کد خبر: 877884
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۰
نقش کمرنگ تشکل‌هاي دانشجويي در صدور پیام انقلاب
بحث بر سر استراتژي جديد ترامپ در قبال ايران و سرانجام برجام، اين روزها مهم‌ترين موضوع قابل طرح در فضاي عمومي کشور است.
حسن رضايي

بحث بر سر استراتژي جديد ترامپ در قبال ايران و سرانجام برجام، اين روزها مهم‌ترين موضوع قابل طرح در فضاي عمومي کشور است. از آن سو، با اجراي قريب‌الوقوع قانون کاتسا توسط دولت امريکا، چالش‌هاي بانکي في‌مابين نهادهاي داخلي کشور يحتمل در ماه‌هاي آينده افزايش خواهد يافت. دشمن مشخصاً قصد دارد ضمن استفاده از فرصت دو ماهه بررسي برجام در کنگره براي فشار بر دولت ايران، همزمان، با اجراي قانون کاتسا، افکار عمومي کشور را در برابر سپاه به عنوان مهم‌ترين رکن امنيت کشور قرار دهد. خلاصه آنکه، بر خلافِ خلاف‌گويي‌هاي رايج در مورد ترامپ، او هرگز ديوانه نيست تا بخواهد راساً از برجام خارج شود يا به رويارويي نظامي با ايران بينديشد! تيم ترامپ، با قدرت عاقله‌اي منسجم، در حال بازي با افکار عمومي ايران است. 
  
در اين مسير اگر بخواهيم اعضاي تيم ترامپ را فهرست کنيم، در شمارش آنها بايد از چندين صفر استفاده کرد! لشکر عمليات رواني ترامپ، براي مغشوش کردن دستگاه محاسباتي مردم ما، اينجا و آنجا فعال هستند، همانطور که در دوران اوباما اينچنين بوده است. ما اما ظاهراً نيازي به هدايت افکار عمومي امريکايي‌ها و اروپايي‌ها نمي‌بينيم! ظاهراً از نظر ما همه چيز در اين زمينه خوب پيش مي‌رود. خيلي خوب! در حالي که با حذف پرس تي وي و ديگر شبکه‌هاي ايراني غير فارسي زبان از ماهواره‌هاي مخابراتي، همان موازنه نامتقارن رسانه‌اي ما و غرب نيز وضع بغرنج‌تري يافته است. ما در بهترين حالت در مواجهه با زورگويي‌هاي مکرر غرب، تنها به عمليات تدافعي در داخل و سعي در نجات افکار عمومي کشور از دام ديوانه نمايي ترامپيسم مشغوليم. 

بدتر اينکه برخي خواسته يا ناخواسته به دروغِ ديوانگي ترامپ دامن زده، آن را به اهرمي براي حمله به وي تبديل کرده‌ايم. در زمينه اين کوتاهي سيستماتيک و فراگير، مشخصاً فعالان دانشجويي مي‌توانند بيش از هر گروه ديگري مورد مواخذه باشند. کساني که در قامت آرمانخواه‌ترين اقشار نخبه کشور از سر تا پاي نظام انتقاد مي‌کنند، حتي پس از دو بار نامه‌نگاري مستقيم رهبر انقلاب به جوانان اروپا و امريکاي شمالي، کار ويژه‌اي براي ارتباط با افکار عمومي اين مناطق تعريف نکرده‌اند. فرمانده، چند سال قبل، خود مشخصاً در يک منطقه خاص، به خط زده است. در عصر رسانه اما افسران جنگ نرم، هيچ حرکت خاصي براي تثبيت مواضع نشانه‌گذاري شده توسط فرمانده خود انجام نمي‌دهند. بر اين اساس، ما اگر خيلي خوش‌شانس باشيم، جوان و دانشجوي اروپايي و امريکايي حداکثر از لجِ ترامپ، حق را به ايران خواهد داد. عدم‌ارتباط تشکل‌هاي دانشجويي با فعالان دانشجويي ساير کشورها، معضلي است که پيش از اين بارها به آن اشاره کرده‌ايم. موضوع هسته‌اي و شرايط کنوني پيرامون آن اما بيش از هر زمان ديگري مي‌تواند وجود اين خلأ را به ما گوشزد کند. طبيعتاً قاطبه افکار عمومي داخل کشور- اعم از طرفداران و منتقدان دولت و تيم مذاکره‌کننده- شکي در بر حق بودن موضع ايران در مسئله هسته‌اي ندارند.

با اين حال ما نتوانسته‌ايم اين حق روشن و واضح را براي افکار عمومي کشورهاي متخاصم خود روشن کنيم. چرا؟ پاسخ چندان پيچيده نيست. در حالي که ظهور شبکه‌هاي اجتماعي، سلطه رسانه‌اي همه‌جانبه غرب را با چالش مواجه کرده، فضايي براي تنفس انسان‌ها در خارج از بمباران خبري غربي‌ها باز مي‌کند، آوانگاردترين نيروهاي انقلابي و جوان ما، هيچ اهميتي به اين واقعيت نمي‌دهند. پس از گذشت قريب 40 سال از انقلاب اسلامي، هنوز يک فعال دانشجويي کشور ما با يک رسانه دست چندم انگليسي زبان هم مصاحبه نکرده است! چراکه نه فعالان دانشجويي ما معدود رسانه‌ها و چهره‌هاي رسانه‌اي مستقل در غرب را مي‌شناسند و نه آنها در عمرشان اسمي از تشکل‌هاي دانشجويي ايراني شنيده‌اند. بيانيه‌هاي تشکل‌هاي دانشجويي ما همواره تنها به زبان فارسي نوشته مي‌شود چراکه فعالان دانشجويي اهميتي براي مخاطب غيرفارسي زبان قائل نيستند. در اين فضا، بعيد است حتي يک اتحاديه دانشجويي شماره تماس يا ايميل حداقل يکي از خبرنگاران پرس تي وي را بداند! چراکه ظاهراً نيازي به اينگونه ارتباطات در بدنه فعالان دانشجويي حس نمي‌شود. نتيجه اين مي‌شود که انقلاب را بر خلاف تصريح مؤکد امام(ره)، محدود به ايران کرده‌ايم، ولي هوا برمان داشته است که در حال صدور انقلاب هستيم.
 
ظاهراً ما معتقديم افکار عمومي غرب بايستي به صورت اتوماتيک حقانيت حرف انقلاب اسلامي را درک کنند و پس از يادگيري زبان شيرين فارسي، به صورت خودجوش مسابقه کتابخواني جلد 21 صحيفه امام(ره) را در محله خودشان برگزار کنند. ما ممکن است اين حرف‌ها را به زبان نياوريم، ولي چنين که معلوم است و فعالان دانشجويي احساس فعاليت در جهت صدور انقلاب را دارند، ما منتظر هستيم هر چه زودتر چنين صحنه‌هايي را احتمالاً در کوچه پس کوچه‌هاي هامبورگ، ميلان و لاس وگاس ببينيم! ظاهراً جريان دانشجويي کشور مشخصاً در جهت صدور حرف انقلاب اسلامي به خارج از مرزهاي ترسيم شده کشور احساس مسئوليتي نمي‌بيند. علل اين واقعيت تلخ و پرآسيب مي‌تواند متعدد باشد. با اين حال، يک مسئله روشن است: با صدور بيانيه‌هاي فارسي و حصار کشيدن به دور انقلاب جهاني خميني(ره)، افکار عمومي غرب تا هميشه با سياست‌هاي خصمانه دولت‌هاي غربي عليه ما همراهي خواهد نمود. معلوم نيست کي قرار است تغييري در وضعيت کنوني ايجاد شود. دانشجوياني که خود زيربنايي‌ترين نقدها را به عملکرد ساختارهاي فشل و بيمار دولتي در حوزه‌هاي مختلف وارد مي‌کنند، ظاهراً در اين مسئله دانسته- ندانسته منتظر خط‌شکني ساختارهاي بروکراتيک و حجيم دولتي- حاکميتي هستند. مسئله‌اي که مي‌توان آن را به غفلتي بزرگ و شکافي عميق تعبير نمود. شايد اگر از 20 سال پيش تا کنون، تشکل‌هاي دانشجويي، نقش خود را تنها در ديپلماسي عمومي مسئله هسته‌اي به خوبي ايفا کرده بودند، حالا نه تنها مردم و نظام از اين گردنه عبور کرده بودند که فرآيند صدور حرف حق انقلاب اسلامي نيز با سرعتي چندين برابر طي شده بود. در اين شرايط به نظر مي‌رسد ما بر خلاف آنچه تصور مي‌کنيم، خود انقلاب را در ايران محصور کرده‌ايم. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار