ميخواهند هر طور شده برخي مديران و رؤساي فدراسيونهاي ورزشي را سركار نگه دارند و به دنبال راهكار هم هستند. البته اين حرف ما نيست، نقلقولي از جناب داورزني، معاون وزير ورزش در برنامه زنده تلويزيوني شبكه تهران است. ميخواهند برخي را حفظ كنند؛ چرايياش بماند، ولي به چه قيمتي اين موضوع برايمان مهم است. 20 آبانماه آخرين مهلت مديران و رؤساي بازنشسته ورزشي بود، يعني اينكه بايد با صندليهاي مديريتشان خداحافظي ميكردند، اما ناگهان بحث ايثارگري به ميان آمد و به يكباره همه ايثارگر شدند.
حالا ما ميخواهيم بدانيم ايثار كيست و ايثارگري چيست؟ ميخواهيم بدانيم چه تفاوتي وجود دارد بين ايثارگري مديران گردن كلفت ميلياردر ورزشي و رؤساي فدراسيونهاي پشت ميزنشين با ايثارگري آن جانباز قطع نخاعي كه قريب 30 سال است روي تخت خوابيده يا آن جانباز اعصاب و رواني كه ديروز شايد از دست امثال همين مديران خود را حلقآويز كرد!
ميخواهيد مديرانتان را سركار نگه داريد؟ حرفي نيست آنها را حفظ كنيد، اصلاً به پاي هم پير شويد، ولي اصلاً پاي جبهه، جنگ و ايثارگري را وسط نكشيد چراكه اين مقولهها هنوز حرمت دارند. مردم كوچه و بازار خوب ميدانند كه فرسنگها فاصله است ميان جانبازي كه همين حالا محتاج نان شب خود و زن و بچهاش است با مديري كه به اسم جانبازي و ايثارگري ميليارد، ميليارد ميخورد. مردم خوب ميفهمند كه تفاوت فاحشي وجود دارد بين ايثارگري كه براي تأمين هزينههاي درمانش وامانده و درد را تحمل ميكند با مديراني كه خودشان و خانوادههايشان اينقدر خورده و چاپيدهاند كه در حال انفجار هستند. مردم خوب درك ميكنند كه ژنهاي مرغوب اين سرزمين ايثارگران واقعي و جانبازان از جان گذشته متفاوتتر از كساني است كه امروز براي حفظ صندليهاي رياست و مديريتشان مدارك ايثارگري و جانبازي ارائه ميكنند.
خوب ميدانند كه ايثارگر واقعي درد را تحمل ميكند و دم نميزند نه خودش كه فرزندانش هم اينگونه هستند. مردم خوب تفاوتها را ميفهمند و خوب ميدانند ميان مديري كه حرف از داشتن مجوزهاي غيرقابل ارائه ميزند، اختلاف زيادي است با آن ايثارگر و جانباز واقعي كه بدون كوچكترين چشمداشتي رفت و جان و تن خود را در طبق اخلاص گذاشت.
ميخواهيد مديرانتان را حفظ كنيد، حرفي نيست حفظشان كنيد، حتماً تا حالا كم خوردهاند و هنوز هستند برخي از دودمانشان كه سهمي نبردهاند. بسيار خوب حفظشان كنيد، اما براي نگه داشتن اين عزيزدردانههايتان پاي ايثارگري و جانبازي را به ميان نكشيد كه مردم اين سرزمين اسلامي هنوز اين واژهها را مقدس ميدانند، اصلاً شما كه خوب بلديد ماده و تبصره به قانونهاي خودنوشتهتان اضافه كنيد، برويد دنبال چيزهاي ديگري بگرديد چرا وارد اين وادي مقدس میشويد؟!
ما خوب ميدانيم ايثارگر كيست و ايثارگري چيست. مردم هم خوب ميدانند، چراكه جنگ را ديدهاند، جانباز و ايثارگر واقعي را هم ديدهاند، اما گويا آقايان اينقدر خوردهاند كه ديگر گوشهايشان نميشنود و چشمهايشان نميبيند، حتماً اينگونه است كه امروز به دنبال عوض كردن معناي اين واژهها هستند! اينكه ميخواهيد به هر قيمتي مديرانتان را حفظ كنيد براي ما و مردم معناي زيادي دارد، اينكه براي رسيدن به مطامع دنيوي و پستهاي پردرآمدتان به هر قانون و تبصره خودنوشته و هر مدركسازي و ارائه سندي روي آوردهايد، اصلاً تعجبي ندارد، اما فراموش نكنيد كه مردم برخلاف شما ايثارگر واقعي را تشخيص ميدهند و خيلي بهتر از شما با فلسفه و فرهنگ ايثارگري آشنا هستند. آنها بهتر از هر كس ديگري ميدانند كه در همين ورزشي كه امروز مديران بازنشسته و بيتالمالخورش به دنبال ارائه مدارك ايثارگري و جانبازي هستند، جانبازي به نام مرادعلي شيراني هم هست كه براي حل مشكلات درمانياش به زمين و زمان ميزند، جانبازي شناخته شده و كشتيگير كه ميتواند صداي اعتراضش را به گوش آقايان برساند، اما خودش ميگويد من كه اينگونه باشم واي به حال ديگران...
بهتر است مطلب را با گفته اين جانباز تمام كنيم: «اگر يك آقازاده بخواهد از امكانات جانبازان استفاده كند و براي درمان به خارج برود تمام حكومت و وزارت خارجه به تكاپو ميافتند.»
آيا اين جمله شما را به ياد حرف جناب داورزني نمياندازد؟