محمد محمدي
ساليان سال است كه با ظهور و بروز دنياي مجازي و گستره وسيع و ارتقاي روزافزون آن، انحصار مديا از بزرگترين و رسميترين رسانه كشور خارجشدهاست، بهطوريكه اين روزها براي تماشاي يك ويدئو نيازي به خيرهشدن به جعبه جادويي سالهاي دور نيست و ميتوان بهسادگي از گوشيهاي هوشمند و ساير ابزارهاي كاربردي روزانه دست به توليد زد و سپس در دسترس و تماشاي همگاني قرار داد، اما در اين هماورد مهم قرن، رسانه ملي بهعنوان رقيب اصلي و صدالبته پرطمطراق با تمام بودجههاي اختصاصي و امكانات پيدا و پنهانش مطابق با تمامي هماوردهاي گذشته در برخي جهات و جهتگيريها عنان از كف داده و ميدان را به رقيبهاي ريز و درشت و نوظهور خود واگذار كردهاست، هماوردي كه تجربه بهكرات ثابت كرده است كه تا عقب ننشينند عزم براي رسيدن به حداقلها! جزم نگردد و حال چند صباحي است كه براي عقب نماندن از ساير رسانههاي نوظهور در برخي برنامهها بهواسطه جذب مخاطب با عدول از خطوط قرمزي كه خود در سالهاي دور نهادينه كردهبود، به تكاپو و تلاش افتاده است.
آري روزگاري در همين رسانه ملي اعمالي چون خنده با صداي بلند مجري، حركتكردنهاي بيجا در برنامه، استفاده از رنگهاي جيغ در پوشش مجريان و بسياري موارد ديگر آنچنان در زمره ناهنجاري به شمار ميرفت كه شخص انجامدهنده بدون درنگ برگ توبيخي و درج در پرونده آن هم در خوشبينانهترين حالت ممكن نصيبش ميشد و حال در اين روزگار چنان آن قوانين سختگيرانه و بيجهت ناديده انگاشته ميشود و چنان در حال افتادن از اينسوي بوم هستند كه رسانههاي رقيب را نيز انگشتبهدهان كردهاند. از اعلام زمان اقدام به بچهدار شدن در يك برنامه با مخاطب ميليوني گرفته تا رفتارهاي لوس و سطح پايين اغلب مجريان در برنامههاي مختلف، چنان اين روزها در شبكههاي سيما بهوفور رؤيت ميشود كه انگارنهانگار روزگاري امام راحل اين نهاد انقلابي را در طراز يك دانشگاه مهم توصيف کرده بودند، اما تأسفآورتر زماني است كه مدل رفتاري از حركات چيپ و زننده پا را فراتر گذاشته و در برنامههاي سيما، مباحث مهم و اعتقادي را در حوزههاي اسلامي و اجتماعي با حضور افراد مجهولالهويه مطرح ميكنند و مورد بررسي قرار ميدهند و براي استقبال مخاطبانشان از هيچ امري دريغ نميكنند.
براي نمونه در يكي از برنامههاي شبكه نسيم چند شب پيش مهماني دعوت ميشود كه از نظر اخلاقي و اجتماعي شديداً دچار ناهنجاري و انحرافات اخلاقي و پروندههاي قضايي است و جالبتر آنكه در اين برنامه ايشان چنان دم از پايبندي به اخلاق ميزند كه گويي ايدهآلترين مراتب اخلاقگرايي را ميتوان در او يافت. جالبتر آنكه او از عدم آقازادگي خود چنان مظلومنمايانه سخن به ميان ميآورد كه گويي متر و ملاك اين فروتني و ازخودگذشتگي شخص او است. برنامه يكبار به دلیل همين سخنان از جدول پخش كنار گذاشته شد، اما با اصلاحاتي مجدداً روي آنتن شبكه نسيم رفت و در خصوص بسياري از اين برنامهها كه متأسفانه تعدادشان روزبهروز در حال افزايش است، اساساً يك سؤال مهم مطرح ميشود و آن اينكه متر و معيار دعوت از مهمانها در برنامههاي رسانه ملي چگونه است؟ صرفاً هر فردي بهسادگي و تنها با دعوت از سوي يك تهيهكننده ميتواند در يك برنامه تلويزيوني بدون هيچگونه نظارتي حاضر شود؟
طبيعتاً با چنين رويكردهايي است كه آنتن تلويزيون بيش از دو ساعت در اختيار همسر سوم فلان بازيگر قرارگرفتهاست و او نيز براي ابراز علاقه وقت ميليونها بيننده را به بطالت ميگذراند يا در فلان برنامه فردي كه متأسفانه ملبس به لباس روحانيت است، چنان از دين و اسلام سخن به ميان ميآورد كه همه مخاطبان در بهت چنين مباحثی فروميروند و همان برنامه دستمايه ميشود تا عليه انقلاب و نظام تبليغات گسترده در اردوگاه دشمن شكل گيرد و اين رسانه هرگز و هيچوقت نهتنها دانشگاهي براي بشر نخواهد شد كه متأسفانه تأثيرات بسيار پرخطر و نامطلوبی نيز خواهد داشت.
در پايان نگارنده اميدوار است مديران رسانه ملي مساعي خود را براي جلوگيري از چنين خطاهايي تأثيرگذار به كار ببندند و چنين ظرفيت عظيم و بيبديلي را در اختيار افراد و نيات شخصي و البته بيكيفيت و نازل قرار ندهند تا رسانه ملي روزبهروز در جمع خانوادهها و مردم ايران به جايگاه حقيقي و واقعي خود نزديك و نزديكتر شود.