احمد شيرزاد، فعال اصلاح طلب ميگويد كه «فكر نميكنم ناطق نوري تمايل داشته باشد كه از نظر تشكيلاتي به اصلاحطلبان نزديك شود. همان طور كه اصلاح طلبان چنين تمايلي ندارند.» شيرزاد البته قرينهاي بر اين فكرش ندارد و آنچه هم كه پس از اين جملات ميگويد، نشان ميدهد كه اين گزارهاي در فكر او بوده كه تمايل دارد عملاً اتفاق بيفتد. اما چون قدرت تصميم گيري، نه براي ناطق و نه جريان اصلاحات را ندارد، فكرهايش را بلند بلند بيان ميكند كه شايد عملي شود! وگرنه او هم تلاشهاي ليدرهاي اصلاحات، آناني را كه تصميمگير هستند و اختيار دارند، براي نزديكي به ناطق نوري ديده است. شيرزاد به عنوان يك اصلاحطلب نگران بحران هويت اصلاحطلبي است.
اصلاحاتي كه رئيسجمهورش حسن روحاني باشد كه شيرزاد در موردش ميگويد «آقاي روحاني اصولگرايي است كه با اصلاحطلبان همكاري ميكند. » و كانديداي مجلسش جلالي و نعمتي و در انتخابات خبرگان از ليستي كه ريشهري و دري نجفآبادي در آن هستند، حمايت كند، چطور ميتواند همان هويت اصلاحطلبي باشد كه دوم خرداد 76 با كلي شعارهاي آرماني بر سر كار آمد؟! چه رسد كه ناطق نوري، رقيب معروف همان انتخابات 2 خرداد را هم در جمع خود بپذيرند! ديگر چيزي هم از اصلاحات باقي ميماند؟
در نهايت هم شيرزاد تلويحاً به ناطق ميگويد تو ياران زيادي داري و از ما بگذر و بگذار كار خودمان را بكنيم: «ناطق نوري از نظر شخصيتي خيلي گرم و صميمي است بنابراين دوستان زيادي دارد و اگر بخواهد كه وارد شود حتماً طيف هواداران گستردهاي خواهد داشت.»
روحاني و حصر و وعدههاي بي اختيار
محمدعلي ابطحي در مورد ارزيابي عملكرد روحاني درباره رفع حصر گفته كه «من نشنيدم كه آقاي روحاني اقدام مشخصي در اين حوزه كرده باشد و من تمايل ايشان به رفع حصر را نميدانم، اما خيلي دست ايشان نيست. » در واقع ابطحي از سويي ميگويد او كاري نكرده و از سويي هم سريع او را تبرئه ميكند كه دست ايشان نيست! اما بايد پرسيد امثال ابطحي دقيقاً چه زماني متوجه شدند كه رفع حصر دست روحاني نيست؛ زماني كه حاميان موسوي را با همين وعده تشويق به رأي دادن به روحاني ميكردند، آيا نميدانستند كه حدود اختيارات رئيسجمهور چقدر است و چقدر دست ايشان است؟
شايد جواب را خود ابطحي در همين سخنانش داده باشد وقتي درباره چرخش روحاني و آنچه دنبال نكردن اهداف اصلاحطلبانه گفته شده، ميگويد: «آقاي روحاني از اول هم يك چهره اصلاحطلب نبود و خودشان هم چنين ادعايي نداشتند، اما به پشتوانه اصلاحطلبي آمدند. » او در پاسخ به اين پرسش كه «آيا خود اصلاحطلبان هم ميدانستند كه عملكرد آقاي روحاني اينگونه ميشود؟»، پاسخ ميدهد: «در حقيقت انتخاب ديگري هم نداشتند. » جواب معلوم است، آنها ميدانستند وعدههاي روحاني عملي نميشود، اما خودشان هم كانديداي رأي آور نداشتند.