سعید همتی
نزديك به 100 روز از روي كارآمدن دولت دوازدهم در مسند امور ميگذرد و فقدان تحرك لازم و اراده كافي براي مرتفع كردن مشكلات مردمي و تحقق شعارهاي انتخاباتي اين احساس نگراني را در بين افكار عمومي بهوجود آورده است كه به لحاظ كاركردي دولت دوازدهم همانند دولت يازدهم عمل خواهد كرد و پس از سپري شدن چهار سال با فرافكني و تقصيرتراشي كار خود را به پايان خواهد رساند.
عدمتوانمندي دولت يازدهم برای اجراي شعارهاي انتخاباتي و مطالبات حداقلي مردم در حالي است كه در روزهاي منتهي به انتخابات سال 96، حجم انبوهي از شعارهاي انتخاباتي به خواستههاي برزمين مانده مردم نيز افزوده شد كه از جمله آن «ايجاد 960هزار شغل در هر سال»، «دولت تدبير و اميد نخواهد گذاشت اين همه جوان بيكار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشند»، «دولت تدبير دولتي سازشناپذير و تسليم دشمنان نخواهد شد، با اين وجود ماجراجويي هم در سياستها نخواهيم داشت»، «دولت تدبير و اميد خود را در همه زمينهها پاسخگوي مردم ميداند و اين را جزو وظايف خود ميداند»، «تحريمها را قدم به قدم كاهش داده و در نهايت آنها را خواهيم شكست»، «مطمئن هستم اگر تمام مديران لايق براي اداره كشور فرا خوانده شوند و دست همكاري توأم با تواضع به طرف اساتيد و نخبگان دراز كنيم، كشور از تمام مشكلات نجات پيدا ميكند» است.
فقدان توجه كافي به مشكلات كشور و عدمتلاش براي تحقق شعارهاي انتخاباتي سال 96 در حالي است كه دولت يازدهم با گذشت هزار و 500 روز از عمر خود نيز گرهي از مشكلات كشور باز نكرد و برخي از گرهها در حوزه اشتغال، ركود و گراني مسكن را نيز سختتر كرد، كما اينكه بسياري از دولتمردان به ناتواني دولت يازدهم در حوزههاي مختلف اقتصادي، سياسي و فرهنگي صحه گذاشتهاند.
در اين ميان شخصيتها و رسانههاي منسوب به جريان تجديدنظرطلب نه به دليل هواخواهي از منافع عمومي و مطالبات مردمي بلكه به دليل پيگيري اهداف حزبي- جناحي خود، طي هفتههاي اخير تلاش كردند تا فشارها به دولت دوازدهم را افزايش دهند و از ناتواني دولت در جهت مرتفع كردن مشكلات كشور گلايه کنند و خواهان رسيدگي دولت به معضلات اقتصادي، سياسي و اجتماعي كشور شوند.
صحه دیرهنگام حامیان دولت بر 1500 روز ناکارآمدی
حملات روزنامههاي زنجيرهاي و حاميان سرسخت تئوري«مذاكره مستقيم با امريكا - مرتفعكننده مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم»، طوري است كه تيتر يك اين روزنامهها مستقيماً شخص روحاني و دولت دوازدهم را هدف قرار داده است و به عنوان يك منتقد متعصب دولت و شخص رئيسجمهور فعاليت ميكنند؛ روندي كه احتمالاً در ماههاي آتي شكل گستردهتري به خود بگيرد چراكه اين جريان تلاش ميكند براي «معرفی نامزد اختصاصي در انتخابات 1400» پروژه «عبور آرام از روحاني را كليد بزند» و چهار سال مانده به انتخابات رياستجمهوري سيزدهم، در بين افكار عمومي از هم اكنون خود را به عنوان «منتقد وضع موجود» جانمايي كند، به عنوان نمونه روزنامه بهار در شماره روز گذشته خود با انتخاب عبارت «تا كي دولت گذشته؟/ كمي هم از دولت حاضر بگوييد» به عنوان تيتر نخست خود مینویسد: «يكي از كليدواژههاي مورد استفاده دولتمردان در اين چند سال «دولت قبل» بوده است. مسئولان دولتي هنگام مواجهه با بسياري از نقدها و اعتراضات در حوزههاي مختلف با يادآوري عملكرد فاجعهبار دولت قبل منتقدان را به مسئولان گذشته حواله ميدادند و به نوعي «دولت قبل» بهانهاي شده بود براي توجيه ناكاميها و ضعفها.»
اين روزنامه در حالي همانند ساير رسانههاي طيف تجديدنظرطلب از دولت دوازدهم انتقاد ميكند كه گويي ناتوانيها و ناكارآمديهاي شكل گرفته در سطح مديريت كلان كشور (در قوه مجريه) تنها در 100روز اخير بهوجود آمده و پيش از اين و طي هزارو500 روز مديران فعلي دولت در جهت مرتفع كردن مشكلات مردمي بسيار موفق عمل كردهاند!
رويكرد مبتني بر منافع حزبي در حالي از سوي جريان مدعي اصلاحطلبي اتخاذ شده است كه نخستين «آجر ديوار ناتوانيها»ي اخير از مهر سال 92 و در آغازين روزهاي روي كارآمدن دولت يازدهم جانمايي شد؛ آنجا كه دولت با حمايتهاي گسترده رهبران، شخصيتها و رسانهها و طيف وسيعي از اپوزیسيون خارجي و رسانههاي فارسي زبان، لازمه حل مشكلات كشور را توافق با امريكاييها عنوان كرد و با چهار سال فرصتسوزي در حوزه تمركز بر توسعه درونزا، هزينههاي گستردهاي را عليه منافع ملي صورت داد.
تحمیل هزینه به کشور
بدون ترديد اگر طي چهار سال گذشته حمايتهاي چشم بسته و متعصبانه جريان تجديدنظرطلب از رويكرد «توافق به هر قيمتي» شكل نميگرفت، هزينههاي امروز پسابرجام دامنگير كشور نبود و امروز اخلاق سياسي حكم ميكند كه جريان تجديدنظرطلب مسئوليت آن بخش از خرابيها را بپذیرد و به جاي آيندهنگري (منحصراً در بعد قدرتطلبي كه در پيروزي در انتخابات 1400 معنا پيدا ميكند) به اشتباهات گذشته اقرار كند.
طي هفته اخير روزنامه قانون يكي ديگر از رسانههاي وابسته به طيف غربباور با انتشار مطلبي با عنوان «آقاي روحاني، احمدينژاد را رها كن! لزوم جدايي دولت از بهانههاي تكراري و بيفايده» مينويسد: «عملكرد حسن روحاني در دور دوم رياست جمهورياش رويه تأملبرانگيزي به خود گرفته است. برخلاف ابراز نظرهاي پراميد و در باغ سبز نشاندادن ايشان و اطرافيانشان به ويژه محمدباقر نوبخت، سخنگوي دولت بازخوردها از عملكرد روحاني و تيمش در اذهان، بسيار متفاوت و متناقض است و زنگ نااميدي از دولت اين بار زودتر و پرطنينتر از هميشه به صدا درآمده است... روحاني و همراهانش هر نارسايي را به دوران احمدينژاد نسبت ميدهند و معتقدند هنوز مشغول آواربرداري آن دوران هستند و گويي به قدري آواربرداري ميكنند كه آلمانها نيز پس از ويرانههاي جنگ دوم جهاني اين حجم آواربرداري را نكردهاند. بايد به آقاي روحاني يادآور شد هر پديده در اذهان عمومي تا جايي قابليت استفاده دارد و «احمدينژاد- احمدينژاد» كردن نيز تا جايي جواب ميدهد و در اصل مردم به شما رأي دادهاند كه آن دوران را جبران كنيد و كشور را به مسيري ديگر ببرید نه اينكه تا پايان هشت سال بگوييد چه بود و چه شد!»
روزنامه اعتماد نيز در يادداشتي به قلم «عبدالله ناصري» با ذكر اين مسئله كه حدود ۱۰۰ روز گذشت، هنوز برنامه اقتصادي دولت مشخص نيست! نوشته است: «روحاني با وجود اينكه شرايط مديريت كشور نسبت به چهار سال قبل خيلي سختتر شده است، تغيير چنداني نداشته است. ورود جديتر ترامپ به عرصه منازعه با ايران با وجود پذيرش برجام، شرايط منطقه و نقشي كه عربستان بازي ميكند و وضعيت اقتصادي كشور كار روحاني را سخت كرده است. به اعتقاد من مطالبه اصلي مردم در اين دوره از رياست جمهوري روحاني سامان دادن به وضعيت اقتصادي و معيشتي است اما چشمانداز روشني براي آن وجود ندارد. هنوز برنامه اقتصادي دولت مشخص نيست. در زمينه بازگشت پول مشكلات باقي است. خزانه كشور وضعيت خوبي ندارد و روحاني وعده خود به برخي مديران در زمينه تحول در امر برنامهريزي را محقق نكرده است.»
ويژه نامههاي متعصبانه سال 92
منتقدنمايي اصلاحطلبان در حالي است كه سال 92 و در آستانه ارائه گزارش 100روزه رئيسجمهور كه بيشتر به «توصيف شرايط موجود كشور» و «تخريب و تخطئه عملكرد دولت گذشته» شبيه بود، شخصيتها و رسانههاي اين طيف به صورت هماهنگ به انتشار ويژهنامههايی روي آوردند كه عمدتاً با دو ويژگي مورد اشاره همخواني داشت، به عنوان نمونه روزنامههاي «ايران» و «اعتماد» فرداي مصاحبه تلويزيوني روحاني با چاپ و انتشار ويژهنامههاي گرانقيمت100صفحهاي به بررسي عملكرد دولت در100 روز پرداختند؛ ويژهنامههايي كه سراسر تخريب دولت گذشته بود، به عنوان نمونه روزنامه اعتماد در آن ويژهنامه عبارت «ژنرالهاي روحاني در100روز گذشته چه كردهاند» را برجسته كرده بود.
حسن روحاني در جريان رقابتهاي انتخاباتي سال 92 همانند سال 96 تأكيد ميكند: «برنامه مدون 100 روزه براي حل مشكلات اقتصادي» دارم كه پس از استقرار دولت شعار مذكور را به «گزارش100 روزه واقعيتهاي اقتصادي به مردم» تغيير ميدهد وبه رغم آنكه فرصت اشاره شده زمان زيادي «براي حل مشكلات و معضلات اقتصادي، اجتماعي و سياست داخلي و خارجي» نيست، خصوصاً اينكه دولت بتواند «تحول اقتصادي» به وجود آورد، تجديدنظرطلبان تماماً از عملكرد دولت يازدهم حمايت كردند.
آنچه مبرهن ميباشد اين مسئله است كه ناكارآمدي امروز دولت، نتيجه كمتوجهي به نسخههايی نظير اقتصاد مقاومتي و تمركز بيش از حد و خارج از قاعده به توافق هستهاي با امريكاست؛ تمركزي كه فرصتسوزي بود و بسياري از منافع كشور را ذبح كرد.