هفته نامه «صدا» عكس بزرگي از علي لاريجاني را روي جلد آورده و تيترزده «پايان اصولگرايي». ديدن اين صحنه آرايي! ذهن را به سمت حرف و حديثهاي پيوستن لاريجاني به اعتداليون براي انتخابات 1400 ميبرد، اما با خواندن مطلب درمييابيم كه موضوع بسيار پيش پا افتاده تر از اين حرف هاست. اين هفته نامه با پررنگ كردن اختلاف مجلس و شوراي نگهبان در موضوع عضو زرتشتي شوراي شهر يزد، به نمايش اختلافات بنيادين در ميان اصولگرايان رسيده و حتي با انتشار عكسي از آيتالله جنتي و لاريجاني در كنار هم، نوشته كه اختلافات اصولگرايان آشكارتر از پيش شده و پسران راه خود را از پدران جدا كرده اند!
گزارش مصاحبه محور صدا البته به نظر خنده دار ميآيد. چرا كه موضوع مورد اشارهاش يك اختلاف نظر معمولي ميان افراد است و چون هر كدام از طرفين به تنهايي در اين موضوع صاحب نظر و عقيده است، وجود چنين اختلاف نظري عجيب يا نشان دهنده شكاف نيست. اتفاقاً اين اختلاف نظرات به باز شدن موضوع و انديشيدن راهكار قانوني يا تقنين در زمينههاي مورد بحث كمك ميكند. شايد هم موضوع براي امثال هفته نامه صدا از اين نظر عجيب باشد كه در جريان اصلاحات چند صدايي وجود ندارد و با يك دستور از بالا و «تكرار ميكنم» همه سمعاً و طاعتاً ميگويند و تمام! نه بحثي و نه مخالفتي!
برجام اروپايي، خودفريبي آگاهانه
روزنامه مردمسالاري مثل همه رسانههاي اصلاحطلب پس از بدعهديهاي امريكا دنبال جا انداختن برجام اروپايي است؛ ادامه دادن برجام با اروپا. غافل از آنكه برجام بدون يكي از طرفين اصلي اصلاً ديگر برجام نيست و موجوديتي ندارد كه بشود ادامهاش داد يا نداد. روزنامه مردمسالاري تيتر يك خود را «همراهي برجامي اروپا با ايران بدون امريكا» انتخاب كرده ولي متن گزارش كه اغلب انعكاس گزارش يك رسانه خارجي است، چندان بر اين محور نوشته نشده است و احتمالات گوناگون را بررسي ميكند و انتخاب اين تيتر صرفاً يك القاي ژورناليستي است. القاي گزارهاي كه به دلايل زير اشتباه است:
1 ـ نگاه مادي گرايانه اروپا و بزرگي اقتصاد امريكا دو شاخصي هستند كه اروپا را از همه دور و به امريكا نزديك ميكند. در همه تنشهاي انقلاب اسلامي و امريكا اعم از جنگ تحميلي، حصر اقتصادي، مسائل حقوق بشري، به رسميت شناختن اپوزيسيون نظام در كشورهاي خود و ... اروپا كنار امريكا بود و بعضاً تقسيم كار نيز نمودهاند.
2 ـ حرف اروپاييها اين است كه برجام را حفظ اما قدرت منطقهاي و موشكي را بايد تعديل نماييم. حرف امريكاييها نيز همين است. بنابراين حرف ترامپ، ماكرون، مركل و ترزا مي يكي است. منتها تفاوت در لحن و بيان است.
3 ـ در دو سال گذشته كه از توافق ما با اروپايي و امريكاييها در برجام ميگذرد تفاوت اروپاييها با امريكا در اجراي برجام چيست؟ مگر ظريف اخيراً اعلام نكرد كه بعد از برجام حتي نتوانستيم يك حساب در انگليس باز كنيم. اكنون كدام بانك بزرگ اروپايي با ما همكاري ميكند؟ توتال تنها شركت اروپايي در ايران است كه اعلام نمود در صورت خروج امريكا از برجام، ايران را ترك ميكند. بنابراين در اجراي برجام بين اروپا و امريكا هيچ تفاوتي وجود ندارد و اشتراك اروپا و امريكا بر سر حذف قدرت منطقهاي و موشكي ايران نيز رسماً و علناً اعلام شده است. بنابراين برجام اروپايي صرفاً سرابي است كه پيشاپيش از سراب بودن آن مطلع هستيم.