ابتداي كار اين بود كه بعضِ آتشكدهها را تقويت كرد و تاريخ اسلام را عوض كرد به تاريخ گبرها؛ و خدا ميداند كه اين خيانت كه اين به اسلام كرد و اين اهانت كه به پيغمبر اكرم - صلي الله عليه و آله - كرد، اين خيلي جنايتش بالاتر از اين كشتارهايي است كه كرده است. كشتارها [را] موازنه اگر بكنيم با اين يك كاري كه تغيير تاريخ رسمي اسلام را، نشانه توحيد را، نشانه انسانيت را، اين تبديل كرد به تاريخ آتشپرست، گبرها؛ از همه خيانتهايي كه به ما كرده است، اين بالاتر است.
از بين اين حيثيت اسلام را ميخواست از بين ببرد؛ اين علامت اسلام را ميخواست از بين ببرد. نفتهاي ما را فرستاده و برده و داده است به آنها؛ اينها امور مادي است، البته خيانت است، خيانت به يك ملتي است كه ذخاير را به اجانب بدهد، لكن قضيه تغيير تاريخ يك اهانت به حيثيت اسلام است. و اين آدم، اين كار را كرد. و اگر اين مشتي كه ملت به دهن اين زد كه ملزم شد به اينكه تاريخ را دوباره برگرداند، تاريخ اسلام كند و تاريخ گبرها را كنار بگذارد، اگر اين كار نشده بود، دنباله داشت اين مسائل. اينها ميخواستند كه اصل ورق را برگردانند به همان زمان قبل از پيغمبر اكرم؛ به همان زمان سلاطين گبرِ متعدي آدمكشِ قهار؛ و آنطور رفتار كنند و بساط هم همان بنا باشد. «پانايرانيسم»! ايران بايد همان شئون ايرانيتش را حساب بكنيد! شئون ايرانيت! شما همه چيزتان شاهان باستان بوده است؟ شما ببينيد آنها چه كردند با مردم. يك دسته هم آن «مغان» و امثال ذلك بودند؛ ببينيد اينها چه جور رفتار ميكردند با مردم ايران.
صحيفه امام، جلد چهارم، صفحه ۱۶۳