سال تحصيلي جديد آغاز شده و دانشجوياني كه توانستهاند از سد كنكور سراسري بگذرند تحصيل خود را در دانشگاههاي دولتي آغاز كردهاند اما اين دانشجويان تنها دانشجوياني نيستند كه در دانشگاههاي دولتي مشغول به تحصيل ميشوند و هستند، كساني كه بهرغم عدم شايستگي علمي در دانشگاههاي مطرح كشور و در كنار دانشجوياني كه با زحمت و تلاش توانستهاند رتبه خوبي در كنكور كسب كنند، وارد دانشگاه شدهاند.
چند سالي است كه دانشگاههاي دولتي دانشجوياني را پذيرش ميكنند كه با پرداخت شهريه وارد اين دانشگاهها ميشوند و بدون آنكه شرايط تحصيل در اين دانشگاهها را داشته باشند صرفاً با پرداخت شهريه در كنار ساير دانشجوياني كه با احراز شرايط علمي در اين دانشگاهها پذيرفته شدهاند مشغول به تحصيل ميشوند.
اين طرح به اين بهانه ايجاد شد كه مانع خروج ارز از كشور و مهاجرت دانشجويان به كشورها و دانشگاههاي ضعيف شود و در ابتدا قرار بود كه اين دانشجويان پولي و سهميهاي! در پرديسهايي جدا از پرديسهاي اصلي دانشگاهها مشغول به تحصيل شوند اما كم كم اين مسئله باعث شده است كه اين دانشجويان پولي و سهميهاي به واسطه پول و سهميههايي همچون سهميه فرزندان هيئت علميها به دانشجويان اصلي دانشگاههاي دولتي تبديل شوند و دانشجويان نخبهاي كه مثلاً در رشته پزشكي با رتبههاي برتر تحصيل ميكنند، ناديده گرفته شوند.
معمولاً اين دانشجويان سهميهاي و پولي بهرغم عدم صلاحيتهاي علمي با رتبههايي در حدود 20 هزار در رشتههاي حساسي همچون پزشكي، داروسازي و دندانپزشكي مشغول به تحصيل ميشوند كه پس از فارغالتحصيلي با سلامتي مردم سر و كار خواهند داشت و اين خود به معناي به بازي گرفتن جان مردم توسط عدهاي پولدار است.
در حال حاضر ۲۲ دانشگاه علوم پزشكي، دانشجوي پولي در رشتههاي مختلف جذب ميكنند. شهريههاي چند ده ميليوني كه هر ترم سر به فلك ميكشد راه را براي ورود رتبه 20هزار به رشتههاي حساسي مانند پزشكي هموار ميكند و در حال حاضر شرايط طوري رقم خورده است كه اين دانشجويان پولي به جاي تحصيل در پرديسهاي پولي دانشگاه به پرديسهاي اصلي راه پيدا كردهاند و در كنار دانشجويان روزانه كه با زحمت و تلاش فراوان وارد دانشگاه شدهاند، به تحصيل ميپردازند. براي مثال از مهر 93 دانشجويان پرديس اروند به جاي آبادان در خود دانشگاه علوم پزشكي اهواز سر كلاسها حاضر شدند. حتي پذيرفتهشدگان پرديس قشم و كيش دانشگاه علوم پزشكي تهران هم كمكم از سواحل خليجفارس راهي كلاسهاي پرديس خيابان قدس و پورسيناي دانشگاه تهران شدند. اين مسئله باعث شده است كه اساتيد به علت حضور دانشجويان پولي با سطح علمي پايين در كنار دانشجويان روزانه، مطالب را با سطح پايينتري ارائه كنند و اين به معناي كاهش كيفيت و سطح علمي دانشگاهها و فارغالتحصيلانشان خواهد بود.
مسئله بعدي سهميه و اعمال نفوذ اعضاي هيئت علمي است كه فرزندان آنها به علت اينكه پدر يا مادرشان عضو هيئت علمي دانشگاه است ميتوانند قوانين را زير پا بگذارند و با سهميه هيئت علمي والدينشان به دانشگاه و رشتههاي حساس راه پيدا كنند كه عدالت آموزشي را نابود ميكند.
*دانشجوي پزشكي دانشگاه علوم پزشكي بابل