کد خبر: 882399
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۹
خوانشي از اثر تاريخي «تاريخ شفاهي كانون نشر حقايق اسلامي»
اثري كه هم اينك از آن سخن مي‌رود، پ‍ژوهشي است در باب يكي از جريانات مهم و شاخص سياسي در خطه خراسان كه از قضا، كمتر به ديده تاريخ‌پژوهان آمده است.
 شاهد توحيدي

 اثري كه هم اينك از آن سخن مي‌رود، پ‍ژوهشي است در باب يكي از جريانات مهم و شاخص سياسي در خطه خراسان كه از قضا، كمتر به ديده تاريخ‌پژوهان آمده است. كانون نشر حقايق اسلامي در دوره‌اي خطير، مأمن و پناهگاه جوانان ديندار اين استان به شمار مي‌رفت كه در خنثي‌سازي تبليغات جريانات ضدديني، نقشي شاخص و درخور داشت. پروين منصوري نويسنده اثر«تاريخ شفاهي كانون نشر حقايق اسلامي» در اين باره آورده است:
«ايران پس از شهريور 1320با ايجاد فضاي باز سياسي به ميدان رقابت‌هاي ايدئولوژيك تبديل شد. در اين ميان زد و خوردهاي سنت و تجدد بار ديگر پديده‌اي نوظهور را به همراه آورد؛ پديده‌اي كه در اعتقادات خود سخت پايبند ايدئولوژي مذهب شيعه بود و در تشكيلات خود از سويي وام‌گرفته از سنت بود و از سوي ديگر رنگ و بوي نوگرايي و پاسخ به مسائل روز را به خود گرفته بود. با وجود پيوستگي‌هايي كه كانون با سنت و تجدد داشت، عدم پايبندي كامل به آن دو سبب شد كه هم از سوي سنت‌گرايان و هم متجددان مورد مخالفت قرار گيرد. در واقع تحولات فرهنگي‌ـ‌‌سياسي ايران پس از جنگ جهاني دوم به حساب مي‌آمد، ميدان رقابت را به مبارزه‌اي سه‌گانه تبديل كرد. اين رقابت‌ها در مشهد كاملاً آشكار و محسوس بود. از طرفي حزب توده با يك ايدئولوژي غيرمذهبي كه از قدرت روزافزوني برخوردار بود و از طرف ديگر، مذهب سنتي كه در خطه مذهبي خراسان ريشه ديرينه‌اي داشت، دو تفكر رقيب در مشهد را تشكيل مي‌دادند. در همين زمان با تأسيس كانون نشر حقايق اسلامي، شاهد ورود طبقه جديد روشنفكر مذهبي به ميدان رقابت هستيم و مهم‌تر از همه آن‌كه كانون پس از دو دهه، موفق به تربيت گروه برجسته‌اي از روشنفكران، سياستمداران، متفكران و خيراني شد كه در تحولات آتي كشور تأثيرگذار بودند.»
منصوري در بخش ديگري از ديباچه خويش، درباره محتواي اثري كه خلق كرده، آورده است:
«در اين پژوهش راويان بر اساس فصول مختلف و با توجه به موضوع تاريخي مورد بحث دسته‌بندي مي‌شوند؛ راويان دسته اول الزاماً از اعضاي كانون نيستند و در ميان آنان به راوياني برخواهيم خورد كه هيچ ارتباطي با كانون نداشته‌اند و تنها به دليل ارائه مطالب مفيد در باره اوضاع و احوال خراسان از آنان ياري جسته‌ايم. از راويان دسته دوم كه در نيمه اول دهه 20 با محمدتقي شريعتي آشنا و به عقايدش علاقه‌مند شدند استفاده بيشتري شد. اين راويان عموماً افرادي هستند كه از ابتدا تا انتهاي كار در كانون به فعاليت مشغول بودند كه نمونه برجسته آنان، طاهر احمدزاده است. از آنجايي كه او عضو ثابت و فعال كانون بود و نيز به دليل حضور ذهن وي، در همه فصول از خاطرات او سود جستيم. به كمك اينگونه راويان، مراحل تأسيس كانون و تشكيلات حاكم بر آن و ديگر فعاليت‌هاي فرهنگي در دهه 20 را بررسي كرديم.
با ورود كانون به عرصه سياست به دليل گسترش ارتباطات جمعي با تنوع راويان در دسته سوم مواجه خواهيم بود. در اين زمان، حضور نسل جوان با عنوان تشكل دانش‌آموزي نمود مي‌يابد. با ورود آنان، اعضا به دو گروه تقسيم شدند؛ يك گروه پيشكسوتان با گرايش‌هاي محافظه‌كارانه و ديگري جوانان با گرايش‌هاي تند انقلابي بودند. در نتيجه از طرف كانون با دو نوع راوي روبه‌رو هستيم. از سوي ديگر ائتلاف با جمعيت‌هاي مذهبي شاهدان جديدي را از دو طيف، پيروان شيخ محمود حلبي و حاجي عابدزاده به راويان مي‌افزايد. روايت آنان نيز با گرايش‌هاي گروهي همراه است. تنوع راويان در اين فصل اين امكان را فراهم مي‌سازد تا حركت‌هاي سياسي كانون در جريان نهضت ملي نفت، از ابعاد مختلف بررسي شود. در دسته چهارم، راويان به دليل فعاليت اعضا در احزاب سياسي وقت و ارتباطات مخفيانه آنان با نهضت مقاومت، جبهه ملي دوم، نهضت آزادي، جمعيت خداپرستان سوسياليست و بالاخره فعاليت‌هاي شاخه دانش‌آموزي و دانشجويي با روايات مختلفي از راويان جوان با گرايش‌هاي حزبي متعدد روبه‌رو خواهيم بود كه عناوين فصل چهارم را پوشش مي‌دهند. علاوه بر دسته‌بندي‌هاي فوق، خويشاوندان محمدتقي شريعتي دسته ديگري از راويان را تشكيل داده‌اند، زيرا به دليل عدم دسترسي به شخص شريعتي در مقام رهبر فكري مي‌توان از خاطرات اين راويان به بعضي از مواضع يا فعاليت‌هاي وي
 در مقاطع خاص دست يافت.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر