کد خبر: 879211
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
گفت‌وگوي «جوان»‌ با رزمنده لشكر 14 امام حسين(ع) به مناسبت 10 آبان سالروز عمليات محرم
1361 سال پر عملياتي در تاريخ دفاع مقدس است. در بهار اين سال رزمندگان عمليات‌هاي غرورآفرين فتح‌المبين و بيت‌المقدس را انجام مي‌دهند، تابستان در عمليات بزرگ رمضان شركت مي‌كنند، پاييز عمليات‌هاي مسلم بن‌عقيل و محرم را پيش‌رو دارند و...
  احمد محمدتبريزي
1361 سال پر عملياتي در تاريخ دفاع مقدس است. در بهار اين سال رزمندگان عمليات‌هاي غرورآفرين فتح‌المبين و بيت‌المقدس را انجام مي‌دهند، تابستان در عمليات بزرگ رمضان شركت مي‌كنند، پاييز عمليات‌هاي مسلم بن‌عقيل و محرم را پيش‌رو دارند و در زمستان در عمليات والفجر مقدماتي حاضر مي‌شوند. دهم آبان اين سال عمليات موفقيت‌آميز «محرم» در غرب كشور انجام مي‌شود و 550 كيلومتر مربع از خاك دشمن آزاد مي‌شود. سردار حسين رضايي اردستاني از جانبازان لشكر 14 امام حسين (ع) در كنار ديگر رزمندگان در اين عمليات حضور داشت و از نزديك شاهد رشادت نيروها براي موفقيت بود. به مناسبت سالروز انجام عمليات محرم، «جوان» در گفت‌وگويي با رضايي اردستاني   به تشريح اين عمليات  مي‌پردازد.

ما پيش از عمليات محرم در سال 1361، چندين عمليات بزرگ و سخت داشتيم. چه توجيهي براي انجام يك عمليات ديگر در پاييز آن سال وجود داشت؟
پس از عمليات رمضان، نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران به منظور انهدام نيروي دشمن، آزادسازي اراضي ايران كه همچنان در اشغال متجاوزين بود و نيز دستيابي و تصرف مواضع سركوب، عمليات‌هايي را در منطقه غرب كشور طرح‌ريزي و اجرا كردند كه اولين آنها عمليات مسلم بن عقيل در منطقه سومار و سپس عمليات محرم در منطقه دهلران بود كه در تاريخ 10/8/1361 اجرا شد. در مورد عمليات‌هاي قبلي هم بايد گفت هر عملياتي كه آن زمان انجام مي‌‌گرفت به قصد پيروزي صددر‌صدي برنامه‌ريزي مي‌شد. منتها ارتش بعث عراق تسليحات و امكانات نظامي بيشتري از ما داشت. ما هم هر زمان كه براي عمليات آماده مي‌شديم و عمليات اجرا مي‌شد با توجه به توان خودمان وارد كار مي‌شديم. در عمليات‌ها حلوا خيرات نمي‌كردند و گلوله و تيراندازي بود. از عمليات بيت‌المقدس كه آزادي خرمشهر را در پي داشت ما نمي‌خواستيم وارد خاك عراق شويم ولي شرايطي كه نظام جمهوري اسلامي و حضرت امام (ره) براي دشمن تعيين كردند، مورد قبول بعثي‌ها واقع نشد. حضرت امام در جملاتي كاملاً منطقي و درست مي‌فرمود كه براي خاتمه دادن به جنگ بايد متجاوز مشخص شود، موضوعي كه عراقي‌ها و كشورهايي كه از آن پشتيباني مي‌كردند زير بار نمي‌رفتند. اگر زير بار اين حرف مي‌رفتند و به دنبال مشخص كردن متجاوز مي‌رفتند قطعاً كشور متجاوز عراق بود. ايران كه تقصيري در شروع جنگ نداشت. ما تصميم گرفتيم داخل خاك عراق بجنگيم. عمليات رمضان به همين شكل بود و عمليات محرم هم نيمي از خاك خودمان و نيمي از خاك عراق را شامل مي‌شد. در عمليات محرم پيروز شديم ولي در عمليات رمضان منجر به عقب‌نشيني شد. به هرحال هر عمليات شرايط خاص خودش را داشت و استراتژي فرماندهان و شيوه عملكرد نيروها متناسب با آن عمليات تغيير مي‌كرد.
شايد برخي الان بگويند كه مي‌شد جلوي انجام برخي عمليات‌ها را كه ريسك بيشتري براي موفقيت داشت گرفت؟
به طور مثال در رابطه با برخي عمليات‌ها مثل كربلاي4 بايد بگويم كه انجام اين عمليات براي ما خيلي مهم بود. ما مي‌خواستيم از منطقه فاو خودمان را به بصره برسانيم و بايد دست به اين عمليات مي‌زديم. براي فرماندهان تا 10، 11 شب محرز نشد كه عمليات لو رفته است. وقتي 30 سال پس از انجام عمليات مي‌گوييم كربلاي4 لو رفته است شايد حرف راحتي باشد ولي تصميم‌گيري درباره اين موضوع در آن زمان كه قرار بوده عمليات بزرگي با حجم نيروي انساني زياد انجام شود، كار سختي است. براي فرماندهان بزرگ اين عمليات معلوم نشده بود كه اين عمليات لو رفته است. اما وقتي ديدند كه كار به سختي پيش مي‌رود و بعد از ساعت يك بامداد فهميدند كه پيشروي امكانپذير نيست دستور عقب‌نشيني صادر شد. آن زمان تازه متوجه شدند ادامه عمليات غيرممكن است. منتها اگر عمليات انجام نمي‌شد و همه نيروهاي آماده هيچ كاري نمي‌كردند دشمن مي‌فهميد كه ما ترسيده‌ايم و در روز تمام نيروهاي ما را بمباران مي‌كرد. من از عمليات فرماندهي كل قوا در سال 1359 تا سال 1367 در جبهه بودم و در تمام عمليات‌هاي لشكر امام حسين(ع) حضور داشتم. تحليل من به عنوان يك نظامي و رزمنده دفاع مقدس اين است كه اگر ما آن شب در عمليات كربلاي4 عمل نمي‌كرديم و دشمن مي‌فهميد كه بر اساس ترس عمليات را انجام نداده‌ايم، صبح تمام نيروهايمان را بمباران مي‌كرد. در كنار اين، زمينه عمليات موفقيت‌آميز كربلاي5 در عمليات كربلاي4 ريخته شد.
پس از جنگ ما در مسجدي مشغول بررسي نقشه عمليات والفجر8 بوديم. يكي از دوستان به پشتي تكيه داده بود و مي‌گفت اگر اينطور مي‌كرديم بهتر مي‌شد. من به اين دوست مي‌گفتم الان اين حرف‌ها را در شرايط عادي مي‌گوييد ولي اگر زمان والفجر8 بوديد تصميم‌گيري برايتان خيلي سخت مي‌شد. آقاي محسن رضايي به عنوان فرمانده سپاه در عمليات جزيره مجنون مي‌گفت كه هر ثانيه 10 گلوله به زمين مي‌خورد. حالا حساب كنيد در آن شرايط سخت و بحراني چگونه خواهد بود. حضرت امام اول جنگ فرمود جنگ ما، جنگ اسلام با كفر است. ما شكي در مورد اين جمله نداشتيم. بعد از قطعنامه هم حضرت امام فرمود ما در هشت سال دفاع مقدس از عملكردمان نادم و پشيمان نيستيم. چون بايد به تناسب شرايط آن زمان و آن روزها تصميم‌گيري مي‌شد.
آيا مسائل پيش آمده در عمليات رمضان به انجام عمليات‌هاي مسلم بن عقيل و محرم در چند ماه بعد ارتباط داشت؟
خير، هر عمليات ويژگي‌هاي خاص خودش را داشت. ما در عمليات‌ها يك خاطره شيرين و يك خاطره تلخ داريم. خاطره شيرين ما اين است كه شب عمليات همه پيشاني‌بندها و كوله‌بارشان را مي‌بستند و به قصد دفاع و مقابله با دشمن وارد عمليات مي‌شدند. دشمن هم دست خالي نبود و به لحاظ سلاح و مهمات از ما برتر بود. فقط چون ما شبانه به دل دشمن مي‌زديم توپخانه و هواپيماهاي دشمن كاري از دستشان برنمي‌آمد و شرايط برايشان سخت مي‌شد. اين شبانه عمليات كردن‌ها يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي نيروهاي رزمي و نظامي در دوران دفاع مقدس بود. صبح عمليات اگر پشت خاكريز حضور داشتيم مي‌توانستيم منطقه را حفظ كنيم و اگر پشت خاكريز نبوديم دشمن با نيروهاي زرهي‌اش حمله مي‌كرد و منطقه را پس مي‌گرفت. اين روش عمليات كردن ما در دوران دفاع مقدس بود. منطقه عملياتي محرم هم منطقه‌اي كوهستاني بود كه در جنوب شرقي دهلران و در غرب عين‌خوش قرار داشت. دشمن با در اختيار داشتن ارتفاعات استراتژيك آن كه متعلق به جمهوري اسلامي ايران بود، امتيازاتي متعدد را براي خود محفوظ نگه داشته بود و ما بايد اين مناطق را از اختيار دشمن بعثي خارج مي‌كرديم.
ماجراي شكستن سد و شهيد شدن نيروها در عمليات محرم چه بود؟
در عمليات محرم در سمت چپ فقط لشكر امام حسين(ع) حضور داشت و در جناح راست لشكرهاي ديگر حضور داشتند. اگر ما سمت چپ به خاطر جاري شدن سيل عمليات انجام نمي‌داديم دشمن متوجه حضورمان مي‌شد و از همين سمت دور مي‌زد و تمام منطقه را مي‌گرفت و ممكن بود هزينه بيشتري بدهيم. ما به خاطر اينكه اين كار صورت نگيرد، مجبور شديم شهيد بدهيم. از لشكر امام حسين(ع) 150 نفر در آب غرق شدند. شب عمليات به همراه فرمانده تيپ آقاي ابوشهاب و نيروهاي اطلاعات عمليات وضعيت رودخانه دويرج را بررسي كرديم و ديديم آب تا پوتين‌هايمان بيشتر نيست. انقدر آب كم بود. زماني كه ساعت 30/10 شب وارد عمليات شديم بارندگي خيلي شديدي اتفاق افتاد و همراه با اين بارندگي متأسفانه سد شكست. همين باعث شد رودخانه به خاطر بارندگي فصلي و شكستن سد پر از آب بشود. به هيچ وجه فكر نمي‌كرديم چنين اتفاقي بيفتد. باز شايد احتمال بارندگي را مي‌داديم ولي اصلاً فكر نمي‌كرديم سد بشكند. فرماندهان كه پيش از شكستن سد وضعيت رودخانه را ديده بودند باور نمي‌كردند اين حجم آب نيروهاي پياده را غرق كرده است.
اين شكستن سد و شهادت نيروها شيريني پيروزي در عمليات را كم كرد؟
بله، اگر اين اتفاق نمي‌افتاد پيروزي در اين عمليات خيلي برايمان شيرين‌تر مي‌شد. 15 روز طول كشيد تا عمليات محرم تمام شود. وقتي عمليات پايان يافت ما غنيمت‌زيادي از دشمن گرفتيم. لشكر امام حسين(ع) 100 تانك تي72 از دشمن غنيمت گرفت. 100 تانك رقم كمي نيست. اين موضوع را فرمانده زرهي لشكر امام حسين(ع) اعلام كرد. 10 پاسگاه مرزي و حوضچه‌هاي نفتي شرهاني و زبيدات عراق همراه با ارتفاعات حمرين و قله‌هاي 290 و 288 و 300 به تصرف نيروهاي ايراني درآمد. همچنين از دشمن اسراي زيادي گرفتيم و سلاح‌هاي ديگري هم غنيمت گرفته شد.
شهدايي كه تشييع شدند شور و حال خاصي به شهر اصفهان دادند...
پس از اينكه 370 نفر شهيد عمليات محرم در اصفهان تشييع شدند، هزار نفر ديگر اعزام شدند. چون كه اين شهدا نيتشان خالص بود و با تمام وجود مي‌خواستند كشور و اسلام را حفظ كنند و راه امام حسين(ع) را ادامه دهند. به خاطر خلوص نيتشان پس از شهادتشان عده ‌ديگري پا  در جاي پاي آنان گذاشتند و راهشان را ادامه دادند.
در 15 روز چه مناطقي آزاد شد؟
ما حدود 550 كيلومتر مربع از خاك كشورمان را آزاد كرديم. ما جايي مي‌خواستيم از نظر ارتفاع و خاكريز منطقه را حفظ كنيم و پيش‌بيني اين بود اگر چندين كيلومتر جلو برويم مي‌توانيم عمليات محرم را حفظ كنيم، ولي دشمن اجازه پيشروي نداد. تقريباً مي‌توان گفت به اهداف تعيين شده در اين عمليات دست پيدا كرديم.
شهيد حسين خرازي هم در اين عمليات حضور داشتند؟
شهيد خرازي در قرارگاه حضور داشت و آقاي ابوشهاب در منطقه بود و نيروها را فرماندهي مي‌كرد. منتها بعضي گردان‌ها وقتي وضعيت عمليات را ديدند به صورت مستقيم با شهيد خرازي در ارتباط بودند و از ايشان تكليف خواستند و شهيد خرازي گفتند هر چه آقاي ابوشهاب بگويد را انجام دهيد. شهيد خرازي فرمانده‌اي بااخلاص بود و هيچ گاه كلام دروغ يا تندي از ايشان نشنيديم. شايد برخي فرمانده تيپ و لشكرها آمار دقيق گردان‌هايشان را نمي‌دادند ولي شهيد خرازي براي اينكه دروغي نگفته باشد به درستي اگر سؤالي پرسيده مي‌شد را جواب مي‌داد. ايشان بعد از اينكه دست راستشان در عمليات خيبر قطع شد، با يك دست فرمانده لشكر بود. خيلي سخت است با يك دست فرمانده لشكر باشيد. يكي از دلايلي كه باعث شده بود لشكر امام حسين(ع) در زمان جنگ پيشرو و فعال باشد به شخصيت حاج حسين خرازي برمي‌گشت. به ما مي‌گفت هر چي امكانات به لشكر دادند را بايد خرج جبهه كنيد، كسي حق ندارد از امكاناتي كه براي جنگ مي‌دهند بخواهد غير از جنگ استفاده كند. اينكه سيمايشان آنقدر نوراني است از درونشان مي‌آمد. البته بايد گفت آن زمان هنوز لشكرها شكل نگرفته بود و به صورت تيپ بود و بعد از عمليات محرم لشكرها به وجود آمدند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار