حجتالاسلام مصطفوينيا، دادستان رشت در آخرين اظهارنظر درباره پرونده اعلام كرد كه پزشكي قانوني علت فوت را خونريزي مغزي اعلام كرده است. وي ادامه داد: مادر طفل برخلاف شايعات منتشر شده در فضاي مجازي در بازداشت به سر نميبرد، بلكه شاكي پرونده است.
سياوشپور، رئيس كل دادگستري گيلان هم به خبرنگار ما گفت: متهم در اولين بازجوييها به قتل اعتراف كرده است. او توضيح داده است كه قبل از حادثه در سلامت كامل بوده و زماني كه با طفل در خانه تنها شده شيطان او را وسوسه كرده و به كودك تعرض كرده است. وقتي طفل به خونريزي مبتلا شده سر كودك را به ديوار كوبيده كه منجر به مرگ اهورا شده است. سياوشپور ادامه داد: سلامت رواني متهم بايد بررسي شود. وي با تأكيد بر پرهيز از پرداختن به جزئيات حادثه كه منجر به بروز نگراني عمومي در جامعه ميشود، بر تقويت ساختارهاي فرهنگي براي پيشگيري از وقوع جرائم در جامعه تأكيد كرد. رئيس كل دادگستري گيلان گفت: اطلاعرساني نادرست درباره وقوع جرائمي كه كودك در جريان آن قرباني حادثهاي شوم شده است، ميتواند به بروز نگراني عمومي در اجتماع منجر شود. سياوشپور گفت: تحقيقات از متهم نزد بازپرس در جريان است و متهم برابر ساختار قانوني، بازجويي و محاكمه خواهد شد.
عصر روز شنبه، 22 مهرماه بود كه كاركنان بيمارستان پورسيناي رشت مرگ كودك را به پليس خبر دادند. پزشكان در گزارش خود اعلام كردند كه كودك مورد آزار جنسي قرار گرفته است. مأموران پليس ناپدري 27 ساله را كه مجتبي نام داشت بازداشت كردند.
هر چند او در اولين بازجوييها گفت كه در قتل طفل نقش نداشته است، اما در بازجويي پليس به جنايت سياهش اعتراف كرد. او گفت: مدتي قبل بعد از جدايي از همسرم با مادر اهورا كه از شوهرش طلاق گرفتهبود و همراه پسر دو و نيم سالهاش زندگي ميكرد، نامزد كردم. مادر اهورا روز حادثه براي انجام كاري خانه را ترك كرده بود كه اسير شيطان شدم و نقشه شوم را اجرا كردم.
گفت وگو با مجتبی، قاتل اهورا
شغلت چيست؟
در يكي از داروخانههاي رشت كار ميكردم.
درباره روز حادثه توضيح بده؟
آن روز ظهر مادرش از سر كار به خانه آمد. اهورا خواب بود و مادرش قصد داشت او را بيدار كند و به او غذا بدهد، اما اهورا در خواب و بيدار بود كه مادرش منصرف شد و به من گفت من ديرم ميشود. او ناهارش را خورد و هنگام رفتن از من خواست وقتي اهورا از خواب بيدار شد ناهار را گرم كنم و به اهورا بدهم. پس از اينكه مادرش رفت من تلويزيون نگاه كردم تا اينكه دقايقي بعد او را صدا كردم، اما او جواب نداد. به اتاقش رفتم اهورا هنوز در خواب و بيدار بود كه. . .
چرا؟
نمي دانم شيطان به سراغم آمد.
چرا او را كشتي؟
من نميخواستم او را بكشم. من دو بار او را زدم كه سرش به ديوار برخورد كرد. قصد كشتن او را نداشتم.
آثار سوختگي روي دست اهورا بود، شما تأييد ميكني كه با سيگار سوزانده بودي؟
بله.
چرا اينكار را كردي؟
ميخواستم او را بترسانم، نميخواستم او را بسوزانم.
مگر شما را اذيت ميكرد كه ميخواستي او را اينگونه بترساني؟
من زماني كه او را با سيگار سوزاندم، مادرش در خانه بود.
يعني مادرش اطلاع داشت كه شما با سيگار دست او را سوزاندي؟
بله.
علت اين كار شما چه بود؟
گفتم فقط ميخواستم او را بترسانم، قصد سوزاندن نداشتم.
چند بار او را سوزاندي؟
فقط يكبار.
چه مدتي بود با مادر اهورا زندگي ميكردي؟
از بيست و چهارم تير ماه در اينستاگرام با مادر اهورا آشنا شدم.
بعد چه شد؟
بعد از آشنايي، من را به خانوادهاش نشان داد و ارتباط ما بيشتر شد.
شما با او ازدواج كردي؟
بله. نزديك دو ماه قبل او را صيغه كردم.
با بچهاش مشكل نداشتي؟
نه. اصلاً مشكلي نداشتم. اتفاقاً من دخترم را ميآوردم و چهارنفري با هم بيرون ميرفتيم. مادر اهورا اصرار داشت من دخترم را بياورم و همه با هم براي تفريح بيرون برويم كه من هم قبول ميكردم.
اعتياد به مواد مخدر داري؟
نه اصلاً. هيچ موادي استفاده نميكنم. فقط شبها خوابم نميبرد كه قرص آرامبخش ميخوردم.