مشكل حل شده و مجوز حرفهاي باشگاههاي پرسپوليس، استقلال و تراكتور صادر ميشود، اين خبري كه است كه مسئولان فوتبال ايران ميدهند، آن هم بعد از يك بسيج همگاني و دست به جيب شدن براي پرداخت بدهيهاي هنگفتي كه سالهاست بر دوش سرخابيهاي پايتخت سنگيني ميكند، اگرچه اين دست به جيب شدن دولتي انتقادهاي فراواني را به دنبال داشت. گذشته از تمام واكنشها اما نميتوان اين موضوع را ناديده گرفت كه نگرانيها از بابت ارسال مدارك به كنفدراسيون فوتبال آسيا براي صدور مجوز حرفهاي باشگاههاي ايراني همچنان به قوت خود باقي است، نگرانيهايي كه با تأكيد بيشتر مسئولان در خصوص حل مشكل پررنگتر ميشود.
ديگر جايي براي تعارف و ملاحظهكاري باقي نمانده و كمتر كسي است كه نداند نه پرسپوليس توان پرداخت بدهاي هنگفتي را كه زير بار آن كمر خم كرده، دارد نه استقلال! اما چه ميشود كه طي مدتي كوتاه، زمين و زمان از حل مشكل و پرداخت بدهيها خبر ميدهند، آن هم در شرايطي كه طلبكاران متعجبتر از هر زمان ديگري ميمانند كه چطور بدهيها پرداخت شده، وقتي آنها ريالي از طلب خود را وصول نكردهاند!
اين واكنش طي روزهاي اخير به شكلهاي مختلف از مصاحبه با رسانهها تا پستهاي منتشر شده در صفحات مجازي ديده شده است. واكنشهايي كه بيشك ميتواند حساسيت كنفدراسيون فوتبال آسيا را به دنبال داشته باشد. با اين حال اگر منكر رصد اخبار از سوي AFC هم شويم و در خوشبينانهترين حالت تصور كنيم كه آنها تنها به مدارك ارسالي از ايران توجه ميكنند و كاري به واكنشها و انتقادهاي مطرح شده اخير ندارند، اما نميتوان از كنار شكايتهايي كه در اين مدت به اين ارگان شده، چشمپوشي كرد!
هنوز فراموش نكردهايم كه اولين حساسيت جدي كنفدراسيون فوتبال آسيا در خصوص بدهي تيمهاي ايراني با شكايت آندو تيموريان بود كه رقم خورد. شكايت بازيكني كه برخلاف بسياري ديگر براي دريافت مطالباتش به جاي كميته انضباطي فدراسيون فوتبال كه حكم موافق يا مخالفش تفاوتي ندارد و به مرحله اجرا هم نميرسد، روانه كنفدراسيون فوتبال آسيا شد تا شايد به نتيجه برسد. شكايتي كه چون كشيدن كبريت در انبار باروت بود و معادلات بدهكاران را بههم ريخت. بدهكاراني كه سالهاست بيتفاوت به شكايتهاي متعدد و حكمهاي صادره در كوچه خيابانهاي شهر ميچرخند و با لبخندهايي معنادار بر مسند قدرت تكيه ميزنند، چراكه ميدانند هيچ همتي براي به زير كشيدن آنها بابت تخلفاتي كه مرتكب میشوند، نيست.
داستان كنفدراسيون فوتبال آسيا و فيفا اما فرق ميكند. در اين ارگانها حكم صادره ديگر يك برگه تايپي نيست كه طلبكار با در دست داشتن آن هم نتواند به حق و حقوقش برسد! اما آنچه امروز با وجود تأكيد مسئولان فوتبال به حل مشكل باشگاههاي ايراني براي گرفتن مجوز حرفهاي نميتواند از شدت نگرانيها بكاهد، واقعيتي است كه به نظر ميرسد سعي در پنهان كردن آن ميشود. واقعيتي كه طي روزهاي گذشته بسياري را شوكه كرده و برخي را نيز به واكنشهايي بيش از انجام مصاحبه يا گذاشتن پست در صفحات اجتماعي واداشته است. واكنشهايي در قالب شكايتهايي بلندبالا كه دور از ذهن نيست اگر مسئولان كنفدراسيون فوتبال آسيا را به مدارك ارسالي فدراسيون فوتبال حساس كند و آنها را بر آن دارد تا پرده از واقعيت پنهان شده بردارند كه در اين صورت بايد خود را آماده اتفاقات ناگواري كنيم كه مهمترين آن رفتن آبروي فوتبال ايران است!
بيترديد كمتر كسي است كه نخواهد تيمهاي ايراني مجوز حرفهاي دريافت كنند و در رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا حضور داشته باشند، رقابتهايي كه سالهاست قهرماني در آن به حسرتي تمام نشدني تبديل شده است، اما حضور در اين مسابقات و كسب مجوز حرفهاي به چه قيمتي؟ به قيمت فريب AFC، سندسازي و پنهانكاري كه با روح ورزش در تضاد است؟ ورزشي كه شعار اصلي آن اخلاق، مرام و مردانگي است! آيا هدف وسيله را توجيه ميكند؟ آيا پيش رفتن با اين روش ورزش و فوتبال را بيش از پيش به منجلاب فرو نميبرد و آبروي فوتبال ايران در معرض خطري جدي قرار نميگيرد؟ ما كه خود اينگونه به بيراهه ميرويم، چطور قرار است فردا فرزندان اين جامعه را به درستي تربيت كنيم يا گوش خطاكاران را بگيريم؟! بيشك نگارنده بيش از هر كسي آرزو دارد نگرانيهاي او و امثال او بيهوده باشد و مشكلات همانطور كه وزير وعده داده بود، حل و فصل شده باشد و واكنش طلبكاران نيز چيزي جز حاشيهسازي نباشد كه عذرخواستن او به مراتب راحتتر از آن است كه فوتبال ايران ناچار به اين كار شود. البته اگر عذرخواهي در كار باشد، چراكه تاريخ ورزش ايران تا امروز پذيرفتن اشتباه و عذرخواهي رسمي هيچ مقام و مسئولي را بابت خطايي كه مرتكب شده به خاطر ندارد!