آرمان شريف
در روزهايي كه دشمني و بدعهدي امريكاييها بيش از هر زمان ديگري خودش را نشان ميدهد، با نگاهي دقيق بر تاريخ به خوبي ميتوان نشانههاي زيادي از اين ددمنشي را پيدا كرد. در طول هشت سال دفاع مقدس، سياستمداران امريكايي با شيوههاي مختلف به جنگ با جمهوري اسلامي ايران پرداختند. امريكاييها كه تا سال 1366 به صورت غيرمستقيم و با كمكهاي مالي و تسليحاتي، صدام را حمايت ميكردند، از اين سال به بعد به صورت مستقيم وارد جنگ با ايران شدند. حمله به سكوهاي نفتي ايراني كه به «جنگ نفتكشها» معروف شد، آغازگر دورهاي ديگر براي نشان دادن چهره واقعي امريكاييها بود.
به گزارش «جوان»، در سال 1366 جنگ ايران و عراق به دريا كشيده شد. روزنههاي ايران براي عمليات نظامي در جبهه جنوب بسته شده و ايرانيها كاملاً متوجه خليجفارس شده بودند. در اين سال ايران برابر هر حمله دريايي عراق در خليج فارس يك هدف را ميزد.
در سال 1366 براي نخستين بار در دوران جنگ، عملياتهاي دريايي ايران از عراق بيشتر شد. امريكاييها كه متوجه اهميت دريا در جنگ بودند، بلافاصله از اروپاييها كمك خواستند تا در مينروبي خليج فارس كمكشان كنند. بلژيك، ايتاليا و هلند قول همكاري دادند و انگلستان و فرانسه بلافاصله مينروبهايشان را به خليج فارس فرستادند. ايران برابر اتحاد خارجيها به تنهايي ميجنگيد و همچنان دست برتر را داشت.
نيروهاي سپاه پاسداران به صورت گسترده وارد دريا ميشدند و احاطه خوبي بر موقعيت دريايي ايران داشتند. كشتيهايي كه در خليج فارس تردد ميكردند اولين بار با نوع جديدي از بازرسي روبهرو شدند. يكي از رزمندگان نيروي دريايي سپاه درباره اين نوع بازرسي ميگويد: «شيوه بازرسي و كنترل نيروي دريايي اينگونه بود كه با بيسيم مبدأ و مقصد محموله كشتي را ميپرسيد و وقتي از سوي كشتي اعلام ميشد باري براي عراق نداريم، كشتي به راه خود ادامه ميداد. سپاه بازرسي كشتيها را به تنگه هرمز محدود نكرده بود و دژباني، كشتيهاي مشكوك را نگه ميداشت و همه انبارهاي كشتي را بازرسي ميكرد كه در مواقعي اين بازرسي بيش از دو ساعت طول ميكشيد. اين بازرسيها در دورهاي از جنگ نفتكشها بود كه امريكا حضوري گسترده در خليج فارس داشت و ضمناً مخالفتش را با اين نوع بازرسيها اعلام كرده بود. آنها ميگفتند همه كشتيهاي در حال تردد در خليج فارس را تحت اسكورت خود دارند، ولي كشتيها جرأت نميكردند به بيسيم ناوهاي امريكا مبني بر كمك به آنها پاسخ مثبت دهند. من خود بارها شاهد بودم كه ناو امريكايي بارها ميگفت من فلان ناو امريكايي هستم، كشتي فلان از من كمك بخواه، ولي كشتي جرأت نميكرد جواب بدهد.»
ايران پيش از اين در عمليات «مرواريد» نيروي دريايي عراق را از بين برده بود و دشمنان از قدرت و شگرد ايرانيها در جنگ دريايي آگاه بودند. عملياتهاي دريايي و مانورهاي ايران، امريكاييها را وحشتزده كرده بود. همان روزها مجله تايم امريكا عكس مانور نيروي دريايي سپاه را چاپ كرد و نوشت: «نيروي دريايي سپاه 800 قايق تندرو در اختيار دارد كه بعضي از آنها از نوع بوگامر و ساخت سوئد هستند. اين قايقها ميتوانند تا 100 كيلومتر سرعت بگيرند و در مأموريتهاي انتحاري بسيار خطرناكند.» يك ديپلمات عراقي اين قايقها را «اژدر انساني» نام نهاده است كه قدرت و سرعت عمل آنها در مسير اخير نيروي دريايي سپاه به نمايش درآمد.
اما نبرد مين، امريكاييها را بيش از همه وحشتزده ميكرد. امريكاييها اعلام كردند «ناوگان نظامي امريكا از اين پس به هر شناوري كه در حال مينريزي در دريا باشد حمله ميكند.» 30 شهريور 1366 در اولين حمله به كشتي تداركاتي ايراناجر در آبهاي بينالمللي حمله كردند و پنج نفر از خدمه كشتي را شهيد كردند و تعدادي را اسير. امريكا مدعي بود اين كشتي مينريزي كرده است! امريكاييها اعلام كردند صحنههاي جديدي را نمايش ميدهند كه خدمه كشتي ايراناجر را در حال انداختن مين در دريا نشان ميدهد اما بعد اعلام كردند كه فيلمهايشان سوخته است! وزير خارجه ايران به شدت به امريكاييها حمله كرد كه دروغ ميگويند و اگر فيلمي داشتند آن را پخش ميكردند.
در ۲۷ مهر ۱۳۶۶ نيروهاي امريكايي سكوهاي نفتي ايران را در ميدان نفتي رشادت از بين بردند. امريكا مدعي بود كه سه روز پيش از آن نيروهاي ايراني در نزديكي جزيره فاو به يك نفتكش كويتي كه با پرچم امريكا حركت ميكرد، با موشك كرم ابريشم حمله كرده بودند. در اين حمله، تنها 20 دقيقه مهلت داده شد كه آنجا را تخليه كنند. آنگاه با توپهاي سنگين، هزار گلوله به آن شليك كردند و چون هنوز بخشي از تأسيسات نفتي پابرجا بود، گروه انفجاري را به جزيره اعزام داشتند كه آن را نيز ويران سازد. سپس يك گروه از كماندوهاي امريكايي به ميدان نفتي رسالت در شمال جزيره رستم كه مدعي بودند در آن ميدان نفتي، تأسيسات رادار و مخابرات وجود دارد حمله كرده، تأسيسات مستقر در جزيره را نابود كردند. اين در حالي است كه هيچگونه تأسيسات نظامي و راداري روي سكوهاي نفتي مذكور وجود نداشت. تجاوز مسلحانه امريكا به تماميت ارضي ايران، نقض منشور ملل متحد و حقوق بينالملل و نقض مجدد ادعاهاي ظاهري آنان در رعايت بيطرفي و نقض كليه بندهاي قطعنامههاي شوراي امنيت بود.