حمايت ويژه آرزويي است که سالهاست همه رشتههاي مدالآور، موفق و پايه انتظارش را ميکشند و با رويهاي که مسئولان ورزش در پيش گرفتهاند، بعيد است که به اين زوديها آرزويشان به حقيقت نزديک شود. در پيش بودن بازيهاي آسيايي جاکارتا و همچنين بحث کسب سهميه المپيک توکيو از جمله موضوعات مهم و سرنوشتسازي است که اميدواريم مديران و دستاندرکاران ارشد ورزش برنامهريزي ويژهاي براي آنها داشته باشند، چراکه تصميمات و عملکرد مسئولان در اين مدت باقي مانده سرنوشت ورزش کشورمان را در رويدادهاي پيشرو تعيين ميکند.
در جلسه اخير مسئولان وزارت ورزش و رؤساي فدراسيونها در خصوص موارد مختلفي بحث و تبادلنظر شد؛ توجه به رشتههاي پايه، کسب سهميه المپيک و موضوعاتي از اين دست مورد بررسي قرار گرفت. نکته تعجببرانگيز اين جلسه اما تأکيد داورزني بر حمايت ويژه از فدراسيون فوتبال بود! با اينکه همه اهالي ورزش به خوبي ميدانند در اين سالها چگونه بخش اعظم بودجه ورزش کشور به سمت ساختمان خيابان سئول سرازير شده و رقم قراردادهاي فوتباليستهاي درجه چندم هم از يک ميليارد بالاتر رفته، با اين حال اما صعود به جام جهاني روسيه بهانهاي شده تا فدراسيون فوتبال منتظر توجهات ويژه جديدي باشد. درست است که تيم ملي با هدايت کارلوس کرش صعودي قدرتمندانه به جام جهاني داشته و اين صعود بازتاب گستردهاي در سطح جهان داشت، اما تأکيد بر توجه ويژه وزارت به فوتبال قابل قبول نيست، چراکه وزارتنشينان بهتر از هر کسي ميدانند حال و روز ساير فدراسيونها چگونه است. آقايان از گلايههاي تمام نشدني مدالآوران و قهرمانان رشتههاي مختلف مطلع هستند و به خوبي ميدانند شرايط تمريني برخي رشتهها و اوضاع معيشتي بسياري از ورزشکاران چگونه است، اما هنوز که هنوز است خبري از حمايت ويژه و تأکيد بر آن منتشر نشده است.
بهرغم اينكه در جلسه اخير صحبتهايي در مورد آمادهسازي تيمها براي المپيک 2020 و بازيهاي آسيايي مطرح شده و از توجه به رشتههاي پايه و مدالآور نيز سخن به ميان آمده، اما همه ما خوب ميدانيم که از حرف تا عمل فاصله زيادي وجود دارد، همان فاصلهاي که در اين سالها نگاه مديران مختلف را به رشتههاي پايه و آيندهدار را تغيير نداده و مدالآوران المپيکي و پارالمپيکي همچنان از تبعيضها و محقق نشدن وعدهها گلايه دارند. باز هم تأکيد ميکنيم که کمتر از يک سال تا شروع بازيهاي آسيايي 2018 زمان باقي مانده و رقباي آسيايي براي درو کردن مدالها و تصاحب سکوها شبانهروز ميکوشند. در شأن ورزش ايران نيست که فدراسيونها از وصول نشدن مطالبات ماليشان رنج ببرند، بودجه مصوب به دستشان نرسد، برنامه مدوني براي موفقيت در ميدان جاکارتا در دسترس نباشد و بسياري از اميدهايمان براي کسب مدال با نااميدي به آينده نگاه کنند. شايد به همين دليل است که تأکيد معاون وزير بر حمايت از فوتبال اهالي ورزش را خوشحال نکرده است.
خواستههاي حرفهاي کرش آنقدر زياد است که قطعاً به بودجه زيادي نياز دارد، اما با همين بودجه و البته با مديريت بهتر ميتوان بخشي از توقعات سرمربي پرتغالي را تأمين کرد. در واقع تا مديريت فوتبال حرفهاي نشود، نگاه و توجه ويژه نيز راه به جايي نخواهد برد. در اين بين فقط و فقط حق ساير رشتهها پايمال ميشود و نخبگاني که ميتوانند با اندکي توجه به قلههاي ترقي برسند، مأيوس شده و زندگيشان با دستفروشي سپري ميشود! اگر وزارت ورزش، کميته المپيک و ساير مسئولان واقعاً به فکر آينده ورزش ايران در بازيهاي آسيايي و المپيک هستند، بايد هرچه سريعتر چالشهاي پيشروي رشتههاي مختلف و ورزشکارانشان را مرتفع کنند، نه اينکه همچون گذشته چند هفته قبل از شروع مسابقات سري به اردوها بزنند و عکس يادگاري بگيرند. تنها در اين صورت است که تبعيض بين فوتبال و ساير رشتهها کمرنگتر ميشود.