کد خبر: 876254
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۵
در مقابل و در ميان قدرت ها و كشورهاي ضد هژمون، چين و روسيه سال ها است كه قدرت امريكا را به چالش كشيده اند و بر خلاف اروپا كه با حضور ترامپ به اين سمت گرايش علني پيدا كرده، مدت هاست كه به دنبال شكستن نظم كنوني بين الملل و درانداختن نظمي نوين هستند. نظمي كه امريكا در آن، در بهترين حالت هم‌عرض و هم‌سنگ خودشان باشد، كمتر، كه نه بيشتر.
رضا حجت

اكنون بهترين زمان براي ايجاد «نظم نوين جهاني» استدونالد ترامپ آنچه را كه استراتژي امريكا عليه ايران مي ناميد، اعلام كرد. اگر چه رئيس جمهور امريكا گفته است كه «آماده است به مشاركت كشورش در توافق هسته اي پايان دهد» اما سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا تاکید کرده است که «امريكا در برجام می‌ماند». اگر چه اين مواضع متناقض حكايت از وجود چالش هايي است كه امريكا نسبت به خروج از برجام دارد و آن را در ميانه «بودن يا نبودن» در برجام، معلق گذاشته است، اما اين مسئله چندان مهم نيست!

به وضوح مشخص بود كه ترامپ بر اساس آنچه كه گفت به دنبال شكاف بين دولت (حكومت) و ملت در ايران بود، يعني همان سياست هايي كه تحريم ها سال هاست به دنبال آن است اما واژه هاي استفاده شده در كلام ترامپ نتيجه عكس داد و واكنش هاي شكل گرفته در ايران در دو سطح افقي (اجتماعي و بين مردم) و عمودي (بين دولت و ملت) اتحاد ايجاد كرد.

اما مسئله مهمتر چيز ديگري است و آن اينكه عمده قدرت هاي جهان نه تنها گوش به فرمان امريكا نبردند بلكه براي اولين بار به طور يكدست عليه آن موضع گرفتند. در حالي كه از متحداني كه ترامپ در سخنان روز جمعه از آنها نام برد تنها اسراييل،‌ سعودي و رئيس فراري يمن ماند.

اين به معناي آن است كه يكجانبه گرايي امريكايي كاركرد خود را از دست داده و در ساختار نظام بين الملل جايگاهي ندارد. از طرفي امريكاي كنوني توان و موقعيت رفتار چندجانبه گرايي و متقاعد كردن متحدان سنتي خود را از دست داده است. سه قدرت مطرح اروپا به عنوان بزرگ‌ترين و مهمترين متحد امريكا كه داراي ارزش هاي ليبرالي مشتركي هستند و تحولات 100 سال گذشته آنها را بسيار به هم نزديك كرده، در حال حاضر عليه امريكا گام برداشته اند.

در اين باره يك موضوع را نبايد فراموش كرد و آن اينكه اروپا از پايان جنگ هاي جهاني كه قدرت فائقه خود را از دست داد و با طرح مارشال زير يوغ امريكا رفت،‌ در هر فرصتي به دنبال كندن خود از امريكا بود اما تاكنون چنين موقعيتي را فراهم نديده است. اين مسئله را مي توان در مواضع پنهان و گاهي آشكار «سياستمداران پيشين» اروپايي ديد. بخصوص آلمان كه همواره نگاهي جهاني دارد، چه با اقتصاد و چه با قدرت، چون خود را وارث بيسمارك مي بيند. فرانسه نيز كه ميراث دار دوگل است چنين نگاهي دارد. از طرفي نگاه قدرت محور انگليس كه در ناخودآگاه هويتي مردم قرار دارد آنها را متقاعد مي كند تا مستقل عمل كنند، چيزي كه در سياستمداران كنوني انگليس نمايان نيست و اين ذهن شهروندان را در بلندمدت مي آزارد و آنها را به سمت تصميمات خاص سوق مي دهد. بخشي از اين نگاه خود را در برگزيت نشان داد كه نمونه ديگر آن مي تواند خروج بريتانيا از يوغ امريكا باشد... تصور و تمايل خروج از سايه امريكا در عموم كشورهاي اروپايي وجود دارد و اتفاقا تشكيل اتحاديه از سوي اروپايي ها به همراه ديگر تحركات همچون ايجاد ارز مشترك،‌ تلاش براي ارتش مشترك و ... نمونه هاي بارز آن است. اين مهمترين دليلي است كه امريكا و ترامپ را عليه «اتحاد» اروپا شورانده است تا از ملي گراهاي ضد اتحاديه در اين كشورها حمايت كند.

اما در مقابل و در ميان قدرت ها و كشورهاي ضد هژمون، چين و روسيه سال ها است كه قدرت امريكا را به چالش كشيده اند و بر خلاف اروپا كه با حضور ترامپ به اين سمت گرايش علني پيدا كرده، مدت هاست كه به دنبال شكستن نظم كنوني بين الملل و درانداختن نظمي نوين هستند. نظمي كه امريكا در آن، در بهترين حالت هم‌عرض و هم‌سنگ خودشان باشد، كمتر، كه نه بيشتر. چين حتي زودتر از روسيه شروع كرد و ابزار كار خود را اقنصاد قرار داد اما روسيه از زمان روي كار آمدن ولاديمير پوتين با نگاه تاريخي و پيشينه دار امنيتي روسي،‌ به دنبال چالش سازي براي قدرت امريكا بود.

 
اكنون بهترين زمان براي ايجاد «نظم نوين جهاني» است 
 

حال ترامپ تنها به فاصله چند روز سه تعهد كلان امريكا را در داخل و خارج با چالش مواجه كرده است. ابتدا اوباماكر كه در داخل كشور ديدگاهي سوسياليستي، عدالت محور و مردم گرايانه داشت (فاصله گيري از بدنه اجتماعي). دوم اعلام خروج از يونسكو كه نگاهي آينده نگر و عدالت محور در زمينه علمي، فرهنگي و تربيتي دارد (جداي از ارزشگذاري و نوع عملكرد آن) و سوم توافقنامه برجام كه بين المللي و خارج از تصميمات دو جانبه از سوي هر كشوري است.

مجموع اين مسائل بخصوص بحث برجام انسجام بين المللي جدي اي را عليه امريكا ايجاد كرده و خواسته هاي پيدا و پنهان ديگر قدرت هاي جهان را براي روياروي عملكردي عليه امريكا برآورده كرده است. نظام بين الملل پس از فروپاشي نظم دوقطبي به سمتي پيش رفت كه امريكا را به تنها هژمون جهان تبديل كند. حتي برخي سخن از نظام «تك قطبي» با محوريت امريكا يا در ترديدآميزترين حالت نظام «يك چندقطبي» به رياست امريكا سخن به ميان آوردند. حمله امريكا به منطقه خليج فارس (1991)،‌ حمله به افغانستان به بهانه طالبان (2001) و حمله دوم به عراق (2003) براي تثبيت همان نظمي بود كه امريكا به دنبالش بود. اما اين نظم از همان ابتدا با چالش هاي جدي از طرف ضدهژمون هاي منطقه اي و بين المللي مواجه شد. در ادامه بحران اقتصادي شكل گرفته از اوايل سال 2008 و برخي از عملكردهاي دولت اوباما زمينه را براي شكست تفكرات امريكايي فراهم كرد و حال حضور ترامپ در كاخ سفيد مي تواند ميخ آخر را بكوبد و سبب ساز نظمي نوين در نظام بين الملل باشد.

جايگاه ايران به دليل قرار گرفتن در موقعيت استراتژيك در تغيير نظم بين المللي همواره چشمگير بوده، بخصوص كه در اين ميان روسيه نيز از تاثيرگذارترين آنها بوده است. مي توان به جنگ جهاني دوم اشاره كرد كه ارتش هيتلر در روسيه زمين گير شده بود و سرزمين ايران به عنوان «پل پيروزي» راه را براي تغيير نظم جهاني از موازنه قوا به دو قطبي باز كرد. حال برجام موقعيت ديگري را فراهم كرده است تا مخالفان (چين و روسيه) و متحدان سنتي (انگليس، فرانسه و آلمان) به عبارتي ديگر همان 1+5 را (بدون شكل‌گيري اتحاد) در كنار هم و در مقابل امريكا قرار دهد تا زمينه اي ديگر شكل بگيرد و با انزواي كم باورپذير امريكا،‌ نظمي ديگر را رقم بزند. در اين ميان تنها تهديدي كه مي تواند جدي باشد، ‌بسترهاي اقتصادي است كه لازمه آن تزلزل دلار امريكايي است. امكاني كه شرايط آن مهيا است و حتي كليد اوليه اش را اتحاديه اروپا با يورو زده است.


اين مطلب لزوما به معناي تاييد آن از سوي سايت «جوان آنلاين» نيست.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
مهرناز
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۲
0
0
ارزو می کنیم " هرچه زودتر این نظم نوین جهانی تحقق پیداکند "
تا انسان ها در اینده نه چندان دور " از جاه طلبی ها و جنگ طلبی امریکائی ها وصیهونیست ها " دور شوند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۲۷ - ۱۳۹۶/۰۷/۲۳
0
0
ایا در امریکا کسی پیدا نمی شود که در مقام رئیس جمهور دیوانگی نکند؟ چون هزاران حقوق دان وتحلیل گر و متخصص و0000 وجود دارد بنابراین این حرکات یک نمایش است که اهدافی را دنبال می کند. مانیز برای ایجاد اتحاد ملی به از بین بردن فساد نیاز مبرم داریم . همه فساد را هم همه خواص انجام داده اند و این موضوع را همه ملت می دانند. بهمین خاطر تا از فساد فردی پرده برداشته می شود فورا تهدید می کند که همه فساد هارا لو می دهد. بنابراین تشکیلات جدیدی لازم است که همه خواص فاسد را دستگیر نماید . در غیر این صورت اجتیاجی به هیچ عمل استکبار نیست چون همین فساد مانند خوره انقلاب را از بین می برد
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار