زهرا غفاريآثار
انسانها طي حيات خود ممكن است دچار انواع و اقسام بيماريها شوند. واژه بيماري نه فقط براي نواقص و حالات ناخوشايند جسماني، بلكه براي حالات روحي انسان نيز به كار برده ميشود. در همين راستا مسيرهاي بهبودي بسياري وجود دارد. ميدانيم كه بسياري از بيماريها و مشكلات جسمي و ضعف در عملكرد جسم انسان از روح، روان و تفكر او نشئت ميگيرد. در اصل آموزشها و مهارتهاي زندگي به صورت كامل، شامل حال همه انسانها نشده و طبعاً هيچ انساني نيز كامل نخواهد بود. اعتياد ناشي از خلأهايي است مرتبط با تفكر نادرست انسان، مثل اينكه مشكلات فراموش ميشوند يا براي ساعاتي حالت مثبت خواهند داشت، آخر سر هم به استفاده از مواد مخدر ختم ميشود. اعتياد آسيبهاي مخرب و گاه جبرانناشدني به خانواده و بعد به جامعه ميزند. هنگامي كه خانوادهها با رفتارهاي نامناسب، ناخواسته با بيماران خود رفتار ميكنند آنها هر روز بيشتر از روز قبل غرق در اين مشكل ميشوند از اين رو درمانهاي گروهي در كنار درمانهاي فردي پيشنهاد ميشود. براي نخستين بار شماري از گروههاي خانوادگي در ايالات متحده امريكا شروع به فعاليتهايي براي مقابله با اعتياد و الكليسم كردند. آنها مراكزي را مختص پرداختن به اين موضوع ترتيب دادند و خانوادهها با حضور در اين مراكز و شركت در جلسات «الانان» به موضوع پيشگيري و درمان و نحوه برخورد با مسئله پرداختند. «الانان» متشكل از مثلثي با يك دايره داخل آن «مخصوص موضوع خوشامدگويي در برنامه» و سه ضلع مثلث با سه مبحث قدمها، سنتها و مفاهيم دوازدهگانه است. آنان بر اين موضوع واقف شدند كه از 100 درصد اين بيماري، فقط 3 درصد مرتبط با نوع مواد مصرفي فرد مصرفكننده است و 97 درصد مابقي، نواقص رفتاري انسانهاست كه بر اين مسئله دامن ميزند چراكه زندگي كردن با اثرات الكل و اعتياد ميتواند ويرانگر باشد. بنابراين بايد مهارتهاي سالم را در زندگي پياده كرد. بر اساس پياده نكردن مهارتهاي سالم زندگي در خانوادهها، ناآشنا بودن با جامعه و خطرات آن، دوستان ناباب و... گاه افراد راههاي مختلفي براي فرار از مشكلات مييابند يا براي ارضاي نيازهاي خود يا براي پركردن خلأهاي روحي و رواني و گاه نيز بيعلت (كه بر اثر نداشتن اطلاعات كافي است) دست به شيوههايي ميزنند بس ناكارآمد كه منجر به مشكلاتي همچون اعتياد ميشود.