کد خبر: 874754
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
عامل قتل مديرمسئول نشریه شمارش:
مرد میلیاردر كه متهم است ارديبهشت‌ماه امسال مجيدشمس، مديرمسئول نشريه شمارش را به قتل رسانده‌است، سرانجام بازداشت شد.

به گزارش خبرنگار ما، ساعت 15 روز چهارشنبه، بيستم ارديبهشتماه بود كه مأموران كلانتري 125 يوسفآباد به قاضي مديرروستا، بازپرس ويژه قتل تهران خبر دادند مديرمسئول نشريه شمارش با اصابت ضربات چاقو مجروح و بعد از انتقال به بيمارستان فوت شده است. با حضور بازپرس و كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در بيمارستان معلوم شد كه جسد متعلق به مردي 50 ساله به نام مجيد شمس است كه سهساعت قبل در پاركينگ خانهاش از ناحيه سينه هدف ضربه چاقو قرار گرفته است. تحقيقات اوليه پليس هم حكايت از اين داشت كه عامل قتل مردي 45 ساله به نام مهدي. م، يكي از ساكنان ساختمان است كه بعد از حادثه از محل فرار كرده است. مأموران پليس همچنين برادر و خواهرزاده مهدي را كه در جريان درگيري حضور داشتند، بازداشت كرده بودند. بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني كارآگاهان براي تحقيق ميداني راهي محل حادثه شدند. در بررسيهاي بيشتر معلوم شد كه مقتول ساكن طبقه چهارم و مهدي هم ساكن طبقه دوم بود.

مهدي از مدتي قبل بخشي از پاركينگ را به انباري شخصي خود تبديل كرده و در آنجا اقدام به مصرف مواد مخدر و مشروبات الكلي ميكرد. رفتار مهدي بارها با اعتراض مقتول و همسايهها مواجه شده بود، اما مهدي به اعتراض آنها توجه نميكرد. همچنين معلوم شد كه روز حادثه مهدي همراه برادر و خواهرزادهاش خود را به آپارتمان مقتول رسانده و با او مشاجره كرده بودند.

بعد از آن مشاجره به پاركينگ ساختمان كشيده شده و حادثه خونين همان جا رقم خورده بود. بعد از به دست آمدن اين اطلاعات كارآگاهان محل را بازرسي و دهها بطري مشروبات الكلي و تجهيزات پليسي كشف كردند. در بررسي خودروي بيامو 400 ميليون توماني متهم نيز معلوم شد كه خودرو به تجهيزات پليسي مجهز است كه احتمالاً مهدي از آن براي ارتكاب اعمال مجرمانه استفاده ميكرده، بنابراين خودرو را توقيف و به اداره پليس منتقل كردند. در شاخه ديگري از تحقيقات تلاش براي بازداشت قاتل فراري در جريان بود تا اينكه مخفيگاه وي در يكي از باغهاي حاشيه تهران شناسايي شد و ساعت 16 روز سهشنبه به دام پليس افتاد. او در اولين بازجوييها به قتل با انگيزه قدرتنمايي اعتراف كرد.

سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: تحقيقات بيشتر از متهم در جريان است.

گفتوگو با متهم

خودت را معرفي كن؟

مهدي هستم 45 ساله.

با مقتول نسبتي داشتي؟

نه. همسايه بوديم. كل ساختمان كه پنج طبقه است، متعلق به خودم بود، اما ششماه قبل واحد طبقه چهارم را به مقتول و يكي از طبقات ديگر را به فرد ديگري فروختم.

به چه كاري مشغولي؟

ساخت و ساز آپارتمان مسكوني.

با مقتول چه اختلافي داشتي كه اين حادثه رخ داد؟

اختلاف ما به خاطر پاركينگ بود. مقتول دو دستگاه خودرو داشت و مدعي بود بايد دو تا پاركينگ به او بدهم، در صورتي كه او يك واحد خريده بود و يك پاركينگ به او تعلق ميگرفت.

اما خانوادهاش گفته بودند شما در پاركينگ اتاقكي ساختهاي و آنجا را پاتوق افراد خلافكار كردي به همين خاطر مقتول با شما درگير شدهاست؟

من قبل از اينكه واحد طبقه چهار را به مقتول بفروشم اين اتاقك را ساخته بودم و مقتول هم هنگام خريد ديده بود. من به مقتول گفتم اگر شهرداري به ساختمان ايراد بگيرد جريمهاش را ميدهم يا در نهايت تخريب ميكنم، اما او اصرار داشت كه از دو تا پاركينگ استفاده كند و همين موضوع را بهانهاي براي اعتراض قرار داده بود.

يعني شما در اتاقك كارهاي خلاف انجام نميدادي؟

من معتاد به مواد مخدر هستم و تنها آنجا ترياك مصرف ميكردم.

درباره روز حادثه توضيح بده؟

آن روز مقتول با تلفن همراهم تماس گرفت و دوباره درباره پاركينگ با من مشاجره كرد. او به من فحاشي كرد كه دقايقي بعد صدايي از پشت گوشي به گوشم رسيد كه معلوم بود مقتول در حال تخريب خودروی بي‌‌ام وي من است. من تازه خودروام را به مبلغ 400 ميليون تومان خريده بودم و به خاطر اينكه آسيبي به خودروام نزند به سرعت از داخل اتاقك بيرون آمدم كه ديدم او همراه سه نفر ديگر در حال تخريب خودروي بيام ومن هستند كه با هم درگير شديم.

برادر و خواهر زادهات چه زماني وارد درگيري شدند؟

من در حال درگيري بودم كه آنها رسيدند و به هواخواهي من وارد درگيري شدند.

درباره لحظه حادثه بيشتر توضيح بده؟

وقتي آنها را در حال تخريب ديدم به سرعت به داخل اتاقك رفتم و با نيمچه قمهام بيرون آمدم. من براي اينكه آسيب زيادي نبيند با قسمت صاف قمه حدود 20 ضربه به مقتول زدم. در حال درگيري بوديم كه برادر مقتول كه خيلي قوي هيكل است در پاركينگ را بست و در همين لحظه ديدم كه مقتول با خواهرزادهام درگيرشده است. من به كمك خواهرزادهام رفتم و با قسمت صاف قمه سهضربه ديگر به او زدم كه برادر مقتول از پشت مرا گرفت.

در حال درگيري بوديم كه مجيد به طرف من برگشت و در همين لحظه برادر مجيد مرا هل داد كه نوك قمه به شكم مجيد برخورد كرد و نقش بر زمين شد. من مدتها با چاقو و قمه كار كردم و بلدم چطوري ضربه بزنم كه طرف مقابل آسيبي نبيند، اما آن روز بد آوردم.

با قمه و چاقو چه كاري ميكردي؟

سال 73 ديپلم فني گرفتم و براي كار به ژاپن رفتم. آنجا در كارخانه بستهبندي مرغ كار ميكردم و با چاقو و ساتور و قمه زياد كار كردم و به همين دليل در كار با چاقو و قمه حرفهاي هستم.

حدود پنجسال آنجا كار كردم و ماهي 3 هزار دلار پسانداز كردم. بعد از آن به ايران آمدم و شروع به ساخت و ساز كردم و حالا وضع ماليام طوري شده كه در حساب بانكيام ميلياردي پول دارم.

چه شد كه بعد از حادثه به خارج فرار نكردي؟

اتفاقاً يكي از دوستانم پيشنهاد داد به تركيه فرار كنم، اما تصميم گرفتم به ويلاي كرجم بروم.

ويلا متعلق به خودت است؟

بله. چندي قبل 800 ميليون تومان خريدم. البته چندين ملك ميلياردي هم در ميدان انقلاب و خيابانهاي ديگر دارم.

مأموران پليس در اتاقك پاركينگ لباس نظامي كشف كردهبودند، متعلق به شما بود؟

بله. من از دوران كودكي علاقه زيادي به شغل پليسی داشتم و الان هم دارم، اما به دلايلي موفق نشدم پليس شوم. مدتي قبل كه به يكي از كلانتريها رفت و آمد داشتم دوباره اين حس در من زنده شد و تصميم گرفتم براي خودم لباس پليس با درجه سرهنگي بخرم.

چرا خودت را معرفي نكردي؟

ترسيده بودم. از طرفي هم معتاد هستم و روزي 30 گرم ترياك مصرف ميكنم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار