کد خبر: 881413
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
سه روز از زلزله مرگبار استان كرمانشاه گذشته است. امدادرساني و كمك‌هاي مردمي و دولتي به افراد آسيب ديده همچنان ادامه دارد.
سه روز از زلزله مرگبار استان كرمانشاه گذشته است. امدادرساني و كمك‌هاي مردمي و دولتي به افراد آسيب ديده همچنان ادامه دارد. بيمارستان صحرايي ديگري در شهرستان سرپل ذهاب براي امدادرساني به مصدومان احداث شده است، اما اهالي شهرستان سر پل ذهاب از كمبود دارو گلايه دارند. پخش اقلام مورد نياز مخصوصاً چادر و پتو در روز سوم سرعت بيشتري به خود گرفته است، اما هنوز به صورت كامل به ساكنان شهرك‌هاي اطراف شهرستان پتو و چادر نرسيده است. مشاهدات خبرنگار ما از روستاهاي شهرستان‌هاي سر پل ذهاب و دالاهو حكايت از اين دارد كه امدادرساني بهتر شده و خودروهاي هلال احمر براي پخش داروهاي ضروري وارد روستاها شدند، اما هنوز مشكل اصلي مردم بي‌سرپناه روستاها چادر و پتو است. مردم روستاها در سرماي استخوان‌سوز شب‌ها را به سختي به صبح مي‌رسانند و همچنان براي گرفتن چادر و پتو پس از گذشت سه روز از زلزله در گوشه جاده‌ها در انتظارند. خودروهايي كه كمك‌هاي مردمي را براي زلزله‌زدگان آورده‌اند داخل روستاها ديده مي‌شوند، اما هنوز خبري از كمك‌هاي دولتي نيست. چهره‌هاي گرد و غبار گرفته اهالي روستا غم و اندوه را براي هر بيننده‌اي تداعي مي‌كند.

شب حادثه كسي به كمك ما نيامد 
امير نظري، اهل شهرستان سرپل ذهاب درباره شب حادثه به خبرنگار ما گفت: خانه ما در يكي از شهرك‌هاي اطراف شهرستان سرپل ذهاب است. شب حادثه همراه خانواده‌ام مهمان خانه پدرم بوديم. همه دور هم داخل اتاق نشسته بوديم كه ناگهان خانه لرزيد. ثانيه‌هايي بعد تكان‌ها شديد‌تر شد به طوريكه خانه پدري‌ام فروريخت. همه اعضاي خانواده‌ام داخل خانه گير افتاده بودند كه من به سختي از ميان آوار بيرون آمدم. همه شهر در تاريكي فرو رفته بود و فقط صداي آه و ناله و درخواست كمك به گوش مي‌رسيد. بلافاصله جك خودروام را برداشتم و به ميان آوار رفتم و با جك آهن‌ها و درهاي شكسته را بالا بردم و يكي يكي اعضاي خانواده‌ام را نجات دادم. آن شب شهرستان سرپل ذهاب غريب بود و كسي به فريادهاي ما نرسيد تا اينكه صبح كم كم نيروهاي امدادي و نظامي وارد شهر شدند و شروع به امداد رساني كردند.

در اين حادثه خانه‌ام خراب شد و تمامي وسايل زندگي‌ام زير آوار ماند. الان سه روز از زلزله گذشته، اما هنوز كمكي به ما نشده‌است و ما همراه 5 خانواده ديگر داخل يك چادر زندگي مي‌كنيم. وي ادامه داد: امداد رساني و كمك‌رساني‌ها روز به روز بهتر مي‌شود، اما هنوز بي‌نظمی شديدي در توزيع كالاهاي ضروري ديده مي‌شود. مردم آسيب ديده حريص شده‌اند و از ترس اينكه اقلام به آنها نرسد به كاميون‌ها هجوم مي‌آورند و مانع توزيع صحيح مي‌شوند به طوريكه به شهرك‌هاي اطراف هيچ كالاي ضروري نمي‌رسد. داخل شهر يك داروخانه وجود دارد كه براي گرفتن دارو ساعت‌ها بايد در صف منتظر بماني. وي در پايان گفت: ما واقعاً در وضعيت بدي قرار داريم و فرزندانمان ديگر تحمل سرما را ندارند. 
   
هنوز به روستاها امدادرساني نشده است 
روستاهاي آسيب ديده نسبت به شهرها وضعيت خيلي بدتري دارند و اهالي روستا با مشكلات بيشتري دست و پنجه نرم مي‌كنند. اهالي روستا كنار جاده بدون چادر و پتويي به زندگي ادامه مي‌دهند و در انتظار ياري هستند. سه روز از حادثه گذشته است، اما به گفته بعضي از اهالي روستاهاي آسيب ديده هنوز امدادگران به اين روستاها نيامده‌اند.  قباد، عضو شوراي روستاي كفروباباكه است. او مي‌گويد: اهالي روستا در زلزله همه زندگي‌شان را از دست داده‌اند و هنوز كمكي از سوي مسئولان به اين روستا نشده است. وي گفت: زلزله همه خانه‌ها را تخريب كرد و اهالي روستا در اين سه شب سرماي شديدي را تحمل كردند. كودكان و افراد سالخورده به خاطر سرماي زير صفر درجه مريض شدند. هلال احمر پس از سه روز 10 عدد چادر به ما داده است اما كافي نيست و هنوز هم افراد زيادي بايد در بيرون از چادر شب را به صبح برسانند. خوشبختانه كمك‌هاي مردمي به روستا رسيده و آب معدني و خرما و نان بين مردم توزيع شده است، اما سرما امان ما را بريده است و ديگر فرزندان و افراد سالخورده طاقت سرماي جانسوز را ندارند. وي ادامه داد: تمام وسايل زندگي و گوسفند و گاوهايمان زير آوار مانده‌اند و هنوز نيروهاي امدادي براي بيرون آوردن وسايل و احشام ما نيامده‌اند و ما خودمان هم نمي‌توانيم از زير آوار بيرون بياوريم چون به ما گفته‌اند بايد نيروهاي دولتي وسايل و گاو و گوسفندهاي ما را بيرون بياورند و آمار بگيرند. 

وي در پايان گفت: ما نياز به كمك‌هاي مردمي داريم و از نيروهاي امدادي درخواست داريم كه در اين سرماي طاقت فرسا ما را ياري كنند. 
يكي ديگر از ساكنان روستاي كفروبا باكه گفت: روستاي ما كوهستاني است و ما روزهاي سختي در پيش داريم. اينجا زمستانش استخوان سوز است و الان ما كه هيچ سرپناهي نداريم نگران روزهاي سرد آينده هستيم. من گوسفندانم را در اين حادثه از دست دادم و ديگر هيچ ندارم و الان نگران آينده خود و خانواده‌ام هستم. در این چند شب خانواده من از سرما نخوابيده‌اند و شب‌هاي سختي را سپري كرده‌اند. اميدوارم مسئولان صداي ما را بشنوند و هر چه زودتر به ما كمك كنند و قبل از اينكه سرماي جانسوز زمستان فرا رسد، خانه و سرپناهي براي ما درست كنند. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار