کد خبر: 876163
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۹
ذهن رئيس سازمان سينمايي درگير اكران فيلم خارجي است
رئيس سازمان سينمايي با حضور در يك برنامه تلويزيوني، وضعيت فعلي سينماي كشور را با وضعيت دهه60 مقايسه كرد...
محمدصادق عابديني

رئيس سازمان سينمايي با حضور در يك برنامه تلويزيوني، وضعيت فعلي سينماي كشور را با وضعيت دهه60 مقايسه كرد؛ سال‌هايي كه محمد مهدي حيدريان به عنوان مديري جوان با همراهي افرادي چون سيد محمد بهشتي و عبدالله انوار هدايت سكان سينماي كشور را در دست گرفته بودند. تا چه حد اين مقايسه درست است؟
حيدريان دليل مقايسه وضعيت سينما را با آنچه در دهه 60 رخ داد، در پيچيدگي رخداد‌ها عنوان مي‌كند و مي‌گويد: از مشتركات دهه 60 با اكنون اين است كه هر اتفاقي در حوزه فرهنگ و هنر مي‌افتد، به دليل پيچيدگي، گستردگي و فراواني عوامل دخيل در آن، به برنامه‌ريزي احتياج دارد. 
   
دهه 60، سينمايي كه بر نمي‌گردد!
در يكي از آخرين برنامه‌هاي «خندوانه»، رسول صدرعاملي كه مهمان برنامه بود، از خاطرات سينمايي‌اش از دهه 60 و استقبال خوب مردم از فيلم «گل‌هاي داوودي» گفت؛ فيلمي كه موفقيت اقتصادي‌اش تأثير بسزايي در زندگي اين فيلمساز داشته است. 
دهه 60 را مي‌توان دوراني استثنايي در سينماي ايران دانست؛ دوره‌اي كه هنوز مردم سينما را به عنوان تفريحي سالم قبول داشتند و سينما رفتن جزو فرهنگ مردمي بود كه سختي‌هاي جنگ تحميلي را تحمل مي‌كردند. بخش عمده‌اي از اخلاقي‌ترين و در عين حال خلاق‌ترين آثار سينمايي كشور در آن سال‌ها با حمايت از كارگردانان جواني ساخته شد كه در حال تجربه سينما بودند. بدون اينكه از طرف دولت طرح‌هاي دستوري مانند «هنر و تجربه» به آنها تحميل شده‌باشد. 

حيدريان صرفاً در نگاه به گذشته، بخش پيچيدگي‌ها و عوامل دخيل را پيش مي‌كشد، اما بخش مهم آن يعني چرخيدن چرخ سينما را مطرح نمي‌كند. در سال‌هايي كه كشور به خاطر درگيري در جنگ و مشكلات اقتصادي ناشي از آن، تلاش مي‌كرد با طرح‌هاي رياضتي بودجه را براي مصارف حياتي هزينه كند، سينما مي‌توانست درآمد خوبي داشته باشد. مردم آن سينما را دوست داشتند و حاضر بودند ساعت‌ها هم در صف بايستند تا به سينما بروند. 
در بحث پيچيدگي بايد گفت كه سينما به خاطر تأثيرات اجتماعي و سياسي‌اش در هيچ دوره‌اي از تحولات و تصميم‌گيري‌هاي بيروني بي‌تأثير نبوده است و حاكميت و جامعه نسبت به سينما هميشه موضع حمايتي يا انتقادي داشته‌اند. 

تخمين اينكه محمدمهدي حيدريان در آن سال‌ها چقدر در شكل‌گيري سينماي اجتماعي دهه 60 و رونق سينمايي مردمي مؤثر بوده، موضوعي است كه مي‌توان آن را بررسي كرد، اما اكنون سكاندار اصلي سينماي ايران شخص حيدريان است و شرايطي كه فعلاً سينما به آن دچار است متأثر از تصميم‌هاي درست يا غلط اين مدير فرهنگي است. 
   
سينماي ميلياردي با بليت‌هاي گران 
يكي از بازي‌هاي رسانه‌هايي كه چند وقتي رونق زيادي پيدا كرده است ، اعلام ميزان فروش فيلم‌هاي سينمايي از سوي روابط عمومي فيلم‌ها يا رسانه‌هاي نزديك به فيلمسازاني خاص است. القاب غلو‌شده، بازي با ارقام و از همه مهم‌تر تأكید بر رسیدن به سانس‌هاي فوق‌العاده و فروش‌هاي ميلياردي برخي از فيلم‌ها از جمله این بازی‌های رسانه‌ای  است. براي افراد نا‌آشنا با فرايند فروش گيشه سينماها، شنيدن رقم‌هاي فروش ميلياردي جالب‌توجه است، اما صرفاً با يك حساب سرانگشتي ميزان فروش يك فيلم در روزهاي اكران آن و تعداد سالن‌هاي در اختيار آن فيلم، مي‌شود به درك واقعي از استقبال مردم از يك فيلم رسيد. حتي با اعلام اينكه سيستم فروش سينما مكانيزه شده، در مواردي مانند ميزان فروش فيلم «ساعت پنج عصر» حرف و حديث‌هايي درباره ميزان شفافيت فروش فيلم و اعلام ركوردهاي فروش مطرح شد كه همين موضوع مي‌تواند بازي رسانه‌اي با موضوع فروش‌هاي ميلياردي را به هم بزند. حيدريان مي‌گويد: متأسفانه زير 10درصد افراد، مخاطب فيلم‌هاي فعلي روي پرده هستند،اما راه‌حل افزايش اين ميزان چيست؟ رئيس سازمان سينمايي كه بر برنامه‌ريزي براي سينما تأكيد مي‌كند، راه‌حل را در اكران فيلم‌هاي خارجي در سينماهاي ايران عنوان مي‌كند! آيا مخاطب ايراني مانند دهه 60 ديدن فيلم ايراني را بر خارجي ترجيح مي‌دهد يا منتظر است فيلم‌هاي خارجي اكران شوند تا به سينما برود؟
   
فيلم خارجي، شوخي با مخاطب!
رئيس سازمان سينمايي يكي از راه‌هاي بالابردن مخاطبان سينما را در اكران فيلم‌هاي خارجي مي‌داند. حيدريان مي‌گويد: «فيلم خارجي از جمله عواملي است كه اجازه روبه‌رويي و مواجهه بي‌واسطه بيننده را با فيلم و فضايي مي‌دهد كه به خاطر آن سينما مؤثر مي‌شود. همچنين به ساير شيوه‌هاي پخش يا ارائه فيلم برتري پيدا مي‌كند و ما اگر اين امكان را در اختيار تهيه‌كننده نگذاريم، مخاطبان را از آشنايي با آخرين تكنولوژي‌هاي سينما محروم كرده‌ايم. ما براي هدف خاص بي‌آنكه مزاحمتي براي فيلمسازمان باشد، مي‌توانيم آثار خارجي را به نمايش بگذاريم». 
اكران فيلم خارجي در سينماها، موضوعي است كه در دوره‌اي باعث رونق سينما مي‌شد و اكنون سال‌هاست به واسطه تغييرات فرهنگي، اجتماعي و فناوري جايگاه سابق خود را از دست داده است. در طول يك روز شبكه‌هاي مختلف صداوسيما فيلم‌هاي خارجي را پخش مي‌كنند، افراد داراي گيرنده‌هاي ماهواره‌اي فيلم‌هاي خارجي را از طريق شبكه‌هاي ماهواره‌اي دنبال مي‌كنند و بسياري از افراد نيز با استفاده از دانلود فيلم از سايت‌هاي اينترنتي يا خريد دي وي دي از فروشنده‌هاي خياباني، آخرين فيلم‌هاي خارجي را با بهترين كيفيت تصوير و بدون مميزي دريافت مي‌كنند. در اين شرايط كه سينماي جهان بدون واسطه با مخاطب ايراني در ارتباط است، چطور مي‌شود انتظار داشت فيلم خارجي بتواند براي وضعيت بد اقتصادي سينماي ايران نسخه شفا‌بخش باشد؟ قاعدتاً براي اكران فراگير يك فيلم خارجي نياز به تهيه رايت آن فيلم است. موضوع خريد رايت چندين‌بار مطرح شده و هر بار نيز موضوع «ميجر» پيش مي‌آيد. 

ظرفيت اصلي سينماهاي كشور نيز در اختيار اكران فيلم‌هاي ايراني است و اگر قرار باشد ظرفيت مناسبي براي اكران فيلم خارجي وجود داشته باشد بايد از پيش مشخص شود كه آيا از سهم سالن‌هاي فيلم‌هاي داخلي كسر خواهد شد يا خير. در حالت اول، فيلم خارجي خود به معضلي براي سينماي ملي تبديل مي‌شود و در حالت دوم فيلم خارجي به سانس‌هاي بي‌مخاطب تبعيد مي‌شود و اكران يا عدم اكران آن تأثير چنداني بر چرخه اقتصادي سينماي نخواهد داشت. مانور دادن روي اكران فيلم خارجي زماني مي‌تواند مؤثر باشد كه مخاطب ايراني همزمان با پخش جهاني يك فيلم بتواند در سينماهاي ايران آن را ببيند؛ يعني زماني كه حتي نسخه‌هاي «اسكرين» آن فيلم براي دانلود روي سايت‌هاي غير مجاز دانلود قرار نگرفته است. در ثاني با توجه‌ به اختلاف‌هاي فرهنگي، پيدا كردن فيلمي كه داراي شرايط اكران جهاني باشد و از كمترين حد مميزي برخوردار باشد، تقريباً محال است. آيا بهتر نيست در چنين شرايطي دنبال نسخه‌هاي بهتري براي سينما بود؟!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار