محمد اسماعیلی
جريان خوشبين به غرب در حالي تلاش ميكند راه علاج مشكلات كشور و پايدار ماندن توافق هستهاي را «حفظ برجام منهاي امريكا» عنوان كند كه موضع اروپاييها حداقل در طول چند هفته اخير نشان ميدهد اين ايده نيز روي ديگر «مذاكره با كدخدا»ست كه نه تنها دستاوردي براي كشور نداشته بلكه زمينهساز هزينههایي است كه ذبحكننده منافع ملي است.
در حالي طي سه ماه اخير مقامات ارشد دولت دوازدهم به همراهي رسانههاي پرشمار حامي خود با فرافكني تلاش ميكنند راهكار علاج نقض برجام توسط ايالات متحده را ادامه برجام در قالب «1+4» عنوان كنند كه «كاركرد» و «تفسير» اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو اتحاديه اروپا از برجام عينيت رفتار و كاركرد امريكاييهاست، به طوري كه همانگونه كه ايالات متحده ( اوباما و ترامپ) ايران را ناقض صلح و امنيت جهاني معرفي كرده، مقامات ارشد اروپايي نيز طي دوران پسابرجام به كرات از چنين موضعي با جامعه ايراني سخن گفتهاند.
همانگونه كه باراك اوباما و دونالد ترامپ رفتار و تحركات كشورمان در منطقه غرب آسيا را مداخله در امور ساير كشورها تفسير كردهاند، كشورهاي اروپايي نيز دقيقاً چنين ادعایي را تكرار كرده و بدون توجه به اقدامات ضدانساني تروريستهاي مورد حمايت آنها در منطقه، حملات سياسي- ديپلماتيك خود را متوجه جمهوري اسلامي ايران كردهاند. كشورهاي اروپايي همانند ايالات متحده امريكا تعهدات خود در متن برجام را عملياتي نكرده و به رفت و آمدهاي مرسوم ديپلماتيك به تهران بسنده كردهاند، حتی سفرهاي متراكم اروپاييها بعد از روز امضاي برجام دستاورد تجاري – اقتصادي براي طرف ايراني نداشته است، به طوري كه در يكي از سخنرانيهاي سال گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامي سفر اروپاييها به ايران را فاقد اثر و دستاورد عيني معرفي ميكنند.
در حالي آمار مستند نشان ميدهد تغيير محسوسي در حوزه سرمايهگذاري خارجي (حداقل با سفر مقامات اروپايي به ايران) صورت نگرفته كه آمار گمرك ايران نشان ميدهد واردات كالاي كشورمان از انگلستان، پس از برجام 2/5 برابر شده يا به عبارت ديگر ۱۵۰ درصد رشد كرده است، در حالي كه در نيمه اول سال گذشته وزن كالاهاي وارداتي از انگلستان به ۶۹۹ هزار تن به ارزش ۲۵۸ ميليون دلار رسيد. علاوه بر اينكه انعقاد قرارداد ميان ايران و شركتهاي پژو و ايرباس ( براساس اخبار رسانهها با دلالبازي، هزينههاي فراواني را نيز براي طرف ايراني به همراه داشته) نه تنها به بوميسازي صنايع داخلي كمك نكرده بلكه منجر به اشتغالزايي و درآمدزايي خيرهكننده براي شركتهاي اروپايي شده است.
رونویسی اروپا از روی دست امريكا
اروپاييها نه تنها تعهدات خود را انجام ندادهاند بلكه همانند مقامات امريكايي آزمايش موشكهاي بالستيك ايران را نقض قطعنامه 2231 دانستهاند و زماني كه امريكاييها به همين بهانه سه بار خواهان برگزاري جلسه اضطراري شوراي امنيت سازمان ملل شدند، اين كشورها نيز از چنين رويكردي حمايت کردند و به شكل گسترده خواهان تغيير رفتار ايران در حوزه موشكي شدند، حتي پس از آنكه مقامات دولت دونالد ترامپ خواهان مذاكرات مجدد برجامي شدند، مقامات كشورهاي اروپايي از اين طرح حمايت کردند و فراتر از آن از دائمي شدن محدوديتهاي مقطعي (در نظر گرفته شده براي ايران در متن توافق هستهاي) سخن گفتند كه از آن جمله ميتوان به اظهارات رئيسجمهور فرانسه اشاره كرد. اين در حالي است كه شركت توتال نيز در هفته جاري رسماً اعلام كرده است: «اگر كنگره امريكا برجام را تأييد نكند، از ايران ميرويم» يا وال استريت ژورنال هم گزارش ميدهد: «چندين رهبر اروپايي از جمله آنگلا مركل، ترزا مي و امانوئل ماكرون خواستار افزايش فشار بر ايران پيرامون برنامه موشكي و فعاليتهاي منطقهاي ايران شدهاند.»
تكرار طوطيوار خواستههاي امريكا توسط اروپاييها
از سوي ديگر ماكرون، رئيسجمهور فرانسه نيز در هفته گذشته بيان ميكند: « براي حفظ برجام با امريكا به توافق دست يافتيم، مايل هستيم مذاكراتي را با ايران در خصوص فعاليتهاي موشكي و نفوذ منطقهاي اين كشور آغاز كنيم» يا در گردهمايي سفيران طرفهاي اروپايي برجام در امريكا در انديشكده «شوراي آتلانتيك» تأكيد ميكنند در مقابله با ايران كنار ترامپ خواهند ايستاد، به عنوان نمونه «ديويد اوساليوان» نماينده اتحاديه اروپا در جلسهای اين سؤال دشوار را مطرح كرد كه «اگر ترامپ پايبندي ايران به برجام را تأييد نكند، اتحاديه اروپا چه خواهد كرد؟» همواره سفير آلمان و انگليس تأكيد ميكنند كه اقدامات اروپاييها منطبق بر اهداف و رويكردهاي كشور امريكاست!
طي هفتههاي اخير بارها مقامات اروپايي خواسته امريكاييها مبني بر مذاكرات مجدد با ايران درباره پرونده هستهاي را تكرار كردهاند، به عنوان نمونه ژان ايو لودريان وزير خارجه فرانسه بيان ميكند: «اميدواريم كنگره كه اكنون مسئوليت [تصميمگيري در مورد برجام] را دارد، آن را زير سؤال نبرد. . . ميتوانيم گفتوگويي اوليه را در مورد دوره پس از ۲۰۲۵ باز كنيم. . . آمادهايم در مورد اين موضوعات با امريكا تعامل كنيم. . . ميتوانيم گفتوگوهايي سخت در مورد موضوعات ديگر داشته باشيم.»
وي همچنين در شوراي روابط خارجي امريكا اظهار ميكند: « ما نميتوانيم دخالتهاي ايران و جاهطلبيهاي هژمونيك اين كشور را بپذيريم. ايران نبايد به سلاح هستهاي دست پيدا كند و برجام هم اين هدف را تا 10 سال آينده محقق ميكند.»
زنجيرهايها اين بار ذوقزده از منش اروپاييها!
در حالي اروپاييها نيز همانند امريكا به تعهدات مندرج در برجام پايبند نبودهاند (در ادامه به صورت مستند به بخشهايی از آن اشاره خواهد شد) که جريان غربگرا و غربباور در داخل همچنان تلاش دارد حيات برجام در قالب «1+4» را قابل تحقق و مشكلگشا عنوان كند، به عنوان نمونه روزنامه مردمسالاري يكي از روزنامههاي زنجيرهاي همانند شرق، اعتماد، آرمان امروز، بهار، شهروند، دنياي اقتصاد، آفتاب يزد و برخي ديگر از اين روزنامهها تيتر يك خود را به همين مسئله اختصاص دادند و با خوشبيني مطلق عبارت « همراهي برجامي اروپا با ايران بدون امريكا» را برجسته كردند يا پروانه مافي عضو ليست اميد و نماينده تهران نيز روز گذشته در گفتوگويي عنوان کرد: «اروپاييها تجربه تلخ همكاري با امريكا را تكرار نميكنند!»
آيا اروپاییها به تعهدات خود پایبند بودهاند؟
تبعيت كامل اروپا از سياستهاي ضدايراني امريكا در دوران پسابرجام در حالي است كه دولتمردان برخلاف واقعيتهاي صحنه، ادعا ميكنند اروپاييها به متن برجام پايبند بودهاند، در حالي كه به جرئت ميتوان گفت كشورهاي اروپايي از تعهدات دهگانه خود در برجام كمتر از 10درصد آن را عملياتي كردهاند، از جمله مهمترين تعهدات دهگانه اروپا در برجام ميتوان به «برداشته شدن تحريمها»، «رفع موانع بانكي ـ اقتصادي جهت سرمايهگذاري اشخاص حقيقي و حقوقي اروپايي در ايران» اشاره كرد يا در مرحله «رفع حل و فصل اختلافات در نظام حقوقي برجام» و«حسن اجراي تعهدات دو طرف بر اساس اصل حسن نيت» اروپاييها تعهدات ويژهاي را پذيرفتهاند.
ماده ۲۹ صراحتاً از اتحاديه اروپا و دولتهاي عضو ميخواهد از«اعمال سياستهايي جهت عاديسازي روابط
اقتصادي ـ تجاري ايران با كشورها اصولاً خودداري كنند» در حالي كه به عنوان نمونه در مهر سال ۹۵ «شركت ملي نفتكش از طرف دادگاهي در اتحاديه اروپا تحريم ميشود» كه بر اساس اين حكم هيچ دادگاهي در اتحاديه اروپا حق فسخ اين حكم را تا ۳۰ سال آينده ندارد و بيمههاي اروپايي نيز حق بيمه كردن نفتكشهاي ايراني را ندارند يا در ششم تير ماه۹۶ اتحاديه اروپا فهرست اسامي ۲۳ شخص حقيقي و ۱۴ شخص حقوقي را در رابطه با «تحريمهاي موشكي بالستيك/منع اشاعه سلاحهاي هستهاي» ايران مطابق اصلاحيههاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد، اعمال و بهروز ميكند كه برخلاف ماده ۲۹مقدمه و مفاد مندرج در پيوست۲برجام است.
در بخشي از ماده ۲۸بخش مقدمه و مفاد عمومي برجام ميخوانيم: «گروه 1+5 و ايران متعهد هستند اين برجام را با حسن نيت و در فضايي سازنده، بر مبناي احترام متقابل اجرا و از هرگونه اقدام مغاير با نص، روح و نيت اين برجام كه اجراي موفقيتآميز آن را مختل سازد، خودداري كنند.»
در پيوست شماره ۲ توافق هستهاي كه اختصاص به«تعهدات مرتبط با تحريم ها» دارد، اروپاييها نقش تعيينكنندهاي در۱۰بخش مهم از جمله «تدابير مربوط به امور مالي، بانكي و بيمه»، «بخشهاي نفت، گاز و پتروشيمي»، «طلا، ساير فلزات گرانبها، اسكناس و سكه»، «بخشهاي كشتيراني، كشتيسازي و حمل و نقل» و «تدابير مرتبط با اشاعه هستهاي» دارند كه چنانچه تنها بخشهايي از اين تعهدات دهگانه را عملياتي ميكردند، امروز بسياري از مشكلات پسابرجام مرتفع ميشد.
در حالي در بخش ۴ـ ۱پيوست۴ ميآيد: «نماينده عالي اتحاديه اروپا در امور خارجه و سياست امنيتي (از اين پس: نماينده عالي) يا نماينده او به عنوان هماهنگكننده كميسيون مشترك انجام وظيفه خواهد كرد» كه اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو كمترين اقدامي جهت مقابله با نقض برجام توسط امريكا صورت ندادهاند.
با كدام معيار عقلاني قابل توجيه است؟
آنچه همچنان به عنوان يك پرسش مطرح ميشود اين است كه بر اساس چه مباني عقلي، طيف مورد اشاره برجام بدون امريكا را تئوريزه ميكنند (در حالي كه تا چندصباح پيش راهكار علاج وضعيت كشور را مذاكره مستقيم با كدخدا عنوان ميكردند) در حالي كه اروپاييها نه تنها به تعهدات برجامي خود پايبند نبودهاند بلكه در تمامي 26 ماه گذشته همسو و همگام با سياستهاي ضدايراني امريكا همراهي كردهاند.