ركسانا قهقرايي
محمدحسين صلواتيان تصويرگر، نويسنده و انيميشنساز معتقد است شرح و تبيين دقيق و درست مباني هنر ديني و شفافسازي در اين زمينه براي دانشجويان و هنرمندان نسل جوان باعث ارتقاي جايگاه هنر تجسمي ايران در جهان ميشود.
محمدحسين صلواتيان داور بخش تصويرسازي و نقاشي يازدهمين سوگواره بينالمللي هنر عاشورايي، با اشاره به اهميت تعريف هنر ديني گفت: تصويرسازي خود عرصهاي است كه هنوز به خوبي تعريف نشده است. به ويژه اينكه درونمايه و واحدهاي درسي خاصي در سطح دانشگاههاي ايران برگزار نميشود كه مباني هنر ديني را مطرح كنند. بنابراين پيش از هر چيز به نظر ميرسد تعريف هنر ديني اهميت ويژهاي داشته باشد تا هنرمندان در زمينه اين هنر سردرگم نباشند و بتوانند آثار كاربرديتري را ارائه دهند.
وي با ارزيابي آثار داوريشده در اين سوگواره افزود: خوشبختانه آثار شركتكرده در بخش تصويرسازي و نقاشي كيفيت بالايي داشتند. به نظرم مهمترين كاركرد اين جنس سوگوارهها، معرفي و شناسايي هنرمندان جوان و مستعد است. اگرچه هنرمندان باسابقه نيز در اين رويدادها شركت ميكنند و به آن اعتبار ميبخشند، اما جوانان معمولاً حضور پررنگتري دارند كه ميتوان با جذب بهترينهايشان در زمينه انيميشن، تصويرسازي كتاب و ساير حوزهها از آنها كمك گرفت.
صلواتيان در پاسخ به اينكه تصويرسازي ديني ايران در حوزه نشر بينالملل چه جايگاهي دارد، ادامه داد: اين بحث بسيار مفصل است. اما آنچه مشخص است اين است كه تا وقتي تعريف درستي از تصويرسازي ديني نداشته باشيم، نميتوانيم به توليد محتوايي در اين بخش فكر كنيم. ابتدا بايد مشخص كنيم منظور از دين، چه ديني و مشخصاً مباني فكري و اعتقادي چيست. چراكه هريك از اديان نگرش و جهانبيني خاصي نسبت به انسان و هستي دارند و بهرغم اشتراكاتشان پيامي مختص خود دارند.
وي همچنين خاطرنشان كرد: در كشور ما وقتي صحبت از تصويرسازي ديني ميشود، تصويرسازي شيعي و اهلبيتي مد نظر است كه هم چارچوب و اصول و مباني دارد و هم تعريف شده است. اگرچه همچنان تعريف آن كامل نيست. استاد مددپور در كتاب «هنر و حكمت» خود كه متأسفانه ناتمام مانده است، در اين زمينه نوشتهاند.
صلواتيان در پاسخ به اينكه عنصر خيال انگيزي كه در ماهيت و ذات هنر تصويرسازي نهفته است، چقدر در هنر ديني قابل كاربرد است، عنوان كرد: تصويرسازي ديني شاخههاي متعددي دارد كه از جمله آنها ميتوان به تصويرسازي تاريخي و روايي، عرفاني، آموزشي و... اشاره كرد. حتي تصويرسازي سياسي نيز در بخشهايي به تصويرسازي ديني گره ميخورد و در بعضي از اين بخشها هنرمند ميتواند از خيال بهره بجويد و منافاتي وجود ندارد. اين هنرمند حوزه تجسمي با اشاره به مصاديقي از استحكام محتوايي و ساختاري در حوزه ادبيات و تعميم آن به حوزه تجسمي عنوان كرد: براي مثال در حوزه شعر و ادبيات ميتوان مثالهاي فراواني از ساختارمندي پيكره و استحكام محتوا پيدا كرد. حافظ اگرچه از ساختار مستحكمي در شعر خود بهرهمند است، اما بر مبناي اصول ديني و با محتوايي غني شعر سروده است. يا اشعار مولانا بعد از 1400 سال همچنان پرفروغ است و پيوسته خوانشهاي جديد از آن دريافت ميشود.
اين اشعار تاريخ مصرف ندارند. بنابراين براي دانشجوياني كه نميدانند چه اثري ديني است و چه اثري نه و آيا صرفاً موضوع اثر است كه به آن جنبه ديني ميبخشد يا نه، نيازمند به شفافسازي هستيم. صلواتيان افزود: اگر اين مباني به درستي تبيين شوند، شاهد آثار فاخر و ماندگاري در حوزه تجسمي خواهيم بود و همانطور كه نهجالبلاغه در برخي از كشورها به عنوان كتاب سال معرفي يا اشعار مولانا در سراسر جهان شنيده ميشود، شاهد ديده شدن آثار تجسمي در سراسر دنيا خواهيم بود. زيرا هنر امري فطري و به هر زباني قابل ترجمه است.
وي درباره معيارهاي ارزيابي آثار در يازدهمين سوگواره بينالمللي هنر عاشورايي توسط داوران نيز توضيح داد: در داوري آثار اين سوگواره به سه معيار اصلي توجه داشتيم؛ نخست ظاهر اثر و ميزان بهرهگيري پيكره آن از اصول و مباني هنر بود. دوم نوآوري، خلاقيت و تكراري نبودن اهميت داشت و معيار سوم نيز به محتوا و درونمايه و معنويت كار برميگشت كه اثر بايد برگرفته از درونمايهاي عميق و داراي ملكوت باشد و اين ملكوت نيز خود شاخصهها و معيارهاي ويژهاي دارد.