زلزلهاي كه يكشنبه شب استانهاي غربي كشور را لرزاند و تعداد بسياري از هموطنان عزيزمان را داغدار و بيخانمان كرد، چيزي نيست كه بتوان به راحتي آن را توصيف كرد. اين غم را امروز در قلب همه مردم ايران ميتوان ديد. مردمي كه بعد از وقوع اين واقعه تلخ نميتوانند بيتفاوت از كنار ماجرا عبور كنند و تماشاگر باشند. آنها ميخواهند هر كاري كه از دستشان برميآيد، انجام دهند تا گوشهاي از اين ويرانيها را جمع كنند و غمي كه بر دل مردم مصيبتديده كرمانشاه نشسته را بزدايند، اما در چنين مواقعي مهمترين چيز درست فكر كردن و نظم و انضباط است كه ميتواند باعث سرعت بخشيدن به امدادرساني باشد. در تجربه تلخ قبل ديديم كه سراسيمگي و احساساساتي بودن چقدر ميتواند به ضررمان باشد. به همين دليل جامعه ورزش كه هميشه در چنين مواقعي حضوري پررنگ داشت، ميتواند به عنوان پايگاهي مردمي، كمكهاي مردم را جمعآوري كندو در اختيار مسئولان ذيربط قرار دهد تا همه چيز بر پايه اصول و نظم پيش برود. بعد از اين واقعه خيليها براي كمكرساني تماس گرفتند. جامعه ورزش در اينگونه موارد ميتواند مرجعي براي مردم باشد، مرجعي شناخته شده و قابل اعتماد كه ميتواند كمكهاي آنها را آگاهانه و به بهترين شكل ساماندهي كند تا هركسي براي كمكرساني راهي نشود و پروسه امدادرساني را سخت و دشوار نكند. مردم امروز آگاهي لازم را دارند، اما ورزشكاران نه فقط با همدردي خود ميتوانند هموطنان داغديده را تسلي دهند كه ميتوانند با حضور بهموقع و اقدامات آگاهانه مردم را براي كمك به هموطنان زلزلهزده ترغيب و كمكهاي آنها را اصولي به منطقه اعزام كنند تا هرچه سريعتر اقدامات لازم براي ساماندهي انجام شود. مطمئن باشيد درخواستهاي ورزشكاران بيجواب نميماند. آنها الگوهاي جامعه هستند و همواره در بين مردم در صف اول ياريرساني بودهاند و اينبار نيز بيشك به همين شكل خواهد بود، اما نحوه جمعآوري و ارسال اين كمكها نيز شرط است كه اگر به درستي انجام شود، ميتواند گرهاي از اين مشكل باز كند و اگر غيراصولي باشد، باري بر دوش امدادرسانان است.