کد خبر: 879812
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۸
محمد شهاب
موضوع رياضي نيست؛ موضوع استفاده سياسي‌اي است كه از رياضي مي‌شود. نمونه آن را می‌توان در آزار آمار و استنتاجات ریاضی در نشان دادن بهبود وضعیت اقتصادی به وفور در سال‌های اخیر مشاهده کرد. از نرخ رشدی که از آن بهبود وضعیت و خروج از رکود استنتاج می‌شود تا آمار ایجاد شغل‌های فصلی و... موضوع آن است كه تمايل به حقيقت‌شناسي از سوي عده‌اي نيست. شناخت اقتصاد از طريق مشاهده است. اينكه مشاهده كنار گذاشته شود و راه شناخت به دو راه موازي از عقل يا شهود (مشاهده) تعريف شود، خطاي راهبردي براي شناخت حقيقت است. زماني كه راه شناخت حقيقي كنار گذاشته مي‌شود، انحرافات فكري ديگري پس از آن نيز به صورت دنباله‌دار شكل داده مي‌شود. اولين قدم انحراف براي شناخت حقيقت نفي مشاهده و شهود به عنوان مبناي اصلي راه شناخت حقيقت است. پس از آن اصالت به عقلي كه جداي از شهود است، به عنوان راه شناخت، انحراف ديگر است. 

زماني عقل به شناخت حقيقت نائل مي‌شود كه بر پايه و گزاره‌هايي كه ناشي از مشاهده محيط پيرامون است، شكل گرفته باشد. زماني كه اين امر تعريف نشده باشد، آنچه مبناي اطلاعات براي عقل مي‌شود، خيال است و پس از آن عقل به رياضي تعبير مي‌شود و در نهايت آن خيالات ذهني به صورت مدل‌هاي رياضي ترسيم و از آنجا كه گزاره‌هاي رياضي به علت عدم فهم آن قابليت ايجاد شك‌ورزي به خود را ايجاد نمي‌كند، به عنوان علم اقتصاد معرفي مي‌شود و اينگونه بيان مي‌شود كه حقيقتي به نام اقتصاد از طريق رياضي كه همان عقل است كشف شد! در حالي كه رياضي لباس پوشاننده تخيلات شده است و در چنين فضايي اگر اعداد و آمار زبان داشتند مطمئناً به جرم آزار لب به گلايه و فغان مي‌گشودند !‌

از موازي‌سازي راه شناخت بين شهود و عقل و كم‌اهميت‌دهي به شناخت بر پايه شهود، بستر‌سازي براي انكار كامل شناخت از طريق مشاهده ايجاد مي‌شود. در حالي كه جايگزين مشاهده، خيال قرار مي‌گيرد و اگر چيزي قرار بر انكار براي شناخت باشد، خيال است. آنچه انجام مي‌شود اين است كه با كنار رفتن شهود خيال جايگزين شده و عقل به رياضي تحريف و جايگاه رياضي از زبان بيان خيال به روش شناخت تحريف مي‌شود. البته نمي‌توان اين موضوع را انكار كرد كه گاهي رياضي در علم اقتصاد زبان حقيقت اقتصاد مي‌شود، نه خيالي كه جايگزين شهود شده است. به عنوان مثال مدل‌هاي بهينه‌يابي زبان رياضي واقعيت از اقتصاد به نام پويايي طرف عرضه است. مسئله‌اي كه اينجا مطرح است آن است كه رياضي راه شناخت حقيقت نبوده است؛ راه شناخت حقيقت پويايي طرف عرضه، مشاهده است و بيان رياضي آن مشاهده آن است كه نهاده‌هاي توليد به صورت كمي و كيفي تغييرات تابع زمان دارند، ولي متأسفانه به نظر مي‌رسد كه در اين حوزه به علت اين تصور كه رياضي ابزار شناخت حقيقتي به نام اقتصاد است، مسائل رياضي مختلف تعريف و به‌گونه‌اي عمل مي‌شود كه ممكن است آن زبان ديگر انعكاس حقيقت نگردد. به نظر مي‌رسد هدفي براي جلوگيري از فهم واقعيت در حوزه‌هاي مختلف علوم انساني وجود دارد.

مهم‌ترين روش براي تأمين اين هدف، جايگزين كردن روش شناسي‌هاي اصلي با روش‌شناسي‌هاي قلابي است، روش‌شناسي اصلي مشاهده است روش‌شناسي‌هاي قلابي جدا كردن عقل از شهود و تعريف عقل به رياضي است. به خصوص كه رياضي هم در استخدام نديدن مشاهدات است نه تشريح واقعيات‌!
موضوع رياضي نيست، بلكه موضوع هدف‌گذاري براي عدم شناخت حقيقت است. براي عدم شناخت حقيقت دو كار انجام مي‌شود؛ يك آنكه روش‌هاي اصلي براي شناخت كنار گذاشته مي‌شود و دو آنكه حقيقت قلابي به هر طريق تعريف شود. اين موضوع  اصلي است نه نفي رياضي. رياضي و عقل قابل نفي نيست، ولي تعريف عقل جداي از شهود و بيان آنكه رياضي ابزار شناخت حقيقت است و رياضي همان عقل است، اينها قابل نفي است. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار