنواره برلين به آلمان دعوت شدم. در آنجا بود كه از طريق دوستان و هر كسي كه ميتوانست به من كمك كند، محل زندگي ادوارد را پيدا كردم، البته بعداً ديدم كه ادوارد در مستند «فيلم ناتمامي براي دخترم سميه» نيز حدود پنج دقيقه حضور دارد و صحبت ميكند. به نظرم هر كدام از ما در زندگيمان اتفاقاتي ميافتد كه اگر با زوايه درستي به آن نگاه كنيم ميتواند موضوع يك مستند باشد. ما در زندگيمان يك نفر را دوست داريم و از دستش ميدهيم، به يك تفكر سياسي علاقهمند ميشويم و بعد، از آن علاقهمندي پشيمان ميشويم، در همه زندگيها غم و شادي و اميد وجود دارد كه ميتواند براي سايرين عبرتآميز باشد. زندگي ادوارد هم داراي چنين شرايطي بود. از اقليت ديني بودن، مهاجرت، جنگ و عضويت در مجاهدين، همگي موضوعات قابل پرداختي بود كه ادوارد داراي آن بود.

پرداختن به موضوعات خاص در مورد دفاع مقدس چند سالي است مورد توجه مستندسازها قرار گرفته است؛ موضوعاتي كه بعضي از آنها بيش از سه دهه است كه مغفول باقي مانده بودند. ادوارد هم گويا از اين دست موضوعات است!

مسلماً هر چه از زمان جنگ تحميلي ميگذرد، فرصت براي پرداختن به موضوعات كمتر ديدهشده و كمتر پرداخته شده مهيا ميشود، البته به عنوان مستندساز معتقدم سياستها، تغييرات تكنولوژيك و اتفاقاتی كه هر دهه رخ ميدهد، باعث ميشود مستندسازها به سمت خاصي سوق پيدا كنند.

حتي ميشود گفت فيلم مستند هر سال بيشتر از سال قبل در حال پيدا كردن مخاطبان خود است و توانسته به عنوان گونهاي جذاب در سينما خود را تثبيت كند!

بله، هر سال كه ميگذرد شاهد اتفاقات خوبي در حوزه مستند هستيم. در گروه هنر و تجربه مستندهايي داشتهايم كه با اقبال خيلي خوبي در كشور مواجه شدهاست، چون مردم به ديدن مستند علاقه پيدا كردهاند و اين موضوع تنها معطوف به ايران نيست و در كل دنيا چنين اتفاقي در حال رخ دادن است. در سفرهايي كه به كشورهاي مختلف داشتهام، به خوبي شاهد علاقه به مستند بودهام. پرفروشترين فيلم سال 2014 كره جنوبي يك مستند بود و اينگونه سينمايي در حال رسيدن به جايگاه واقعي خود است.

به موضوع ادوارد برگرديم. قبل از ساخت اين مستند، سابقه حضور در مناطق جنگي در سوريه، افغانستان و عراق داشتهايد، از تجربيات قبلي چقدر براي ساخت مستند ادوارد استفاده كردهايد؟

به اين موضوع اشاره كرديد كه من مستندساز جنگ هستم و در حقيقت فيلمسازي را در فضاي جنگي ياد گرفتهام و هميشه تلاشم اين بودهاست كه جنگ را از زاويهاي ديگر تماشا كنم، همين تجربه را در موضوع ساخت مستند ادوارد استفاده كردم.

درباره شخصيت ادوارد بيشتر توضيح دهيد.

ادوارد جواني است كه در ابتداي جنگ به جبهه ميرود و در همان سال 59 اسير ميشود. در دوره اسارتش كه 9 سال به طول ميانجامد زندگياش دچار تغيير ميشود. دليل آن هم اخبار ضد و نقيضي است كه از ايران به وي ميرسد و فكر ميكند خانوادهاش وي را فراموش كردهاند. از آن طرف تبليغات منافقين بسيار زياد بوده و در نهايت وي به همراه چند تن از ديگر اسرا به گروهك مجاهدين ميپيوندد و به گفته خودش دچار بزرگترين اشتباه زندگياش ميشود. 12 سال تلاش ميكند از عضويت در مجاهدين خارج شود تا اينكه بعد از حمله امريكا به عراق شرايط براي خروجش از اين گروهك مهيا ميشود.

با اين تلاطمها، ادوارد به راحتي راضي شد درباره زندگياش صحبت كند؟

نه اصلاً. حدود دو سال طول كشيد. راستي هميشه درباره موضوعات مستندهايم چه در ايران و چه در سوريه، تا وقتي به آن سوژه در حد يكي از اعضاي خانوادهام نزديك نشدهام، فيلم را نساختهام. در اين مورد حدود دو سال نيز از طرق مختلف از اسكايپ گرفته تا تلفن و ايميل با وي در ارتباط بوديم و صحبت ميكرديم و هر چقدر ادوارد به من بيشتر اعتماد ميكرد، رازهاي بيشتري از زندگياش را برايم بيان ميكرد. بايد در اينجا از تيم سازنده مستند تشكر كنم، آنها سنگ تمام گذاشتند و با همفكريهايشان كمك كردند كار روانتر ساخته شود و آن حجاب و حائلي كه ميان ما و سوژه بود، از بين برود. اين اولين تجربه فيلم مستند بلند بنده بود و همه اينها را مديون محسن يزدي، مدير مركز مستند سوره هستم كه به جواني مانند من اعتماد كرد.

به عنوان مستندساز در پاسخ به اين سؤال كه هدفت از ساخت مستند «ادوارد» چه بوده، چه پاسخي ميدهي؟ بيننده قرار است چه چيزي از اين مستند برداشت كند؟

بيان هدف هر اثر هنري به نظر بنده مسئلهای كاملاً شخصي ميباشد كه با جهانبيني خالق اثر ارتباط مستقيم دارد، اما بايد اين را بگويم كه تمام تلاشمان را كرديم كه با سرگذشت يک انسان معاصر به نام ادوارد ترمادو بتوانيم موضوعاتي را كه كمتر به آن پرداختهشده، بازنمايي كنيم، از جمله جنگ، اسارتو سازمان مجاهدين خلق.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار