وزیر امور خارجه فرانسه برای چانهزنی بر سر مسائل موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی به ایران میآید. او طی سخنانی با صراحت مواضع خود را در قبال برجام اعلام کرده و گفته است:« این فرصت را خواهیم داشت که ایران را در زمینههای موشکی و فعالیت منطقهای تحت فشار بگذاریم.» در این رابطه چند نکته قابل توجه و تأمل است:
۱- اتکای تروئیکای اروپایی و در صدر آن فرانسه برای اعمال فشار بر ایران چیست؟ بدون شک توافق هستهای به عنوان یک اهرم برای انتقال فشار به ایران عمل خواهد کرد؛ اهرمی که بر محور اهداف و منافع مشترک امریکایی_اروپایی قرار دارد و ژان ایولو دریان به پشتوانه برجام و تمایل ایران به حفظ آن، پرونده غیرهستهای را علنی و فعال کرده است. در حقیقت شبهائتلاف امریکایی_اروپایی برای بقای برجام از ایران باج میخواهد و این باج، مذاکره بر سر مسائل موشکی و مواضع منطقهای ایران است.
۲- اما آیا هدف نهایی از اینگونه اقدامات، حقیقتاً حفظ برجام است؟ ماکرون، رئیسجمهور فرانسه قریب یک ماه پیش ضمن تأیید مواضع وزیر امور خارجه خود اعلام کرده بود برای حفظ برجام هرگونه «اقدام حمایتی» که لازم باشد، به کار خواهد گرفت. طرح مذاکره بر سر مسائل خارج از توافق هستهای در نگاه نخست، راهبرد حمایتی فرانسه برای حیات برجام به نظر میرسد اما این طرح در حقیقت دام نهادن و زمینهسازی برای تحقق و تکمیل ایدئولوژی ترامپیسم در رابطه با برجام و به اراده مستقیم ایالات متحده است! در شرایطی که امریکا پشت به برجام دارد و ایران خواهان حفظ آن است، حیات برجام منوط به اِعمال راهبردهای فشار و کنترل روی ایالات متحده است. اینکه نوک پیکان این فشار به سمت ایران چرخیده است فقط با هدف« امتیاز گرفتن بیشتر از توافق و راهاندازی برجام۲ و۳ با محوریت موشکی و سپس سایر مسائل ملی و منطقهای» است. این خود گواهی بر سیاستهای دوپهلو، متناقض و موازی با اصل برجام از سوی اروپاست!
۳-کلید زدن پروژه برجام۲ با محوریت فکری امریکا و واسطهگری و ریشسفیدی اروپا نه پیرامون موشکهای بالستیک و قارهپیما که یک «برجام دفاعی» خواهد بود. جبهه خصم همواره نشان داده است زمانی که قادر به نابودی انقلاب اسلامی نیست، از استعمار استراتژیک و استحاله سیاسی آن نمیگذرد. مهمترین مرحله در تسخیر سیاسی انقلاب اسلامی، تضعیف و از کار انداختن قدرت دفاعی کشور است. کشوری که در تأمین اساسیترین نیاز خود یعنی «امنیت» که بر پایه قدرت، اقتدار و توان دفاعی قرار دارد، درمانده شود از مسیر آرمانگرای انقلاب فاصله میگیرد و به عامل بله قربانگوی دشمن بدل میشود و بدین شکل انقلاب اسلامی مستعمره فکری و سیاسی استکبار میگردد! در حقیقت اروپا با نشانه رفتن دانش و توان دفاعی ایران به دنبال تضعیف و انزوای مجدد جمهوری اسلامی، خارج کردن آن از مرکزیت نفوذ در منطقه و باز کردن جای خود و ارباب امریکایی خویش است اما این بار نه از راه تحریم بلکه از راه برجام!
۴- اگر چه قوه عاقله ایران اسلامی اجازه چالش جدید پیرامون سیاستهای کلان جمهوری اسلامی را تحت عنوان مذاکره یا هر نام دیگری نخواهد داد، اما پاسخ به یک سؤال در این مجال، بسیار مهم و راهبردی است: آیا صحبت و توافق پیرامون مسائل موشکی و منطقهای ایران، ضامن دوام و اجرای برجام هستهای از سوی ایالات متحده خواهد بود؟! تجربه تیم مذاکرهکننده هستهای رویاروی امریکا پاسخ مثبتی به پرسش فوق نمیدهد. طبق سخنان چندی پیش آقای ظریف در صحن علنی مجلس، این ترفند در خلال مذاکرات نیز به کار گرفته شد و ایران برای حفظ مسیر توافق از سیاستها و مواضع خود پایین آمده و بر مرکب سیاستهای طرف غربی نشست. در حقیقت برجام از نقطهای به بعد با تئوری «هرچی تو بگی» پیش رفت و همین امر موجب حبابها و خلأهای اساسی در متن برجام شد! آیا این سیاست قادر به دفاع و حراست از برجام و الزام به اجرای آن بود؟ دولت نه از تجربه تاریخ ایران که اگر از تجربه خود در خلال توافق هم درس گرفته باشد، باید تغییری بنیادین در سیاستهای رفتاری خود به نمایش بگذارد.
نوع دیپلماسی دولت در شرایط کنونی و در قبال سخنان وزیر امورخارجه فرانسه، تنها راهبرد مؤثر موجود است که میتواند به عنوان یک بازدارنده یا برعکس به عنوان در باغ سبز برای این طرح عمل کند. در حالی که آلمان، انگلیس و فرانسه در حال بازی در زمین ایالات متحده و پیش بردن بازی این کشور هستند اما دولت ایران خود را به صحبت و توافق با وزیر امور خارجه فرانسه مشتاق و محتاج نشان میدهد. سیاستهای دوگانه دولت که در مقام بیان با مذاکره موشکی مخالفت میکند اما از سفر وزیر خارجه فرانسه به ایران ذوقزده میشود، بلاشک موجب خسارات دیپلماتیک فراوان برای کشور خواهد بود. استراتژی نو، روشن، مقتدرانه و غیرقابل انعطاف در مواضع دفاعی از سوی دولت، نخستین گام در این رابطه است که میتواند مانعی بر سر راه باجخواهی و افزایش فشار علیه ایران به بهانه برجام باشد! همانگونه که امام راحل، ایستادگی در برابر امیال سیریناپذیر استکبار را تنها راهحل و دیپلماسی لایتغیر در برابر آن میدانست و میفرمود:« این سنت الهی است عزیزان من! هرچه شما در مقابل استکبار عقب بنشینید او جلو میآید و هر قدمی که شما با قدرت جلو بروید او یک قدم به عقب میرود.»