دونالد ترامپ از روز 14 آبان سفر دورهای 12 روزه خود را به پنج کشور شرق آسیا که طولانیترین سفر رئیسجمهوری امریکا در 25 سال گذشته است، آغاز کرد. ترامپ در این سفر آسیایی که از ژاپن آغاز شد به کشورهای کرهجنوبی، چین، ویتنام و فیلیپین نیز سفر و با مقامات این کشورها دیدار و گفتوگو میکند. هرچند این سفر دارای ابعاد مختلفی بهویژه در دو بعد امنیتی، نظامی و نیز در بعد تجاری و اقتصادی است ،اما با توجه به مذاکرات و توافقاتی که وی تا این برهه از سفرش در کشورهای ژاپن، کرهجنوبی و چین صورت داده، میتوان گفت که مهمترین دستور کار این سفر در واقع تحقق وعدههای انتخاباتی ترامپ در زمینه حمایت از اقتصاد امریکا و نیز تغییر موازنههای تجاری و اقتصادی که اکنون در بسیاری موارد به ضرر امریکا است، به سود این کشور در آیندهای نزدیک است. یکی از مهمترین قولهای ترامپ به مردم امریکا در دوران مبارزات انتخاباتی و چه بعد از روی کار آمدن ،ایجاد اشتغال و برقراری روابط متوازن تجاری با شرکای اقتصادی و راهبردی این کشور در شرق آسیا و اروپا بود.
ترامپ بهویژه از ماهیت روابط اقتصادی امریکا با سه قدرت بزرگ اقتصادی شرق آسیا یعنی چین، ژاپن و کرهجنوبی ناراضی و به دنبال راهکاری بوده که بتواند در چارچوب آن وضعیت کنونی بهویژه در زمینه موازنه تجاری را تغییر دهد. هرچند ترامپ در نخستین ماه ورودش به کاخ سفید، فرمان اجرایی خروج امریکا از توافقنامه تجارت آزاد دو سوی اقیانوس آرام (تیپیپی )را امضا کرد، اما تأکید کرده که خواهان انعقاد توافقنامههای تجاری دوجانبه با کشورها است، با این حال انجام گفت وگوهای تجاری با این سه کشور در قالب توافقنامه تجارت آزاد (FTA) برای به دست آوردن منافع بیشتر تجاری نتایج ملموسی را به همراه نداشته است. بنابراین ترامپ برای افزایش سهم امریکا در روابط تجاری و اقتصادی بر موضوع امنیت در شرق آسیا متمرکز شد. به نظر میرسد یکی از دلایل اصلی سفر ترامپ به کشورهای شرق آسیا، انجام معاملات تسلیحاتی و فروش تجهیزات نظامی به این کشورهاست. یکی از محورهای اساسی، موضعگیریها و اقدامات ترامپ از زمان روی کارآمدنش، دامن زدن به بحران شبهجزیره کره و ایجاد ناآرامی در شرق آسیا بوده است.
این مسئله باعث شده دو کشور متحد امریکا یعنی ژاپن و کرهجنوبی نه فقط به افزایش قابل توجه آمادگیهای نظامی خود بپردازند، بلکه به بهانه تهدیدات موشکی و هستهای کرهشمالی، ضمن افزایش قابل توجه بودجه نظامی، مبادرت به خریدهای تسلیحاتی جدید از امریکا کنند. در واقع ترامپ به نحو بسیار هوشمندانهای برای تحقق وعده خود در زمینه احیای اقتصاد و مشاغل امریکاییها، آشکارا رویکرد تجاریسازی سیاست خارجی و نظامی امریکا را در پیش گرفته است. وی ضمن تأکید بر پایان دوره «سواری مفت» بر این مسئله تأکید کرده که متحدان امریکا در نقاط مختلف جهان باید هزینه دفاع از خود را بپردازند و ضمن آن هزینه نیروهای امریکایی مستقر در این نقاط نیز باید از جانب دولتهای میزبان پرداخت شود. ترامپ برای ایجاد رونق در اقتصاد امریکا که بخش قابلتوجهی از آن در حوزه صنایع نظامی و تسلیحاتی و صنایع مرتبط با آن است تلاش میکند در سفرهای خود به مناطق مختلف قراردادهای عظیم تسلیحاتی با کشورهای متحد واشنگتن امضا کند.
کما اینکه در سفر خرداد1396 به خلیج فارس قرارداد تسلیحاتی 110میلیارد دلاری با عربستان سعودی و سپس قرارداد 12 میلیارد دلاری با قطر امضا کرد. اکنون در شرق آسیا نیز وی رویکرد مشابهی را دنبال میکند. وی تبلیغات پرسروصدایی درباره تهدیدات موشکی و هستهای کرهشمالی علیه کرهجنوبی و ژاپن به راه انداخت و بدین ترتیب توانست در سفر آسیایی خود قراردادهای عظیم تسلیحاتی را با ژاپن و کرهجنوبی به امضا برساند. ترامپ در بدو ورود به کرهجنوبی علناً این موضوع را مطرح کرد. وی اظهار داشت: من آمدهام تا کرهجنوبی از ما تسلیحات بیشتری بخرد تا برای مردم کشورم شغل ایجاد شود. ترامپ اضافه کرد وقتی شما از ما سلاحهای بیشتری بخرید وضعیت اشتغال در کشورم بهتر خواهد شد و همچنین امنیت شما نیز در منطقه تقویت خواهد شد.
در عین حال از دیدگاه ترامپ اکنون این کرهجنوبی است که از توافقنامه دوجانبه تجارت آزاد بین سئول و واشنگتن سود میبرد و لذا باید این مسئله به نحو دیگری برای امریکا جبران شود. از نگاه ترامپ وقتی کرهجنوبی از امریکا سلاح بخرد این کسری تجاری نیز جبران خواهد شد. نتیجه این رویکرد سفارشهای جدید تسلیحاتی از جانب سئول برای شرکتهای تسلیحاتی امریکا بود. این سیاست دقیقاً درباره ژاپن نیز اجرا خواهد شد و توکیو نیز بر خریدهای جدید تسلیحاتی از امریکا بهویژه آن دسته از تسلیحات که کاربرد آنها مقابله با تهدیدات موشکی است، تأکید کرد. اما درباره چین به عنوان سومین کشور مقصد سفر آسیایی ترامپ وضعیت فرق میکند. اکنون بیشترین کسری تجاری دوجانبه بین چین و امریکا وجود دارد. ترامپ رؤسای جمهوری قبلی امریکا را در این زمینه مقصر قلمداد و تأکید کرد که چین را به دلیل سوءاستفادهاش از امریکا در روند تجارت با آن سرزنش نمیکند. با این حال ترامپ به طور جدی به دنبال تغییر هر چه سریعتر این وضعیت است و در این راستا شاهد انعقاد توافقات بازرگانی به ارزش حدود 250 میلیارد دلار بین این دو کشور در جریان این سفر بودیم. با این حال پیشرفت چندانی در مورد رسیدگی به شکایتهای شرکتهای امریکایی در مورد دسترسی به بازار چین رخ نداد. در مجموع میتوان گفت که بهرغم موضعگیریها و یا اقدامات غیرعادی و جنجالی ترامپ، اما وی به طور حساب شده در حال تغییر بسیاری از موازنههای قبلی بین امریکا و متحدان و رقبای آن در شرق آسیا، اروپا و خاورمیانه است که مسلماً هدف اولیه آن، بهبود وضعیت اقتصادی امریکا و سپردن هر چه بیشتر مسئولیتهای امنیتی ونظامی به متحدان این کشوردر مناطق مختلف جهان است.