1- چرا معلم كلاس اول بايد كتاب كمك درسي تجويز كند؟ با طرح اين سؤال به ياد شيطنتهاي كلاسهاي دانشجويي افتادم كه وقتي استاد سؤالي ميپرسيد و پاسخ صحيحي براي جواب از دانشجويان شنيده نميشد، از ته كلاس فرياد ميزدم، استاد نظر خود شما درباره اين سؤال چي هست؟! هر چند كه استاد عصباني ميشد، اما مسئله روشن بود كه پاسخ صحيح جز نزد استاد نزد هيچ كدام از دانشجويان نيست!
حالا حكايت سؤال وزير آموزشوپرورش درباره كتابهاي كمك درسي است، سؤال نقضي كه بيشك پاسخ آن روشن و مستدل است، اما نكته مهم اينجاست كه رفع چنين معضلي نه در دست والدين، نه مديران مدارس و نه معلمان است، بلكه اين بدنه اصلي مديريتي است كه بايد اين سؤال را حل كند.
وزير آموزشوپرورش گفته است رقباي فراواني به كتابهاي درسي طعنه ميزنند و در بسياري از موارد اهداف برنامه درسي را منحرف میکنند و در معرض خطر قرار ميدهند و توجيه آنها در پايههاي بالاتر آمادهكردن دانشآموزان براي كنكور است و تنوع بسياري در بحث كتابهاي كمك آموزشي شاهد هستيم كه با روشهاي مختلف وارد مدارس ميشوند و گاه شاهد هستيم كه كتابهاي درسي را كنار ميزنند.
بطحايي در نهايت به اين سؤال رسيده است كه چه نقايصي در كتابهاي درسي و آموزشها وجود دارد كه عرصه را براي ورود كتابهاي كمك آموزشي باز كرده است؟
وي با بيان اين مطلب كه كلاس اول ابتدايي معلم در كلاس چندين كتاب كمك آموزشي غيراستاندارد را به خانوادهها معرفي ميكند، تأكيد كرد: معلم در كلاس درس بچهها را به كتاب كمك آموزشي ارجاع ميدهد و اين نقيصهاي است كه نميتوانيم نسبت به آن بيتوجه باشيم.
2- اين اظهارات در حالي است كه همواره تأكيدات ضمني همين نهاد آموزشي بر آموزشهاي غيررسمي به عنوان مكمل آموزشهاي رسمي، موجب شد تا نياز به منابع آموزشي ديگر كه اصطلاحاً «كمك آموزشي» نام گرفتند، بروز و ظهور پيدا كند و كمكم رسميت يابد.
آنچه شواهد نيز نشان ميدهد تفاوت كتابهاي كمك آموزشي با كتابهاي اصلي در شيوه پرداخت نسبتاً غيررسمي، نثر روان و برتري تصويرسازي، عكس، جدول و نمودار بر جملات خشك و بيروح و تصاوير بيمفهوم و جداول زمخت بوده است. از سوي ديگر خلاصهاي از درس، نكتههاي اصلي، تمرينهايي با فضاي خالي براي نوشتن در كتاب، حل مسائل مشكل كتاب درسي و تمرينات فراوان محتواي اصلي كتابهاي كمك آموزشي را تشكيل ميدهند. موضوعاتي كه اتفاقاً جاي خالي آنها در كتب اصلي دانشآموزان ديده ميشود.
3- آن هنگام كه نخستين كتابها با نام كمك آموزشي يا كمك درسي روي پيشخوان كتابفروشيها قرار گرفت، كسي گمان اين را نميبرد كه كار چاپ اين كتابها تنها با گذشت چند سال به تجارتي وسيع و پرسود تبديل شود؛ تجارتي كه به گفته بسياري از كارشناسان، پشت وجهه به ظاهر علمي آن، نگاهي بازاري دارد تا جايي كه ناشران كتابهاي عمومي خود ميگويند توليد كتابهاي كمك آموزشي در دست گروهي خاص و به صورت شبكهاي (شما بخوانيد مافيايي) است كه هر ناشري حق ورود به آن را ندارد.
بر همين اساس، آنچه تحت عنوان كمك درسي گفته يا شنيده ميشود، بيشك دانشآموزان را هدف قرار داده است، اما نه از حيث بار علمي و خلاقيت در آموزش، بلكه به لحاظ منفعتطلبي مادي كه آن هم در جيب عدهاي خاص است. حال بايد پرسيد چرا بايد معلمان كتاب كمك درسي تجويز كنند؟