سعید همتی
قدرت سخت و نرم جمهوري اسلامي ايران را بايد محور بسياري از تحولات منطقهاي و فرامنطقهاي و عامل به بنبست رسيدن بسياري از منافع نظام سلطه و همپيمانان منطقه غرب آسيا دانست؛ قدرتي كه ايران را به عنوان يك بازيساز بزرگ منطقهاي تبديل كرده است.
نظام سلطه و ارتجاع منطقهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران تلاش داشته با تحمل هزينههاي سرسامآور مادي و معنوي، مانع از گسترش قدرت ايران به حوزههاي متبوع آنها شود؛ تلاشهايي كه تاكنون مانع جدي در مسير توسعه قدرت سخت و نرم جمهوري اسلامي ايران نداشته است.
امريكاييها، اروپاييها و برخي از همپيمانان منطقهاي امريكا تلاش داشتهاند با اجرايي كردن برخي توطئهها از توسعه قدرت ايران در حوزه سخت و نرم جلوگيري و طي يك فرايند چند ساله و با ايجاد محدوديت در حوزههاي مختلف هستهاي – نظامي ايران را به يك كشور تضعيف شده به لحاظ نظامي و دفاعي تبديل كنند كه در مقابل تهديدات و حملات احتمالي بسيار آسيبپذير باشد. اصل بهكارگيري زبان تهديد در طول سالهاي پس از انقلاب اسلامي و به ويژه موازي با مذاكرات هستهاي نيز دقيقاً با همين هدف مورد توجه قرار گرفته است.
در حالي جان كري وزير خارجه قبلي ايالات متحده امريكا در سخنراني اخير از ضرورت مقابله با قدرت روزافزون جمهوري اسلامي ايران سخن به ميان ميآورد كه دولت اين كشور طي سالهاي گذشته بارها در قالب لوايح و طرحهاي مختلف بودجههاي كلاني را براي مقابله با كشورمان اختصاص دادهاند كه از آن جمله ميتوان به درخواست وزارت دفاع امريكا از كنگره در سال گذشته جهت مقابله با نفوذ منطقهاي ايران و افزايش بودجه درخواستي اين وزارتخانه اشاره کرد.
نمي توان مانع از نفوذ گفتماني ایران شد
اقدامات ضدايراني دولت، كنگره و دادگاههاي امريکا با انتشار سند منتشر شده در بودجه وزارت دفاع امريكا كه حكايت از برنامهريزي 25 ساله براي مقابله با نفوذ منطقهاي ايران داشت به مرحله قابل تأملي رسيده است.
طي سند «بهرهبرداري و نگهداري، نماي كلي سال مالي 2017» كه وزارت دفاع امريكا به كنگره اين كشور ارائه شده، «مقابله با نفوذ منطقهاي ايران» گنجانده شده و براي آن برنامه 25 سالهاي ترتيب داده ميشود كه نشان ميدهد مقابله با نفوذ ايران و حتي حمله نظامي به كشورمان آنگونه كه جان كري در سخنراني اخير خود بيان كرده تنها آرزوي برخي كشورهاي منطقهاي نيست.
فرافکني کري
كري در حالي حمله نظامي به كشور ما را درخواست عربستان، مصر و رژيمصهيونيستي ميداند كه اكثر قريب به اتفاق دولتمردان دولت باراك اوباما و دونالد ترامپ از روز آغاز مذاكرات هستهاي تاكنون بارها بحث حمله نظامي به كشورمان را به عنوان يك گزينه روي ميز مطرح و تهديد ميكردند در شرايطي كه ايران به خواستههاي امريكا در مذاكرات هستهاي تن در ندهد، به كشورمان حمله نظامي خواهند كرد. جان كري در سخنراني اخير خود بيان ميكند: «ما با هر رئيسجمهور و رهبر كشور ديگري كه ملاقات ميكرديم، از جمله حسني مبارك رئيسجمهور مصر، ملك عبدالله پادشاه عربستان و نتانياهو نخست وزير اسرائيل، همه آنها ما را ترغيب ميكردند تا به ايران حمله كنيم. باراك اوباما نيز درخواستهاي شخصي مكتوب زيادي به دستش ميرسيد تا به ايران حمله كنيم.»
درد مشترک
البته آنچه مشهود ميباشد اين نكته است كه مقامات كشورهاي غربي به انضمام شيوخ منطقهاي بارها نسبت به قدرت روزافزون ايران در دو حوزه سخت و نرم انتقاد و حتي نسبت به آن با پرخاشگري و عصبانيت اعلام موضع كردهاند، به طوري كه بارها وزير امور خارجه عربستان به جامعه ايراني گستاخي و در يكي از نمونهها عنوان ميكند: «ايران كشوري متجاوز است كه خاك يك كشور عربي را اشغال كرده، اگر ميخواهد نقشي در حل بحران داشته باشد، بايد نيروهاي خود و نيروهاي حزبالله را از سوريه خارج كند و دست از حمايت تسليحاتي از بشار اسد بردارد.»
شبيه ادبيات عادل الجبير بارها از سوي مقامات رسمي كشورهاي غربي نيز تكرار شده است، به اين معنا كه امريكا با متحدان اروپايي و منطقهاي خود تلاش داشت با ابزار تهديد مانع از توسعه قدرت ايران در حوزه هستهاي، دفاعي، نظامي و منطقهاي شود تا جايي كه طي 24 ساعت حجم انبوهي از تهديدات نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران مطرح ميشد.
امريكا و اروپاييها همانند كشورهاي منطقهاي ايران را به نقض حقوق بشر و تروريستپروري متهم و تلاش ميكردند با افزايش تهديدهاي نظامي خود عليه ايران، مانع از قدرتگيري كشورمان شوند.
ابزار تهديد توأم با مذاكره با هدف تعديل قدرت جمهوري اسلامي ايران در شرايطي توسط امريكا و متحدانش دنبال ميشد كه رهبر معظم انقلاب اسلامي در يكي از سخنرانيهاي خود به اين مسئله اشاره و از دولت يازدهم ميخواهند نسبت به گستاخي و تهديدات بيروني واكنش قاطع نشان دهند: «دشمن تهديد ميكند... من نميفهمم مذاكره در زير شبح تهديد چه معنايي دارد؟ مذاكره كنيم زير شبح تهديد! مثل اينكه يك شمشيري بالاي سر [ما باشد]. ملت ايران اينجوري نيست، ملت ايران مذاكره زير سايه تهديد را برنميتابد. چرا تهديد ميكنند؟ چرا غلط زيادي ميكنند؟ ميگويد اگر چنين نشود، چنان نشود، ممكن است ما حمله نظامي به ايران بكنيم، اولاً كه غلط ميكنيد، ثانياً من در زمان رئيسجمهور قبلي امريكا - آنوقت هم تهديد ميكردند - گفتم دوران بزن و در رو تمام شده، اينجور نيست كه شما بگوييد ميزنيم و درميرويم، نخير، پاهايتان گير خواهد افتاد و ما دنبال ميكنيم. اينجور نيست كه ملت ايران رها كند كسي را كه بخواهد به ملت ايران تعرضي بكند، ما دنبال خواهيم كرد.»
آنچه مبرهن است اين مسئله است كه قدرتگيري روزافزون جمهوري اسلامي ايران در حوزههاي مختلف گفتماني، نظامي، دفاعي و علمي منجر به آن شده كه غرب و متحدان آن در منطقه از فراگير شدن قدرت كشورمان در ساير مناطق نيز احساس خطر كرده و براي مقابله با آن از هيچ كوششي فروگذار نكنند.
عصبانيت مشترك
ترس توأم با عصبانيت غرب را كه امروز جان كري تلاش ميكند به دوش سه كشور مصر، عربستان و رژيمصهيونيستي انتقال دهد، ميتوان از سخنان اخير هنري كيسينجر وزير امور خارجه سابق امريكا كه در قالب يادداشتي در پايگاه تحليلي كپ ايكس منتشر شده به تماشا نشست، وي در اين مقاله به بررسي نظم جهاني در دنياي در حال تغيير كنوني پرداخته و نسبت به قدرتمندتر شدن جمهوري اسلامي ايران پس از فروپاشي داعش هشدار ميدهد و مقابله با جمهوري اسلامي ايران را يك اولويت مهم ميداند. وي عصبانيت خود از اقتدار روزافزون جمهوري اسلامي ايران را با واژه امپراتوري ايران ياد ميكند تا ضمن متهم كردن كشورمان به قبيلهگري مذهبي در منطقه، احساسات ناسيوناليستي كشورهاي منطقه را عليه ايران تحريك كند.
ابراز ترس از توسعه قدرت ايران تنها اختصاص به مقامات منطقهاي و غربي ندارد بلكه بسياري از رسانههاي معتبر دنيا نيز نسبت به چنين مسئلهاي نگرانند، به طوري كه نشريه امريكايي نشنال اينترست نيز در گزارشي به شدت از نفوذ ايران در منطقه ابراز نگراني و تأكيد ميكند: «نفوذ ايران در خاورميانه تقريباً نامحسوس است. تركيه تهديدي براي ايران نيست زيرا سياست خارجي اين كشور رقابتي نيست و امريكا نيز در حال تغيير سياست خود در قبال تهران است و تلاش ميكند با ايران روابط ايجاد كند، به همين دليل است كه ايران در حال تبديل شدن به قدرتمندترين رهبر خاورميانه است.»
نشريه «نشنالاينترست» نيز در يكي از شمارههاي خود به مناسبت اولين سالگرد توافق اوليه ايران و گروه 1+5 به ارائه چند راهكار به واشنگتن براي چگونگي رفتار با جمهورياسلامي در عرصههاي مختلف از حقوق بشر گرفته تا آزمايشهاي موشك بالستيك با هدف مانعسازي از توسعه قدرت ايران در ساير حوزههاي ميپردازد.
بايد توجه داشت آنچه قدرت روزافزون ايران در حوزه سخت و نرم را بهدنبال داشته است، اختصاص ميلياردها دلار نفتي جهت مقابله با ارادههاي مردمي در منطقه نبوده يا همانند امريكاييها تلاش نكرده تا نفوذ گفتماني را به واسطه لشكركشي به ساير مناطق دنيا به دست آورد بلكه تلاش براي تحقق مطالبات مردمي در ساير كشورها بوده است.