روزگاري بود كه عمدتاً علافهاي حاضر در پاركهاي جنوب شهر، خرابهها يا پاتوقهاي مختلف شهري همان ساقيهايي بودند كه به صورت مخفيانه و يواشكي مشت گره كرده خود را در دست ديگري ميگذاشتند تا به اصطلاح پخشكننده موادمخدر باشند. كمكم به مدد پيشرفتهاي روزافزون مدرنيسم كه همواره اصل استفاده صحيح از آن بر فرهنگ مردم پيشي ميگيرد، ساقيهاي كف خياباني نيز خود را با روزگار هماهنگ كردند و كمكم از مخفي كردن حشيش و ترياك در ميان شمشادهاي فضاي سبز به سايتهاي مجازي سوق پيدا كردند كه خطرپذيري كمتري داشت. حالا كار به جايي رسيده كه بهرغم تأكيد پليس فتا مبني بر رصد كانالها و صفحات مجازي قمارخانههاي آنلاين و فروش اينترنتي و مجازي موادمخدر و مشروب، همچنان سفارش آسان و قابل دسترس انواع و اقسام موادمخدر در فضاي مجازي و كانالهاي تلگرامي فراهم است، بيآنكه وزارتي به نام ارتباطات و پليسي به نام فتا نظارتي بر اين رد و بدلهاي ساقيها و مشتريهاي قرن بيست و يكمي داشته باشد.
امروز نيروي انتظامي از مسدودكردن سايتهايي كه مروج آموزش ساخت موادمخدر و فروش آن هستند، خبر ميدهد، فردا ساقيهاي مجازي بستر فعاليت خود را به شبكههاي مجازي ميكشند، امروز وزارت ارتباطات ادعاي رصد و فيلترينگ هوشمند ميكند، فردا ساقيهاي بهروزتر بهگونهاي ديگر مشتريمداري خود را در صفحات مجازي حفظ ميكنند؛ چراكه بستر امن فعاليت خرد و كلان به دور از چشم حاضران و ناظران بيش از هر نقطهاي از هر شهر امن خواهد بود.
در نهايت اينگونه ميشود كه ساقيهاي ديروز با راهاندازي يك كانال، يك صفحه اينستاگرام و... مشتري قرن بيست و يكمي خود را از كف خيابان به فضاي مجازي ميآورند. حالا اين را بگذاريد در كنار آمار بالا و قابلملاحظه حضور كاربران نوجوان و جوان ايراني كه بيش از ساير كشورهاي دنيا وقت و انرژي خود را در فضاي مجازي سپري ميكنند، اين يعني گستره موادمخدر و دسترسي براي آن براي هر گروه سني به فضاي مجازي كشيده شده است. آنچنان كه در نبود ناظران و مسئولان تخفيفهاي هفتگي هم براي فروش انواع شيشه، گل و حشيش ميگذارند و در توضيحات اضافهتر به صورت تخصصي از محتويات آن صحبت ميكنند.
پيش از اين بارها و بارها ستاد مبارزه با موادمخدر براي مبارزه با فروش موادمخدر و دارو در شبكه مجازي از مردم خواسته بود تا تبليغات اين مواد را به پليس فتا گزارش دهند، ضمن اينكه همواره از رصد فعاليت باندهاي تهيه و توزيع موادمخدر در فضاي مجازي و برخورد با سوداگران مرگ خبر ميدهد، اما اكنون با مشاهده فعال بودن اين كانالهاي تلگرامي جاي سؤال است كه چگونه مردم عادي با جستوجويي ساده و تبليغات معمولي به راحتي به سمت اين كانالها هدايت ميشوند، اما همچنان از لابهلاي رصدهاي مجازي مسئولان ذيربط، ساقيهاي مجازي مجال بروز و ظهور مييابند!
البته در اين بين از وظيفه وزارت ارتباطات در راستاي رصد فضاي مجازي هم نبايد غافل شد. وزارتخانهاي كه برخلاف ادعاي خود، بيتوجهي نسبت به ايجاد شبكه ملي اينترنت در كشور را از دولتي به دولت بعد انتقال ميدهد و در عوض براي انسداد كانالهاي تلگرامي مجرمانه تسليم مدير تلگرام ميشود. اين چنين است كه از يكسو بايد شاهد گسترش كانالهاي مستهجن باشيم، از يكسو نگران فعاليت كانالهاي ضدارزشي و ضدانقلابي و از ديگر سو شاهد گسترش آسيبهاي اجتماعي كلان همچون خريد و فروش موادمخدر باشيم.