به گزارش خبرنگار ما، اول آبان ماه امسال بود كه مردي با مركز فوريتهاي پليس 110 تماس گرفت و خبر سرقت از خانهاش در خيابان شادمان را گزارش داد. وقتي مأموران كلانتري 118 ستارخان در محل حاضر شدند، شاكي گفت كه دزد به خانهاش زده و مقداري پول و طلا به ارزش 30 ميليون تومان سرقت شده است. بعد از مطرح شدن شكايت كارآگاهان پايگاه دوم پليس آگاهي تهران به دستور بازپرس شعبه سوم دادسراي ناحيه 34 مأمور رسيدگي به پرونده شدند. شاكي در توضيح بيشتر ماجرا گفت: شب حادثه ساعت 19 بود كه خانه را براي رفتن به يك مهماني ترك كرديم. نيمه شب وقتي به خانه برگشتيم متوجه شديم كه در اصلي ساختمان باز است.
لامپهاي ساختمان را كه قبل از رفتن خاموش كرده بوديم، روشن بود. وقتي مقابل در آپارتمانمان رسيديم متوجه شديم كه در شكسته است. بنابراين مطمئن شدیم كه دزد به خانه زده است. وارد آپارتمان كه شديم خانه به هم ريخته بود. در بررسي متوجه شديم پول، طلا، سكه و تابلوفرش كه جمعاً 30 ميليون تومان قيمت داشت سرقت شده است. كارآگاهان بعد از بررسي صحنه سرقت متوجه شدند كه صحنه كاملاً ساختگي بوده و سارق با در دست داشتن كليدوارد شده دست به سرقت زده است. بنابراين پليس با تمركز روي آشنايان متوجه شد كه يكي از عروسان خانواده با خانواده شوهرش از جمله با شاكي كه برادر شوهرش است اختلاف زيادي دارد. در بررسيهاي اوليه معلوم شد عروس 33 ساله كه ميترا نام داشت هم شب حادثه در مراسم عروسي حضور داشته و بعد از پايان مراسم همراه شوهرش به خانهشان رفته بود، با اين حال تماسهاي ميترا بررسي و معلوم شد كه او از شوهر سابقش كه مردي 38 ساله به نام مجيد بود درخواست كرده بود تا به خانه برادر شوهرش دستبرد بزند.
ميترا وقتي مورد تحقيق قرار گرفت اتهام همدستي را انكار كرد، اما وقتي با دلايل پليس مواجهه شد چارهاي جز اعتراف نداشت. او گفت: از مدتي قبل با خانواده شوهرم اختلاف پيدا كردم و به دنبال راهي بودم تا از آنها انتقام بگيرم. براي اين كار با شوهر سابقم تماس گرفتم و پيشنهاد سرقت را مطرح كردم كه قبول كرد. بعد از اعتراف ميترا تحقيقات براي بازداشت مجيد به جريان افتاد. اولين بررسيها نشان داد كه او به اتهام نگهداري مواد مخدر بازداشت شده و به زندان افتاده است. بنابراين مجيد از زندان به اداره پليس منتقل شد. او در بازجوييها به سرقت اعتراف كرد و گفت: هشتسال قبل از ميترا جدا شدم و در اين مدت از او خبر نداشتم تا اينكه يك روز تماس گرفت و پيشنهاد سرقت را مطرح كرد. او گفت كه با خانواده شوهرش اختلاف زيادي دارد و خواست براي انتقام از آنها مرتكب سرقت شوم كه قبول كردم. ميترا كليدخانه را در اختيارم گذاشت و در شبي كه همگي در مهماني شبانه بودند مرتكب سرقت شدم.
سرهنگ كارآگاه سعدالله گزافي، رئيس پايگاه دوم پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: تحقيقات بيشتر از ميترا و مجید در جريان است.