حسن روانشيد*
انتشار سلسله نگارشهاي 15قسمتي «مرگ تدريجي تاريخ رسانه» كه طي طول سال خوشبختانه و شايد از روي اتفاق در يكي از روزنامههاي زنجيرهاي ۱۳۹۴ تهران پيرامون ظلم آشكار به تاريخ مطبوعات اصفهان در سال ۱۳۵۹ كه ساليان دراز به همت مرحوم مكرم اصفهاني مدير هفتهنامه مكرم در شهرداري اصفهان تأسيسشده بود پيرامون سانسور نمودن هزاران نسخه ارزشمند از نشريات ناياب با قدمتي ۱۵۰ ساله در گونيهاي كنفي و تلنبار كردن آنها در انبارهاي متعدد كه زمستانها از آب باران پر و خالي ميشد باعث گرديد تا به دليل وجود «صور قبيحه!» موزهاي ارزشمند نابود شود كه البته نقش بيتفاوتي بعضي از مسئولان امر ازجمله شهرداران و مديران مركز اسناد و همچنين فرهنگ و ارشاد دليل عمده اين ظلم به تاريخ ملموس ميراث فرهنگي اين استان بود.
نگارش اين سلسله مطالب تنها حسني كه داشت بازپسگيري خانه و اداره روزنامه اصفهان متعلق به مرحوم اميرقلي اميني و تبديل آن به بنياد فرهنگي شد،اما مسئولان شهرداري اصفهان و به خصوص كتابخانه آن هيچگونه تلاشي براي بازيابي نشريات ننمودند و اين داستان همچنان مسكوت ماند.
آنچه قابل تفكر و توجه است اين است كه اصولاً علاقهچنداني در بين بعضي از مسئولان به رسانهها مشاهده نميشود كه بخواهند پيگير تاريخ ملموس و شجرهنامه آنها باشند همچنانكه يك سال قبل آخرين رمق موزه مطبوعات را در كتابخانه صائب اصفهان كه توسط اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي اصفهان تأسيس شده و اداره ميشد و تعدادي انگشتشمار و منحصربهفرد نشريات ازجمله آرشيوي از روزنامههاي اخگر، اصفهان و پنج جلد از مجله فكاهي ملانصرالدين كه چاپ باكوي كشور آذربايجان كه در زمان انتشار آن قسمتي از ايران بوده است و همچنين دورهاي از روزنامه الأهرام مصر را در خود جايداده بود همراه با صدها نشريه ناياب ديگر توسط سازمان اسناد كشور به بهانه ترميم پوسيدگي مصادره و پايگاه انديشمندان پايتخت فرهنگ و هنر اسلامي بدين گونه تعطيل ميشود!
اگرچه آفتكشي از اسناد ارزشمند ضروري است و مركز اسناد اصفهان نيز ميتوانست اين خدمت را در محل موزه انجام دهد و نشريات گرانبها را جابهجا نكند تا صدمات آن افزون گردد همچنان كه خانم فروغالزمان نوري كارمند بازنشسته كتابخانههاي فرهنگ و ارشاد اسلامي ميگويد: اولين كسي است كه با همين دغدغه ايده يككاسه كردن ميراث مطبوعات اصفهان را در سال ۱۳۷۳ مطرح كرده و كليد اجراي آن را با جمعآوري مطبوعات از كتابخانههاي ابن مسكويه، فرهنگ شماره يك و شماره دو و كتابخانه خصوصي مرحوم اميرقلي اميني مديرمسئول روزنامههاي اخگر و اصفهان عملي و در طبقه دوم كتابخانه ابن مسكويه زده است و پس از تفكيك نواقص و حذف موارد نگرانكننده احتمال پوسيدگي و انحطاط آنها را نسخهبرداري و فهرست اعلام را نيز پس از پايان كار به چاپ رسانده است كه البته پس از بازنشسته شدن نامبرده نشريات طبقهبنديشده به زيرزمين كتابخانه صائب انتقال داده ميشود و موزه مطبوعات آغاز به كار ميكند و اينك اين گنجينه بزرگ و ارزشمند كه به مرور زمان و با خودياري اهالي اصفهان غنيتر شده بود حدود يك سال است تعطيل و نشريات آن به بهانه آفتكشي به مركز اسناد انتقال داده و شايع شده كه بدون توجه به قوانين تمركززدايي و حفظ ميراث فرهنگي هر منطقه در همان محل قرار است به تهران منتقل شود!
ناگفته نماند اگرچه نميتوان منارجنبان، چهلستون، عاليقاپو، پل خواجو و ميدان نقشجهان را جابهجا كرد اما اگر ميشد، سالها قبل بهسوي پايتخت رفته بود، درحاليكه نبايد از ياد برد كه در همه دنيا همه اين آثار ارزشمند به شهر اصفهان تعلق دارد همچنانكه موزه مطبوعات آنهم كه مصادره شده است متعلق به فرهنگ و هنر اصفهان است.
*روزنامهنگار پيشكسوت