آقاي رئيسجمهور ميگويد: «10تا ترامپ هم در دنيا درست شود، منافع ايران در برجام غيرقابل بازگشت است.»
معني اين حرف روشن نيست. درباره برجام بايد «رياضي» سخن گفت تا معني بدهد. يعني حالا براي برجام با اين سن و سالي كه دارد، وقت رياضي سخن گفتن است. غير از اين باشد، هر كس ميتواند پشت تريبون سالها حرفهاي قشنگ ديپلماتيك يا شعرگونه درباره دستاوردهاي برجام بزند، مثلاً همين ديروز رئيس مجلس هم يك اظهارنظر غيررياضي درباره برجام كرد، جملهاي كه براي شنونده داستانهاي برجام، خستهكننده و ملالآور بود: «امريكا در مسئله هستهاي شيطنت ميكند.» خب! كه چي؟! ما «مردم» هستيم و شما «دولت و مجلس.» به ما ميگوييد امريكا شيطنت ميكند؟! به ما ميگوييد امريكا در پشت صحنه به بانكها و شركتهاي اروپايي اخطار ميكند كه بين اقتصاد امريكا و اقتصاد ايران، يكي را انتخاب كنبد ؟! خب مردم چكار كنند؟
بالاخره رئيس مجلس با رئيس دولت – كه به هم نزديكند- حرفهايشان را يكي كنند. امريكا شيطنت ميكند يا اينكه10 تا ترامپ هم جمع شوند، نميتوانند شيطنت كنند؟! اصلاً معني اين حرفها چيست؟ يك حقوقدان كه رئيسجمهور است و يك فيلسوف كه رئيس مجلس است، بايد قبل از هر چيز «دقيق» سخن بگويند. از اين حرفها هيچ چيزي در نميآيد. ساعتها و روزها نيز كه با اين حرفها ور بروي، نميفهمي كه «امريكا دربرجام شيطنت ميكند» يعني چه، يا چرا10 تا ترامپ هم چيزي نيستند، آن هم وقتي خود آقاي ظريف تهديدهاي ترامپ را جدي ميگيرد. خب! ما مردم قبول ميكنيم كه10 تا ترامپ هم يعني هيچي ترامپ! اما رفتار شما و رفت و آمدهاي شما در قضيه برجام و اوضاع داد و ستدهاي برجامي نشان نميدهد كه به حرفهاي خودتان ايمان داشته باشيد.
آقايان رئيسجمهور و رئيس مجلس بايد مردم خود را درك كنند. مردم براي برخي پرسشهايشان جواب «بلي يا خير» ميخواهند. البته براي يك سياستمدار جواب سر راست دادن سخت است. سياستمداران عموماً مردم را ميپيچانند اما سياستمدار مردمي بايد درك كند كه نميتوان مثلاً در قضيه برجام به جاي آنكه با فرمول و عدد و رقم از ميزان داد و ستدها و خريد و فروشها و رفع تحريمها سخن گفت، اين فرمول و عدد و رقم را ببريم در تعداد ترامپ: يك ترامپ، دو ترامپ، سه ترامپ و ...10 ترامپ.
مردم احتياج دارند تا واقعيتها را از زبان رئيس مجلس و رئيسجمهورشان بشنوند. اگر احساس كردند كه آنها در حال پيچاندن قضيه هستند و سخن را به دايره تشريفات و جملات كلي محدود ميكنند، آن وقت پناه ميبرند به حرفهاي ديگران. به حرفهاي خود ترامپ. اگر ترامپ يك بيانيه داد و اسامي شركتها و اشخاص ايراني را به دقت در آن آورد و ريز به ريز گفت كه ميخواهد با برجام چه كند، مردم همان را باور ميكنند تا اينكه مثلاً رئيس مجلس ما بگويد امريكا شيطنت ميكند.
مردم انتظار دارند رئيسجمهور وقتي درباره برجام سخن ميگويد اسامي همه بانكهاي اروپايي و امريكايي را كه به ما اجازه كار دادهاند، نام ببرد. يك بار براي هميشه از روي متن برجام خط به خط بخواند و آن مقدار مبادلات مالي و پولي با بانكهاي غربي را در يك دوره مشخص به رقم بيان كند. پس از 40 سال سخنراني، لااقل اين كليشهها را از سخنان خود خارج كنيد و بگوييد وقتي در يك سوي علامت تساوي، برجام را قرار ميدهيم، در آن سوي برجام دقيقاً چه چيزي را ميتوان قرار داد. اين به عقل و به انصاف نزديكتر است. و اگر ميخواهيد مردم آنچه را كه ميگوييد باور كنند، بايد آمد و شد هايتان با حرفهايتان قابل جمع باشد، يعني معادلهاي را پيش روي مردم بگذاريد كه براي آنها قابل حل باشد.