ايزد مهرآفرين
شنيده ميشود، انتشار شماره اخير «همشهري پايداري» از سوي شهرداري تهران در حال پايش است تا در صورتي كه ماهنامه نتواند روي پيشخوان مطبوعات به قول بازاريها «بفروشد» با اين ماهنامه نيز به دليل مقرون به صرفهنبودن در ساختار همشهري خداحافظي شود.
تعطيلي محتمل همشهري پايداري بعد از تعطيلي نابهنگام نشريات دفاع مقدسي پر مخاطبي مانند كمان، امتداد و پلاك هشت خبر بسيار بدي است و از آن بدتر اتفاقات يا بهتر بگوييم بهانههايياست كه بر اساس آن نشريات دفاع مقدسي يكي پس از ديگري به تعطيلي كشانده شدهاند، اما واقعاً يكي از مهمترين وظايف فرهنگي همه نهادهاي فرهنگي و عمومي كشور چرا تا اين حد مورد بيمهري است؟
ميقات پا برهنهها
نظري به پرونده اشتراك اكثريت نشريات حوزه دفاع مقدس نشان ميدهد بيشترين مخاطبان اين نشريات كساني هستند كه خود جنگ را سامان دادند و به سرانجام رساندند. بدون هيچ تعارفي و با كنار گذاشتن برخي استثنائات دفاع مقدس عرصه مبارزه و درخشش قشري بود كه در طبقهبندي اجتماع به لحاظ اقتصادي نه جزو طبقه اغنيا است و نه حتي افراد بورژوا در طبقه متوسط.
جنگ ميقات پا برهنهها بود و حفظ دستاوردهاي دفاع هم بر عهده همين جماعت از جان گذشته و پا برهنه كه بر اساس مدلهاي اقتصاد، در طبقهاي جا گرفتهاند كه بعضاً درگير اولويات زندگي روزمره است. چه قلكهايي در روستاها شكسته ميشود كه يك نشريه ارزشي به صورت اشتراكي خريداري شود و چه كتابخانههايي هر ماه به انتظار آمدن يك نشريه كه در سبد اقتصاد خانواده جايي ندارد، مورد مراجعه است. دلنوشتههاي مردمي كه گاه از كمترين هزينه ماهنامهها گلايه ميكند و حتي هزينه پست مطبوعاتي آن را نيز ندارد، چگونه ميتواند مانند مجلات زرد بفروشد و روزنامه فروشها به چه انگيزهاي جايي از دكه خود را براي فروش اين ماهنامههاي ارزان اختصاص دهند؟
نشريات دفاع مقدس، قبل از انفجار دلار
قبل از گران شدن تصاعدي قيمت كاغذ و خدمات چاپ، برخي از نشريات مقرون به صرفه بودند. آنها ميتوانستند با چاپ 40هزار نشريه، خودشان را اداره كنند، اما پس از سه برابر شدن همه قيمتها، ديگر نشريهداري نه در موضوع دفاع مقدس و نه در هيچ موضوع ارزشياي كه امكان تبليغات مطب اطباي زيبايي و تخليه چاه و رستوران در آن نيست، قابل ادامه دادن نبود.
فداييان تغيير مديريت
نشرياتي مانند «پلاك هشت» و «امتداد» به رغم خيل بزرگ مخاطبان فداييان تغيير مديريت بودند. بخشهايي كه به عنوان حامي اصلي اقدام به تأسيس و حمايت از اين كارتلهاي بزرگ فرهنگي ارزشي كردند، با تغيير مديريت و رويه، راه عوض كردند و ديديم چه مظلومانه اميد دهها هزار نفر از علاقهمندان به ايثار و شهادت بعد از چندين سال تبديل به يأس و نااميدي شد.
قصه همشهري پايداري هم خيلي بيشباهت به اين تغيير رويهها نيست. چه اينكه يكي از نهادهاي اصلي ترويج فرهنگ ايثار و شهادت كه مقرر بود ماهانه دهها هزار نسخه اين ماهنامه را خريداري و براي مخاطبان به صورت حمايتي توزيع كند، قبل از تغيير مديريت شهرداري پا پس كشيد و حالا سرنوشت يكي از معدود نشريات حوزه دفاع مقدس به نبرد نابرابر نشريات روي دكه افتاده است.
همشهري پايداري بايد ضرورت خود را روي دكه اثبات كند تا بماند. كنار دست عكسهاي سلبريتيها، ژورنالهاي خياطي و بافتني و سيگار و فندك و تخمه كه روي دكه روزنامه فروشي موجود است.
اين شرط، يك بازي از پيشباخته است كه نتيجهاش خيلي وقت پيش روشن بوده؛ وقتي قرار باشد مسئولي كه فكر ميكند در جمهوري اسلامي، مجري ترويج ارزشهاست با ارزشها چنين برخوردي داشته باشد و به جاي آنكه خودش به عنوان اولين فرد نگران و دغدغهمند، به جاي فكر كردن به اقتصاد فرهنگ و رسانه، به قواعد سرمايهداري عمل كند و در نهايت صورت مسئله پاك شود، بايد پرونده همشهري پايداري را هم كنار كارنامه بيمسئوليتي برخي بزرگان در قبال نشريات تعطيلشده قبلي از همين حالا بايگاني كنيم و منتظر ديدار با شهدا با اين كارنامه در فرجام اين جهان زودگذر بمانيم.