رفتارها ديگر حتي از مرز وقاحت هم گذشته است. تخلفات آقايان به قدري تكراري و عادي شده كه حالا به خود اجازه ميدهند با عصبانيت و قيافهاي حق به جانب زير ميكروفون صداوسيما بزنند و با پرخاشگري خبرنگار را كنار بزنند و از پاسخگويي طفره بروند و دست آخر هم مدعي شوند كه تلويزيون برنامههايي عليه آنها ساخته كه سعوديها نساختهاند! اين گوشهاي از رفتار ناشايست مديرعامل پرسپوليس و مدير روابط عمومي آن با اصحاب رسانه است، آن هم زماني كه از پرونده مهدي طارمي ميپرسند و خواهان پاسخي منطقي هستند. رفتارهاي زشت و ناپسندي كه ديگر به عادتي تكراري تبديل شده است، عادتي كه نبايد خيلي هم از شيوع آن تعجب كرد، وقتي هيچ مقام، مسئول و بزرگتري نيست كه گوش آنها را بابت خطاهاي فاحشي كه مرتكب ميشوند، بپيچاند و استمطاقشان كند! بيراه نيست كه از قديم گفتهاند آب كه سربالا برود...
طاهري و پندار خمارلو اين ميدان را براي تاختن از وزير ورزش بهتر ميبينند. از وزيري كه مسئوليت ورزش به دوش اوست، اما از زير بار هر مسئوليتي شانه خالي ميكند و نه فقط زيردستيهاي خود را بابت تخلفهاي آشكارشان توبيخ و تنبيه نميكند بلكه خود را هم موظف به هيچگونه پاسخگويي نميداند و اين يعني ديكتاتوري محض در وزارتي كه سلطانيفر بر صندلي رياست آن تكيه زده است!
داستان طارمي و تخلف آشكاري كه او و مديران باشگاه پرسپوليس مرتكب شدهاند به پروندهاي پيچيده تبديل شده كه سواي ضرر هنگفت به بيتالمال و به تاراج رفتن آن، آبروي فوتبال ايران را نيز خدشهدار كرده است، اما اين مسئله مهم آنقدر براي آقايان تكراري و بياهميت است كه نه فقط باشگاه متخلف و بازيكن خاطي را بابت آن بازخواست نميكنند كه حاضر به پاسخگويي در اين خصوص هم نيستند و وقتي مقابل خبرنگاران با اين سؤال مواجه ميشوند كه آخر اين داستان ناخوشايند چه خواهد شد با نارضايتي توپ را به زمين ديگري مياندازند و براي باز كردن اصحاب رسانه از سر خود، ميگويند كه همه سؤالهاي مربوط به پرسپوليس و استقلال و همچنين داستان طارمي را باید از باشگاه سرخپوشان پرسيد نه از وزير!
نه آقاي وزير! داستان تخلف طارمي و مديران بالادستي او در پرسپوليس همان اندازه كه به اين باشگاه ارتباط دارد به وزارت ورزش و شخص شما نيز ارتباط دارد و نميتوانيد با ترشرويي و عدم پاسخ دادن به سؤالات در اين رابطه پاي خود را از ماجرا بيرون بكشيد و خودتان را مبرا كنيد! وزير ورزش، رئيس مجمع پرسپوليس است و اعضاي هيئت مديره اين باشگاه با نظر مستقيم وزارت ورزش انتخاب ميشوند. پرسپوليس زيرمجموعه وزارت ورزش است و وزير به عنوان رئيس مجمع باشگاه پرسپوليس اصليترين مرجع براي پاسخگويي به تخلفات بارزي است كه رخ داده است. تخلف مديران زيردست وزارت كه تا به امروز نه گوش آنها بابت اشتباهات غيرقابل بخششان كشيده شده و نه توضيحي قانعكننده براي افكار عمومي دادهاند به طور مستقيم به وزير ورزش ارتباط دارد و سلطانيفر بايد بابت آن پاسخگو باشد. وزير ورزش به همان اندازه مقصر است كه طاهري، طارمي، فدراسيون و حتي سازمان ليگ مقصر هستند!
چرا طارمي بايد بيهيچ نگراني و دغدغهاي بابت تخلفي كه مرتكب شده روزهاي خود را سپري كند و كسي او را مورد مواخذه قرار ندهد كه اگر با باشگاه پرسپوليس قرارداد داشته كه نداشته به چه حقي براي عقد قرارداد با ريزه اسپور تركيه اقدام كرده و چرا بدون دريافت برگه فسخ قرارداد باشگاه تركيهاي بار ديگر با پرسپوليس توافق كرده است؟ چرا وزير به عنوان رئيس مجمع پرسپوليس و كسي كه نقش اصلي را در انتخاب اعضاي هيئت مديره و مديرعامل اين باشگاه بازي ميكند، طاهري را زير سؤال نبرده كه با چه ادلهاي اقدام به جعل مدرك كرده و مدعي شده كه طارمي با اين باشگاه قرارداد دارد و چرا او را بابت اشتباهاتش در عقد قرارداد با بازيكني كه برگه فسخ ندارد، توبيخ نكرده است؟ آيا وزير تصور ميكند با بيان اينكه هرگونه پرسشي در خصوص ماجراي طارمي را بايد از باشگاه پرسپوليس پرسيد، ميتواند پاي خود را از اين ماجرا بيرون و از بار مسئوليت شانه خالي كند؟ بدون شك وزير نيز با اين شرايط يكي از متهمان اين پرونده پيچيده و سياه است، چراكه به جاي توبيخ متهمان سكوت اختيار كرده و از هرگونه پاسخگويي و شفافسازي طفره ميرود و اين نه فقط بياعتنايي به دغدغههاي مردم و بيتوجهي به افكار عمومي است كه باعث ميشود خاطياني چون طارمي و طاهري به جاي عذرخواهي مدعي شوند و همه را زير سؤال ببرند!