دنيا حيدري
سوت پايان بازي كه به صدا درآمد، تساوي بدون گلي كه روي اسكوربود ورزشگاه ثبت شده بود نه تنها حاضران در سنسيرو و ايتالياييهايي كه پاي تلويزيون نشسته بودند كه ميليونها هوادار لاجورديپوشان در سراسر دنيا را بهتزده كرده بود. جام جهاني بدون ايتاليا؟ تصور و باورش هم سخت بود. اشكهاي بوفون اما نشان از اين واقعيت داشت. مرد افسانهاي كه اجازه نداد دروازهاش باز شود، اما همتايش در آن سوي ميدان نيز چنين كرده بود تا بعد از 60 سال، جام جهاني بار ديگر بدون ايتاليا باشد، بدون لاجورديپوشان و بدون... شايد جذابيت هميشگي!
آنها براي بردن آمده بودند، هرچند سال يكبار، يكي از گلهاي خورده در سنسيرو را جبران كرده بودند و حالا نوبت يك تساوي بدون گل بود، اما تساوي براي ايتاليا به قيمت خداحافظي از جام جهاني روسيه تمام شد. قيمتي گزاف كه نه ايتاليا ميتواند تا سالهاي آن را سال فراموش كند و نه دوستدارانش در سراسر دنيا!
حسرتي تلخ
سوئديها بيشك اين صعود را مديون گلر تيمشان هستند. در آن سوي ميدان، اما شرايط براي ايتاليا فرق ميكرد. آن سوي ميدان، مقصر اشكهايي كه بوفون به پهناي صورت ميريخت و بهتي كه سنسيرو را فرا گرفته بود و ايستادن قلب ايتاليا، بيشك مردي بود كه جاي كونته را گرفت، اما نه در حد و اندازههاي كونته بود و نه نيمكتي كه بر آن تكيه زده بود. اين را شايد هيچكس به اندازه دهروسي در نيمه دوم بازي درك نكرد، وقتي به او امر شد كه براي رفتن به ميدان گرم كند و با بهت و جديت تمام گفت كه به ميدان نميرود، چراكه تيمش به مهاجم نياز دارد نه مدافع. شايد آن لحظه دهروسي بهتر از هركسي فهميده بود كه قباي سرمربيگري ايتاليا تا چه اندازه بر تن ونتورا زار ميزند! مدافعي كه شايد با به صدا درآمدن سوت پايان بازي بيش از هركسي خود را مقصر اين حذف ناباورانه ميدانست كه اگر آن توپ به او نميخورد و تغيير مسير نميداد، شايد آنها كه در سنسيرو بعد از پايان بازي به شادماني ميپرداختند، لاجورديپوشان بودند نه زردپوشان! اما مقصر دانستن يا ندانست خود چه تأثيري داشت وقتي آن تساوي بدون گل لعنتي چيزي جز يك معناي تلخ از خود به جاي نگذاشته بود. حذف! حذفي حسرتبار كه شايد تا سالهاي سال به دست فراموشي سپرده نشود! حسرت گلي كه بعد از دو بازي بينقص به اشتباه و اتفاقي راهي دروازه بوفون 39 ساله شد. مردي كه پايان تلخي داشت و به جاي خداحافظي در روسيه با اشك چهار گوشه زمين را بوسيد و براي هميشه از تيم ملي كشورش خداحافظي كرد. تيمي كه ضعف گلزنياش رؤياهاي او را نابود كرد!
اين سوئد لعنتي!
جذابيتهاي جام جهاني را برهم زدند. اول با كنار زدن نارنجيپوشان و حذف هلند و حالا نيز با شكست لاجورديپوشان، شايد اين صعود حقشان بود، اما آنچه مسلم است، اين حق زيباييهاي جام جهاني روسيه را تحتالشعاع قرار داده، آن هم وقتي كه اين جام نه ايتاليايي دارد و نه هلندي و به جاي قدرتهايي چون شيلي، ساحل عاج و كامرون، مصر، پاناما و ايسلندي دارد كه شايد شگفتيسازهاي جام باشند، اما اينها نميتوانند بر جذابيتهاي اين جام بيفزايند!
بعد از ناکامي ايتاليا، كاسياس سنگربان سابق و کاپيتان تيم ملي اسپانيا با همتاي ايتاليايي خود در آتزوري همدردي کرد. كاسياس در پيامي براي بوفون كه با چشماني اشكبار برابر دوربينها ظاهر شده بود، نوشت: «دوست نداشتم تو را در اين حالت ببينم! ميخواستم تو را همانطور که تا الان بودي ببينم، همانطور که در اکثر روزهاي دوران بازيگريات براي خيليها يك اسطوره بودي. شناختنت براي من افتخار و چند باري که مقابلت بازي کردم، برايم غرورآميز بود. تو هنوز هم بايد ما را در فوتبال شاد کني، دوست من!» ونتورا، سرمربي ايتاليا كه گويي اتفاق خاصي رخ نداده به يك عذرخواهي ساده اكتفا كرد: «پذيرش اين نتيجه بسيار سخت است. ما انگيزه بسياري براي غلبه بر مشکلات و از سر راه برداشتن موانع داشتيم، اما نشد و من از اين بابت عذرخواهي ميكنم. ولي در خصوص استعفا تصميمي نگرفتهام. بيشتر از اين هم چيزي ندارم كه بگويم. ضمن اينكه بازنشستگي بوفون، بارتزالي و دروسي چيزي بود که از قبل هم ميدانستيم.» ونتورا ميگويد كه ناراحت است و ناراحتياش را به بازيكنان هم گفته، اما در واقع او بعد از بازي پنهاني هتل را ترك ميكند، چراكه بازيكنان با او درگير شده بودند. درست مثل بازي رفت كه به تاكتيكهاي اشتباهش معترض و او را تهديد به رفتن كرده بودند، هرچند كه اينبار او گويا حتي قصدي براي رفتن هم ندارد!