بعضی شخصیتها گمانهزنی کردهاند که دونالد ترامپ برای جعل نام «خلیج فارس» از سعودیها پول گرفته است. بعید هم نیست. تصور کنید در آن مجلس رقص شمشیر، بعد از اینکه شاباشها را جمع کردند و نشستند دور یک میز، شاه سعودی به ترامپ گفته است: حالا میخواهم عیشمان را کامل کنی و یک کلمه را بگویی. بعدش هر چه از من بخواهی غلامت هستم.
ترامپ نگران میشود و با خودش میگوید: ای داد بیداد، زیادهروی کردیم پررو شد آن رگ جاهلیاش زد بالا! اگر الان ایوانکا را از من خواستگاری کند چه خاکی بر سرم بریزم؟! هی به این دختر گفتم ورپریده اینجا خانه خودمان نیست، یک لباس مناسبتر بپوش! گوش نکرد و کار دستمان داد!
ملک سلمان ادامه میدهد: چیز زیادی از تو نمیخواهم، فقط لطف کن یک کلمه را در سخنرانیات به کار ببر: خلیجالعربی!
برق از سر ترامپ میپرد! دست پاچه میشود و میگوید: آخه... چیزه... من که... اصلاً بیا راجع به یک چیز دیگر حرف بزنیم، شما عروس تازه نمیخواهید؟ ایوانکای ما هستها !
سلمان میگوید: باشد، اما این مسئله خلیج برای من خیلی مهم است. چقدر بدهم این کلمه را بگویی؟
ترامپ: ولی این کار شدنی نیست، ما روی نقشههای نظامیان خودمان و حتی روی مدالها و سنگ قبر سربازانمان اسم خلیج فارس را میزنیم! نمیشود که، کل دنیا بهمان میخندند!
سلمان یک کیسه سکه طلا از جیبش درمیآورد و میریزد روی میز. بعد میگوید: این سکهها هم به تو لبخند میزنند. به نظرت خنده اینها قشنگتر نیست؟
ترامپ هنوز مردد است. ملک سلمان دستور میزند پردهای را کنار بزنند. پشت پرده یک عالم طلا و جواهر هست. سلمان میگوید: اینها هم هست، تازه اینها به جز لبخند، چشمک هم میزنند!
دهان ترامپ باز میماند، بعد میگوید: به درک، همین الان دستور میدهم کل نقشهها و مدالها و سنگقبرها را عوض کنند! من همیشه گفتهام سیاست عین تجارت است، با این فرق که سودش بیشتر است!