مواضع مشترك امريكاييها و اروپاييها در قبال برنامه موشكي جمهوري اسلامي، از اراده غربيها براي متوقف ساختن اين برنامه در ايران حكايت ميكند. امريكاييها با وضع تحريمهاي جديد موشكي، آن هم برخلاف تعهداتشان در برجام، از عزم جدي خود براي متوقف ساختن برنامه موشكي ايران رونمايي كردند. در ميان اروپاييها كشور فرانسه بازي جديدي را شروع كرده و از ضرورت مذاكرات موشكي با ايران سخن ميگويد. آقاي امانوئل ماكرون، رئيسجمهور فرانسه چند روز پيش در امارات، بيان داشت: «ايران بايد بر مذاكره در برنامه دفاعي و موشكي خود تن بدهد و در اين مسير اگر لازم باشد ميتوان از تحريمهاي جديد نيز استفاده كرد.»
به دنبال بيان چنين مطالبي از سوي رئيسجمهور فرانسه در امارات، سخنگوي وزارت خارجه اين كشور در پاسخ به اين سؤال كه راهبرد فرانسه در قبال برنامه موشكي و فعاليتهاي منطقهاي ايران چيست، موضعي مشابه ماكرون اتخاذ كرد و گفت: «در مورد ايران سه موضوع وجود دارد: موضوع هستهاي كه در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) به آن رسيدگي شد. اين توافقي مستحكم و مؤثر در زمينه عدم اشاعه است. اين توافق بايد حفظ شود. موضوع دوم سياست [موشك] بالستيك ايران است كه با قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل همخوان نيست. رئيسجمهور اين مسئله را با همتايان خود و آقاي روحاني در ميان گذاشته است.
ما در اين زمينه با شركاي اروپايي و اعضاي شورا، همكاري نزديكي داريم. ما از بيانيههاي اخير مقامات ايران در مورد اين موضوع نگران هستيم.» سخنگوي وزارت خارجه فرانسه، از مواضع و سياست منطقهاي ايران به عنوان سومين موضوع ياد كرده و در اين خصوص مطالبي را بيان ميدارد. وي در پايان ميگويد: «سفر پيش روي ژان ايولودريان، وزير خارجه فرانسه به تهران، فرصتي براي بحث در مورد اين موضوعات فراهم خواهد كرد. چندي پيش هم كه موضوع سفر رئيسجمهور فرانسه به ايران مطرح شد، در برخي رسانهها و محافل سياسي اين طور عنوان ميشدكه آقاي ماكرون سفر خود به تهران را مشروط به انجام مذاكرات موشكي كرده است!
بعد از توافق هستهاي و شكلگيري برجام، اولين آزمايشات موشكي ايران بعد از اين توافق، بازتاب گستردهاي در رسانهها پيدا كرد و امريكاييها، مواضع تندي را در اين خصوص اتخاذ كردند، در آن شرايط جانكري، وزير وقت امور خارجه امريكا، از آمادگي واشنگتن براي گفتوگو و مذاكره در خصوص آزمايشات و تستهاي موشكي ايران سخن گفت. در خلال مذاكرات هستهاي نيز، برخي كشورهاي غربي و خصوصاً امريكاييها، تلاش كردند برنامه موشكي ايران را به موضوع هستهاي ملحق كرده، آن را موضوع مذاكره قرار دهند.
نگارنده بر اين اعتقاد است كه غربيها، اعم از امريكاييها و اروپاييها، نسبت به برنامه دفاعي و موشكي ايران دچار نوعي توهم شده و بر مبناي اين ذهنيت بيمبنا نقشه راهي را ترسيم كردهاند. آنان تصور ميكنند سياست و راهبرد «فشار ـ مذاكره» در قبال ملت ايران، در هر موضوعي جواب خواهد داد و گرهكار آنان را باز خواهد كرد. غربيها بر اين باور هستند كه وقتي تحريمها ايران را در موضوع هستهاي مجبور به مذاكره و در نهايت تن دادن به توافق هستهاي با پذيرش محدوديتها كرد؛ از طريق اعمال تحريمهاي جديد و شديد، ميتوان به توافق موشكي هم با اين كشور دست يافت! در واقع غربيها با نوعي قياس، به چنين نتيجهاي رسيدهاند و بر همين مبنا، راهبرد «فشار ـ مذاكره» را در قبال برنامه موشكي جمهوري اسلامي ايران در پيش گرفتهاند. در جمله رئيسجمهور فرانسه كه در امارات بيان شد، يك بار ديگر تأمل شود: «ايران بايد به مذاكره درباره برنامه دفاعي و موشكي خود تن بدهد و در اين مسير اگر لازم باشد، ميتوان از تحريمهاي جديد نيز استفاده كرد.»
آقاي ماكرون تصور ميكند تحريمهاي جديد و تشديد اين تحريمها، ميتواند ايران را به پاي ميز مذاكره موشكي بكشاند. اين تصور از نداشتن شناخت دقيق از ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي و همچنين توجه نكردن به مباني و دلايل جمهوري اسلامي براي پذيرش مذاكرات و توافق هستهاي حكايت ميكند. اگر غربيها ملت ايران و مسئولان كشورمان را به درستي ميشناختند، بر مبناي توهمات به موضوع موشكي ايران ورود پيدا نميكردند. از نظر ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي، تفاوتهاي اساسي بين موضوع هستهاي و برنامه موشكي وجود دارد. همين تفاوتها موجب شده، يكي قابل مذاكره باشد و ديگري تحت هيچ شرايطي قابل گفتوگو و مذاكره نباشد. توجه نكردن غربيها به اين تفاوتها از منظر ملت ايران و نظام اسلامي، آنان را بر مبناي يك «قياس نادرست»، دچار توهم گمراه كننده كرده است.
ايران در موضوع هستهاي، به دنبال دستيابي به چرخه سوخت و انرژي هستهاي براي مصارف صلحآميز در تمامي حوزهها و عرصههاي ممكن بود. جمهوري اسلامي عضو آژانس بينالمللي انرژي هستهاي بود و تأكيد داشت؛ به دنبال ساخت سلاح هستهاي نيست. ايران براساس همين سياست و از همان ابتدا در سال 1382، براي شفافسازي فعاليتهاي هستهاياش كه داراي ماهيت صلحآميز است، اعلام آمادگي براي مذاكره كرد و در اين مسير قدم برداشت. ايران زماني به توافق هستهاي رضايت داد كه اولاً ملت ايران به چرخه سوخت دست يافته بود، و ثانياً قدرتهاي جهاني (1+5) حق ايرانيان در برخورداري از چرخه سوخت را پذيرفتند.
اما موضوع دفاعي و برنامه موشكي ايران، داراي ماهيتي متفاوت است. برنامه موشكي جمهوري اسلامي، ابزار و وسيله دفاع ملت ايران از خود ميباشد. ملت ايران و نظام اسلامي، به دلايل گوناگون برنامه دفاعي و موشكي خود را غيرقابل مذاكره ميداند. از جمله اين دلايل است:
1 ـ ايران يك كشور اسلامي با مردمي مسلمان و داراي نظام ديني است. براساس فلسفه و نظام دفاعي اسلام، مسلمانان بايد داراي قدرت دفاعي در سطح بازدارندگي باشند. هماكنون اقتدار موشكي جمهوري اسلامي، سهم بالايي در توليد قدرت دفاعي ايران در سطح بازدارندگي دارد.
2 ـ ملت ايران در تاريخ 300سال قبل از انقلاب اسلامي، به دليل ناتواني در دفاع، بخشهايي از سرزمين خود را از دست داد. بعد از انقلاب جنگ هشتسالهاي بر او تحميل شد. دليل تجاوز ارتش بعث عراق به ايران در سال 1359 و در چارچوب سياست قدرتهاي سلطهگر، ارزيابي متجاوزين از ضعف قدرت دفاعي ملت ايران بود. بنابراين ملتي با اين تجارب تلخ تاريخي، هرگز قدرت دفاعياش را با مذاكره و معامله، متوقف نخواهد كرد.
3 ـ ايران يك كشور مستقل است و در دكترين دفاعياش، خوداتكايي دفاعي يك اصل است. ملت ايران در شرايط تهديد نظامي دشمنانش قرار دارد، هرگز با مذاكره روي ابزار و تجهيزات نظامي و دفاعياش، دست به خودزني نميزند.
4 ـ در نظام بينالمللي كنوني و براساس سياستهاي حاكم بر اداره جهان؛ قدرت تأمينكننده منافع ملتها و امنيت آنها است. در اين نظام متأسفانه حقوق ملتها و قواعد اخلاقي جايي ندارد. قدرتهاي شيطاني همانند گرگ به جان ملتهاي ضعيف ميافتند. لشكركشي و حمله امريكا به افغانستان و عراق، حمله عربستان و آلسعود به ملت مظلوم يمن، نمونههاي نزديك اين ددمنشي و گرگ صفتي است. در چنين فضا و شرايطي، ملت ايران مصمم است با تقويت روزافزون قدرت دفاعي و اقتدار موشكي، مانع از آن شود كه طعمه گرگصفتان روزگار گردد.