سال گذشته در همین روزها بود که حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق، فرمان آزادسازی موصل از دست گروه تروریستی داعش را صادر کرد و نیروهای مشترک متشکل از ارتش عراق، نیروی ویژه ضد تروریست، پلیس فدرال، حشدالشعبی و پیشمرگههای کرد با رمز عملیاتی «نینوا، ما میآییم»، راهی موصل شدند. بیش از 9 ماه طول کشید تا العبادی در ماه ژوئیه آزاد شدن موصل را به صورت رسمی اعلام کند و حالا در سالگرد صدور فرمان حمله به موصل، او فرمان دیگری را برای تسلط ارتش عراق و متحدانش بر شهر کرکوک صادر کرد اما این بار پیشمرگههای کرد نه تنها همراه او نبودند بلکه در ظاهر مقابل او قرار داشتند. برخلاف آزادسازی موصل، رسیدن واحدهای دولت عراق به مرکز شهر کرکوک زمان زیادی نبرد و در همان روز اول اتفاق افتاد. این واحدها در گام اول، تا نیمه روز نخست مراکز اطراف شهر مثل پایگاه نظامی مهم کی 1 و پالایشگاهها و تأسیسات نفتی و گازی را به تصرف خود درآوردند، بعد از این بود که راهی شهر شدند و در این مسیر جز مقاومت یک گروه از پیشمرگهها اتفاق دیگری نیفتاد.
مقایسه آزادسازی موصل از دست داعش با تسلط دولت مرکزی بغداد بر کرکوک فقط محدود به تفاوت چشمگیر در عرصه نظامی نمیشود بلکه دستاوردهای این دو نیز با هم تفاوت قابل توجهی دارند. قبل از هر چیز، باید به یاد داشت که موصل از دست داعش یا گروهی آزاد شد که در عراق محکوم به شکست بود و به جز جنگی سخت راه دیگری برای آزاد کردن این شهر وجود نداشت.
با داعش نمیشد از در گفتوگو درآمد و مصالحه با این گروه هم معنایی نداشت. در مقابل، داعش هم از تمام امکانات خود استفاده کرد تا بتواند تا آخرین مرحله در موصل مقاومت کند، هرچند که توان حفظ آن را نداشت. پیشمرگههای کرد را نمیتوان به هیچ وجه با داعشیها مقایسه کرد چنان که لحن برادرانه اشخاصی مثل هادی عامری، فرمانده حشدالشعبی، نسبت به پیشمرگهها حکایت از نگاهی مثبت دارد که به جای درگیری، به دنبال مصالحه با پیشمرگهها هستند تا از جنگ و خونریزی جلوگیری شود. در واقع امر هم چنین شد؛ ورود سریع واحدهای دولتی به داخل کرکوک تا اندازه زیادی ناشی از این مصالحه بود چنان که جدای از یک درگیری کوتاه مدت در محور 4 کرکوک به فرماندهی وستا رسول، واحدهای پیشمرگه در دیگر محورها با نیروهای اعزامی از سوی مرکز درگیر نشدند و مراکز استقرار خود را با عقبنشینی به آن نیروها تسلیم کردند.
بعد از یک جنگ تبلیغاتی کوتاهمدت از سوی برخی رسانهها در اقلیم کردستان، معلوم شده که این مصالحه نه به واسطه عقب نشستن گروهی از پیشمرگهها یا به قول این رسانهها، خیانت گروهی از کردها علیه گروه دیگر بوده بلکه به حکم و تأیید فرماندهی کل نیروهای پیشمرگه کردستان بوده است. تأیید این موضوع را میتوان در ورود واحدهای ارتش عراق به مناطقی مثل سنجار و شنگال دانست که با عقبنشینی پیشمرگههای متعلق به حزب دموکرات ممکن شده است. در هر صورت، این روند باعث شده دولت عراق بر اکثر مناطق مورد اختلاف با منطقه خودمختار اقلیم کردستان تسلط پیدا کند و دست کم تا اینجای کار تنش بر سر این مناطق از بین برود. این نحو تسلط دولت عراق بعد از قریب به سه سال خشونت ناشی از فتنه داعش قابل توجه است و نشان میدهد که این دولت بعد از پشت سر گذاشتن آن فتنه، حالا به نقطهای رسیده که میتواند امید به اقتدار بر سرزمین خود داشته باشد.
بر خلاف موصل، حاشیهنشینی نیروهای بیگانه و به خصوص امریکاییها در کل این فرآیند قابل توجه است چون این خود عراقیها و دولت آنها است که گام به گام آرامش و تسلط بر مناطق مورد مناقشه را بازمیگردانند. به عبارت دیگر، ورود دولت عراق به کرکوک و دیگر مناطق مورد مناقشه در دیگر استانهای نینوا و دیاله فرآیندی است که بدون مشارکت آن بیگانگان انجام گرفته تا مناقشه به صورتی مسالمتآمیز و درونعراقی حل شود. با وجود این، هنوز نمیتوان از آرامش و اقتدار کامل دولت مرکزی بغداد گفت چرا که مشکل همهپرسی استقلال اقلیم در 25 سپتامبر به قوت خود باقی است. هنوز اصرار مسعود بارزانی و دستگاه او در اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق، بر همهپرسی و نتیجه آن مانع اصلی در این مشکل است اما بازگشت اقتدار دولت مرکزی بغداد به مناطق مورد مناقشه میتواند راهی برای حل این مشکل باز کند چرا که بارزانی حالا نه چاههای نفت کرکوک را دارد و نه میتواند امیدی به اتصال با مناطق کردنشین سوریه داشته باشد. دولت مرکزی بغداد با تسلط بر مناطق مورد مناقشه توانسته گام نخست برای حل مشکلات خود با اربیل را به خوبی بردارد و حالا باید دید که به همین صورت پیش خواهد رفت تا اربیل را هم به زیر پرچم عراق حفظ کند یا این که نیاز به روشهای دیگر خواهد داشت.